معامله بر سر رفاه مردم، نه هنر است و نه خدمت، بلکه چشمپوشی از بنیادیترین مسئولیت حاکمیت است. در جهان پیچیده امروز که انرژی زبان مشترک قدرت و شاخصی تعیینکننده در مرز میان وابستگی و اقتدار بهشمار میرود، غنیسازی اورانیوم صرفاً یک فناوری نیست؛ تبلور ارادهای ملی است برای آنکه ملتی سرنوشت خود را به دست گیرد، نه آنکه آینده اش را به بند توافقهایی بسپارند که با یک تغییر سیاست فرو میریزد. طرف مقابل به خوبی میداند که سوخت هستهای، نهفقط عنصر فنی در دل نیروگاهها که اهرم سیاسی بر گلوگاه اقتصاد کشورهاست، به همین دلیل بر یک واژه تمرکز میکند؛ غنیسازی. میدانند بیآن صنعت هستهای ایران ما پیکری است بیقلب. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) با نگاهی ژرف و بیانی هوشمندانه، حق مطلب را ادا کردند: «غنیسازی کلید صنعت هستهای است.»، اما نسبت غنیسازی با اقتصاد ملی و رفاه عمومی چیست؟ پاسخ این پرسش را باید در چند ساحت راهبردی جست؛ امنیت انرژی که زیرساخت هر پیشرفت پایدار است، خلق ارزشافزوده ملی که کشور را از خامفروشی میرهاند، افزایش قدرت چانهزنی اقتصادی در عرصه بینالملل، توسعه زنجیرههای فناورانه که موتور محرک نوآوری است و در نهایت، حفظ عزت، شأن و هویت یک ملت که تنها در سایه تکیه بر توان درونزا معنا مییابد.
در دنیای امروز، انرژی همان نقش خون را در رگهای اقتصاد ایفا میکند. اگر کشوری در تأمین انرژی پایدار و قابل اتکا به خود متکی نباشد، هر سیاست صنعتی و اقتصادی آن در معرض تزلزل قرار میگیرد. برق تولیدی از نیروگاههای هستهای، بهویژه در عصر گذار از سوختهای فسیلی، یکی از ارکان این امنیت انرژی است. ایرانمان کشوری است با ظرفیت فوقالعاده برای توسعه نیروگاههای هستهای؛ از لحاظ منابع انسانی متخصص، دانش بومی و زیرساختهای پایه. اما سوخت این نیروگاهها، یعنی میلههای سوخت اورانیومی به غنیسازی نیاز دارند و بدون آن، ما مجبور خواهیم بود برای هر کیلوگرم سوخت به درگاه بازار جهانی برویم، بازاری که شدیداً تحت سیطره چند قدرت محدود است. وابستگی در تأمین سوخت نیروگاهها، یعنی وابستگی در تولید برق و وابستگی در تولید برق، یعنی شکنندگی در تمام شریانهای اقتصادی، از صنعت گرفته تا زندگی روزمره مردم. امروز که دنیا به سمت «الکتریکی شدن» پیش میرود، از خودروها گرفته تا حملونقل ریلی و صنایع سنگین، هیچ کشوری نمیتواند بدون یک سیاست هوشمندانه تأمین انرژی، رفاه عمومی را تضمین کند.
غنیسازی اورانیوم، اگرچه در نگاه نخست به عنوان فناوری تأمین سوخت نیروگاههای هستهای شناخته میشود، اما در واقع یک اهرم مهم اقتصادی و یک «زنجیره ارزش راهبردی» در اقتصاد ملی است. توانایی تولید مستقل سوخت هستهای، نهتنها به کشور اجازه میدهد امنیت انرژی خود را تثبیت کند، بلکه به موتور رشد و توسعه در بخشهای متنوعی از اقتصاد بدل میشود. نخستین و آشکارترین اثر غنیسازی در حوزه امنیت و تنوع سبد انرژی کشور است. در دنیایی که حرکت به سمت انرژیهای کمکربن و پایدار اجتنابناپذیر شده است، نیروگاههای هستهای میتوانند به بخش مهمی از تأمین برق ملی تبدیل شوند. برق ارزان و پایدار، ستون فقرات رشد صنایع است. در غیاب این زیرساخت، هزینه تولید در صنایع بالادستی و پاییندستی افزایش مییابد و رقابتپذیری کشور در بازارهای جهانی تضعیف میشود، اما ماجرا به صنعت برق محدود نمیماند. کشاورزی نوین نیز بهشدت از توانمندیهای فناورانه صنعت هستهای بهره میبرد. کاربردهای ایزوتوپی در مدیریت منابع آب، افزایش بهرهوری آبیاری، شناسایی دقیق نیازهای کودی خاک و حتی بهبود ژنتیکی بذرها، همه در گرو دسترسی به فناوریهای هستهای است؛ فناوریهایی که توسعه آنها بدون چرخه بومی غنیسازی پایدار نمیماند. کشاورزی کشورمان، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک با استفاده هوشمندانه از این فناوری میتواند با منابع کمتر، بازده بیشتری تولید کند و امنیت غذایی کشور را ارتقا دهد.
همچنین در حوزه پزشکی، رادیوداروها و پرتوهای درمانی نقشی حیاتی ایفا میکنند. ساخت این داروها و تجهیزات به زنجیره تولید و غنیسازی اورانیوم پیوند خورده است. امروز هزاران بیمار در کشورمان به جای واردات پرهزینه رادیودارو از تولید داخلی آن بهره میبرند. گسترش این ظرفیت، میتواند ایران را به صادرکننده منطقهای خدمات و فرآوردههای پزشکی هستهای بدل کند. در سطح اقتصاد کلان نیز غنیسازی بومی از وابستگی ارزی کشور میکاهد. واردات سوخت هستهای، نهتنها پرهزینه است، بلکه همواره در معرض مخاطرات تحریمی قرار دارد. توان داخلی در این حوزه، صرفهجویی ارزی به همراه میآورد و همزمان قدرت چانهزنی کشورمان را در مبادلات بینالمللی افزایش میدهد. فراتر از اینها، صنعت غنیسازی موتور توسعه فناوریهای پیشرفته در کشور است؛ مهندسی مواد، رباتیک دقیق، سیستمهای خلأ، الکترونیک پیشرفته و اتوماسیون صنعتی، همگی در تعامل با این صنعت رشد میکنند. این زنجیره فناورانه، شغلهای باارزش و دانشبنیان ایجاد میکند و به افزایش بهرهوری اقتصاد ملی میانجامد. به بیان ساده، غنیسازی برای اقتصاد ما نه هزینه، بلکه یک سرمایهگذاری راهبردی است، سرمایهای که اگر به درستی مدیریت شود و توسعه یابد، میتواند آیندهای پایدار، مولد و رقابتپذیر برای کشور رقم بزند.
غنیسازی صرفاً یک فناوری نیست؛ محور یک زنجیره عظیم ارزشافزوده است. وقتی کشوری به توان غنیسازی دست مییابد، نهتنها سوخت نیروگاههای خود را تولید میکند، بلکه میتواند به یک بازیگر مهم در بازار جهانی خدمات هستهای بدل شود. این به معنای درآمدزایی ارزی، ایجاد صنایع پاییندستی و بالادستی مرتبط و شکوفایی اکوسیستم فناوری است. برای ایران اسلامی ما که به دنبال تنوعبخشی به درآمدهای ارزی و کاهش وابستگی به نفت است، غنیسازی یک فرصت بیبدیل است؛ یک پیشران مهم در دیپلماسی اقتصادی و فناوری. از منظر راهبردی، غنیسازی بستری برای تضمین تأمین استقلال اقتصادی و سیاسی است و در غیاب آن، هر بار که به سوخت نیاز داریم باید به قدرتهای بزرگ التماس کنیم، همانها که بارها نشان دادهاند آمادگی دارند از انرژی بهعنوان اهرم فشار سیاسی استفاده کنند. این را در سالهای گذشته بهروشنی دیدهایم؛ کشوری که فناوری غنیسازی ندارد، همواره در معرض باجخواهیهای آشکار و پنهان قرار میگیرد، اما غنیسازی بومی به کشورمان اجازه میدهد که این چرخه باطل را بشکند و با قدرت بر سر میز مذاکره بنشیند و در معادلات جهانی یک بازیگر باشد، نه یک بازیچه. از طرفی دستیابی به فناوری غنیسازی، یک موضوع صرفاً علمی نیست، یک شاهکلید فناورانه است، چراکه در دل خود مجموعهای از دانشهای پیشرفته را به کار میگیرد. هر کشوری که در این مسیر گام مینهد، ناگزیر ظرفیت نوآوری ملی خود را به شکوفایی میرساند. این یعنی ارتقای دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان، صنایع پیشرفته و در نهایت افزایش بهرهوری ملی.
جان کلام آنکه غنیسازی اورانیوم، فراتر از یک فناوری فنی، پیشران راهبردی برای استقلال اقتصادی، امنیت انرژی و ارتقای رفاه عمومی است. بدون آن، صنعت هستهای وابسته و اقتصاد ملی آسیبپذیر باقی میماند. غنیسازی نهتنها ضامن تولید برق پایدار و ارزان، بلکه محرک رشد در حوزههایی، چون کشاورزی نوین، پزشکی هستهای، صرفهجویی ارزی و توسعه فناوریهای پیشرفته است. این توانمندی، ایران ما را از موقعیت مصرفکننده صرف، به جایگاهی فعال در اقتصاد جهانی سوق میدهد. سرمایهگذاری در غنیسازی، سرمایهگذاری در آیندهای مستقل، باثبات و رقابتپذیر است. اینجا معامله جایگاهی ندارد.