جوان آنلاین: دو پسر جوان که بچه محلهای قدیمیشان در تهران را به بهانه نشان دادن حیوانات در پارکی مورد آزار و اذیت قرار میدادند، بازداشت شدند.
چند روز قبل زن و مردی در تهران به اداره پلیس رفتند و از دو پسر جوان به اتهامآزار و اذیت پسر ۱۲ سالهشان شکایت کردند.
مرد جوان گفت: «چند روز قبل پسرم برای بازی به پارک نزدیک خانهمان رفته بود. وقتی به خانه برگشت، همسرم متوجه شده بود پسرم حال خوبی ندارد. هر روز که میگذشت حال پسرم بدتر میشد، بهطوریکه احساس کردیم افسردگی گرفته است. شبها پسرم کابوس میدید و با داد و فریاد وحشتزده از خواب بیدار میشد. خیلی نگرانش بودیم و همسرم چند باری با او صحبت کرد تا اینکه متوجه شدیم از سوی دو پسر جوان با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.»
پسر ۱۲ ساله هم گفت: «آن روز برای بازی به پارک رفته بودم که دو پسر جوان به سراغم آمدند. آنها را میشناختم و قبلاً در محله ما زندگی میکردند. یکی از آنها گفت در گوشهای از پارک گربه قشنگی دیده و از من خواستند همراه آنها بروم تا گربه را نشانم دهند. حرفهای آنها را باور کردم و همراهشان رفتم. وقتی به گوشه پارک رسیدیم یکی از آنها با چاقو مرا تهدید کرد و به پشت شمشادها برد و دو نفری به زور من را آزار دادند. پس از این تهدیدم کردند اگر موضوع را با کسی در میان بگذارم، من و خانوادهام را میکشند و من هم از ترس به هیچ کسی چیزی نگفتم و حتی به مادر و پدرم هم خبر ندادم، اما از ترس هر شب کابوس میدیدم تا اینکه مادرم با من صحبت کرد و به من اطمینان داد که اگر اتفاقی برایم رخ داده مشکلی برایم پیش نیاید و من هم واقعیت را گفتم.»
شکایتهای سریالی
با طرح این شکایت، تیمی از مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی برای شناسایی دو پسر شیطانصفت وارد عمل شدند. همزمان با ادامه تحقیقات، چند شکایت دیگر هم روی میز تیم تحقیق قرار گرفت. همه شکایتها مربوط به دو پسر شیطانصفت بود که در همان محله پسران خردسال و نوجوان را ربوده و آنها را با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار داده بودند.
اعتراف
مأموران پلیس در ادامه تحقیقات خیلی زود دو متهم را شناسایی و بازداشت کردند.
متهمان در بازجوییها به آزار و اذیت چند پسر اعتراف کردند. یکی از متهمان گفت: «من و دوستم خیلی دوست داشتیم برای دیگران عرضاندام کنیم. ما میخواستیم در آینده برای خودمان بین بچههای محل اسم دربیاوریم و وقتی هم گل مصرف میکردیم این احساس به سراغمان میآمد که مثلاً خیلی نترس و جسور هستیم. مدتی قبل من و دوستم تصمیم گرفتیم به محله قدیمیمان برویم و برای بچهها آن محل عرضاندام کنیم. ما میخواستیم از همین ابتدا وحشت را در دل پسران محله بیندازیم. ما پسران خردسال و نوجوان را به بهانه دیدن حیوانات یا بازی فوتبال به پشت شمشادها میکشاندیم و نیت شوم خود را عملی میکردیم.»
تحقیقات از دو متهم ادامه دارد.