جوان آنلاین: مروز سالروز شهادت شیخ الائمه حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام است. بزرگترین جلوه گستردگی علمی امام صادق علیهالسلام این بود که تعداد چهار هزار دانشجو از دریای دانش آن حضرت سیراب شدهاند و دانش و فرهنگ را در جمیع تمدنهای اسلامی پخش کرده و پرچم معرفت دینی و احکام شرعی را برافراشتهاند. ب
به گزارش مهر، به همین مناسبت با حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی در گفت گو با اشاره به دوران امام صادق علیه السلام گفت: شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معاصر امام صادق علیه السلام را باید از زوایای مختلف مورد دقت و بررسی قرار داد. از مهمترین مسائل و پدیدههایی که در جامعه آن زمان در حکومت بنی العباس اتفاق افتاده بود وجود انحرافات فرهنگی، بدعتها وسیع و باورهای غلطی بود که در ایام حکومت امویان در دلهای مردم شکل گرفته بود و در زمان امام صادق علیه السلام با باز شدن یک سری درهای سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام صادق علیه السلام، امام احساس کردند یک بازنگری را در فرهنگ عمومی جامعه باید ایجاد کنند تا اسلام ناب در دلهای مردم رسوخ کند و دل مردم از بدعتهایی که در زمان امویان اتفاق افتاده بود پاک شود و نسبت به اسلام و دین اسلام یک ویرایش و پالایشی صورت گرفته باشد.
وی افزود: این فرصت در زمان امام صادق علیه السلام از بهترین ایام طلایی حضرت و حتی دوران امامت به شمار میرفت، بی جهت نیست که بیشترین گستره علمی در زمان امام باقر علیه السلام و مخصوصاً در زمان امام صادق علیه السلام اتفاق افتاده است. امام صادق علیه السلام توانستند با نظام دادن به آموزش اجتماعی آن زمان شرایط را به بهترین شکل مدیریت کنند، این شرایط ایجاب میکرد حضرت یک برنامهریزی مدونی را در بعد آموزشی برای مردم ارائه نمایند و با این طرح نویی که برای مردم ارائه میکنند نگاهها را از بدعتها و انحرافات اجتماعی به سمت حقیقت دین و واقعیت نظام اسلامی سوق دهند.
عرفان و خدا محوری در نظام آموزشی امام صادق (ع)
علم الهدی با بیان اینکه نظام آموزشی امام صادق علیه السلام بر چند محور اصلی استوار بود عنوان کرد: ابتدا اینکه بحث عرفان و خدا محوری در نظام آموزشی امام صادق بود که بر معرفت پروردگار عالم تاکید میکرد. امام صادق علیه السلام در یکی از فرمایشات خود دارند که میفرمایند من تمام دانش مردم را در چهار امر پیدا کردم اینکه خدایت را بشناسی، بدانی چگونه تو را خلق کرده، از تو چه میخواهد و بدانی چه چیزی آدمی را از دین خارج میکند. این اصلی ترین محور نظام آموزشی و پرورشی مکتب امام صادق علیه السلام است که امام صادق برای رسیدن انسانها به آن تکامل واقعی و عبودیت حقیقی این چهار محور اصلی را معرفی میکند. برخلاف آن چیزی که در نظامهای سکولار مطرح است امام صادق علیه السلام دلهای مردم را به عالم دیگر متوجه کرد.
وی افزود: امام صادق علیه السلام در آن عصری که مردم و برخی از اندیشههای اغواگر عقل را در زندگی مردم تعطیل کرده بودند و زندگی مردم را صرفاً به نقلیات و احادیث ارجاع میدادند حضرت آمدند و جایگاه عقل را در جامعه معرفی کردند و فرمودند این گونه نیست که عقل هیچ ارزشی در حوزه آموزش معرفت نداشته باشد گرچه در آن زمان دو مکتب وجود داشت یک مکتب عقل گرایی صرف و دیگر مکتب معارض با عقل گرایی بود اما امام آمدند یک عقل گرایی معتدلی را به مردم معرفی کردند و فرمودند حتی احادیث ما اهل بیت علیهم السلام را آنچه بر پایه و مبانی قرآن تعریف میشود قابل عمل به آنها است و آنچه بر خلاف آیات قرآن کریم است بدانید که عمل به آنها جدال به ماست.
علم الهدی بیان داشت: در آن زمان برخی از علمای اهل حدیث به نص گرایی روی آورده بودند و میگفتند تنها مرجع دستیابی انسانها به معارف دینی همین ظواهر آیات و روایات است و با هر گونه خردورزی و عقل گرایی در متون دینی به شدت مخالف بودند حتی تا جایی که برخی از اخباری مذهبها آنچنان بر ظواهر نصوص کتاب و سنت متجمد شده بودند که دچار انحراف تجسیم و تشبیه میشدند زیرا میخواستند صرفاً به ظاهر قرآن و یا به ظاهر حدیث عمل کنند از این رو گاهی اوقات بر اساس ظاهر آیات قرآن برای خدا دست و جسم معرفی میکردند؛ آنها دچار تجسیم شده و در کل متوقف بودند.
وی ادامه داد: در تاریخ آمده شخصی از مالک بن انس درباره «الرحمن علی عرش استوی» و استوایی خداوند بر عرش را پرسید مالک گفت تسلط بر عرش معلوم است و کیفیت آن مجهول است ایمان به این آیه واجب و سوال درباره کیفیت آن بدعت است؛ برای همین خیلی از افراد به مخالفت با علم کلام میپرداختند افرادی مانند شافعی و احمد بن حنبل مدام به مخالفت با علم کلام میپرداختند و در مقابل این گروه اخباری گروه دیگری با عنوان معتزله ظهور کرد که آنها نیز عقل گرایان افراطی بودند و میگفتند آن چیزی که در آیات و روایات برخلاف ظاهر عقل است نمیتوان به آنها عمل کرد و اگر توجیه عقلانی برای خیلی از مسائل پیدا میکردند میپذیرفتند در غیر این صورت آنها را رد میکردند. این دو گروه دچار افراط و تفریط شده بودند.
وی اضافه کرد: در اینجا بود که امام صادق علیه السلام آمدند یک عقلگرایی معتدلی را به مردم معرفی کردند به شکلی که هم جایگاه نقل و حدیث حفظ شود و هم به عقل در فهم آموزههای دینی نقش میداد و این روش، روشی بدیع بود که امام صادق علیه السلام در آن زمان با پرداختن به عقلگرایی از اخباری بودن صرف مردم را بر حذر داشتند و میفرمودند گزارههای اعتقادی و دینی بر پایه تفکر و تعقل انسانی شکل میگیرد و میگفتند هر کسی که عقل داشته باشد دین دارد و هر کسی که دین داشته باشد وارد بهشت میشود یعنی سعادتمندی انسانها را در گرو خردورزی مدبرانه آدمی میدانستند در یک بیانی امام صادق به مفضل میفرمودند مفضل هر کسی که تعقل نکند رستگار نمیشود بعد میفرماید تعقل بی دانش نیز میسور نیست این یکی از روشها بود.
علم الهدی در ادامه گفت: از دیگر روشهای آموزشی امام صادق علیه السلام که بیشترین تأثیر را در مدیریت جامعه آن روزگار داشت این بود که حضرت یک استاد فرا قومیتی و فرا مذهبی بود ما میبینیم در میان شاگردان امام صادق علیه السلام بسیاری از اندیشمندان و فقهای اهل سنت و رهبران نحله های فکری، سیاسی و … مختلف شرکت میکردند. در حقیقت نظام آموزشی امام صادق علیه السلام یک دانشگاه فرا قومی و فرا ملیتی بود که همه جریانهای فکری را از هر جا میپذیرفتند و لذا شاگردانی از نقاط مختلف از جمله ایران، شام، عراق و.... داشتند. برای مثال چهار امام اهل سنت بودند که از شاگردان امام صادق بودند اما صادق به همه آنها اجازه حضور در مجالس درس را میدادند و همه افراد در طرح دیدگاهها و نظرات خویش کاملاً آزاد بودند و مدیریت کلاسی و کلاسداری امام صادق علیه السلام چنین نبود که کسی جرأت ارائه نظر مخالف خود را نداشته باشد و امام صادق از دیدگاههای مخالف استقبال میکردند و هرگز مخالفان خویش را مورد سرزنش قرار نمی دادند گرچه امام صادق علیه السلام با مخالفین خویش به بهترین شکل مناظره میکردند و با گفتگوی علمی مخالفین خود را متقاعد میکردند.
وی در ادامه بیان داشت: یکی دیگر تأثیرات ارزشمند شاگردان و شاگرد پروری امام صادق علیه السلام این بود که مردم آرام آرام به سمت علوم تخصصی پیش رفتند و آن نظام آموزشی امام صادق در حقیقت یک الگوی جامع در تاریخ فرهنگ و تمدن سازی اسلامی آن زمان داشته است به این معنا که امام صرفاً به فقه نپرداختند بلکه به دانشهای مختلف و علوم متفاوت از جمله علم آیرودینامیک، علم شیمی، علم فیزیک، اختر شناسی، ریاضیات و … پرداختند. حضرت در همه این زمینهها شاگرد داشتند و افراد زیادی را در زمینه این علوم پرورش دادند. البته شاگردان فقهی امام از همه شاگردان بیشتر معرفی شدند. وجود این شاگردان جامعه معاصر امام صادق علیه السلام را یک جامعه پویا و محقق بار میآورد برای همین آرام آرام دشمنان احساس خطر کردند و نهایتاً حضرت را به شهادت رساندند.