جوان آنلاین: درست از روزی که موسیمانه پایش به استقلال باز شد، بهزاد غلامپور به نیمکت آبیها دوخته شد. دیگر کسی شادی بعد از گل از مربی دروازهبانهای استقلال را ندید؛ همان شادیهای خاصی که فرقی نمیکرد چه کسی سرمربی باشد یا اصلاً در چه تیمی باشد. منصوریان، نکونام، فرهاد مجیدی، شفر، ساپینتو، استراماچونی و حتی علی دایی، استقلال باشد یا نفت تهران، صباباتری، سایپا و حتی پرسپولیس، برای غلامپور هیچ فرقی نمیکرد، او در هر حال بعد از گلزنی تیمش روی دوش سرمربی میپرید تا همه نگران ستون فقرات مردانی باشند که آقا بهزاد به صورت ناگهانی از کولشان بالا میرفت.
اما با آمدن موسیمانه همه چیز عوض شد، البته این را هم فراموش نکنیم که استقلال در این مدت حتی اگر گلزنی هم میکرد، برای فرار از شکست بود، پس جای خوشحالی آنچنانی نداشت ولی خب در همان چند پیروزی انگشتشمار هم همه دنبال غلامپور میگشتند؛ مردی که یا نبود یا به نیمکت دوخته شده بود.
دیروز استقلال در شروع نیمفصل دوم بدون حضور غلامپور روی نیمکت به مصاف شمس آذر رفت تا همه متوجه شوند که مرد آفریقایی سنگربان قدیمی آبیها و مربی چندین ساله دروازهبانان این تیم را نمیخواهد. قطعاً مصدومیت بهانه است، این را میتوان از حرفهای خود غلامپور متوجه شد، وقتی که میگوید: «یک روز به من میگفتند موسیمانه تو را میخواهد و یک روز دیگر میگفتند او گفته تو را نمیخواهد.»
به همین راحتی یعنی خداحافظی غلامپور با استقلال؛ استقلالی که از او خاطرات خوبی دارد. غلامپور آخرین بازمانده نسلی از استقلال است که کمکم فراموش میشوند؛ نسلی که در دهه ۷۰ خوش درخشیدند ولی خب بعد از آویختن کفشها کمکم از ذهنها هم پاک شدند و غلامپور آخرین آنها بود که دیروز صبح خبر جداییاش از استقلال رسماً رسانهای شد. حالا حتماً سرمربی استقلال با خیال راحت میتواند گلزنی شاگردانش را جشن بگیرد، البته اگر استقلال با موسیمانه به ریل موفقیت برگردد.
غلامپور در ۵۷ سالگی با استقلال وداع کرد ولی کسی چه میداند شاید روزی برگردد و دوباره در شادیهای کنار زمین برای استقلال شرکت کند، حتی در سن و سال بالا، به هر حال غلامپور از نسلی است که جنگندگی را خوب آموخته و میداند برای ماندن در این میدان باید تا آخر جنگید و تسلیم نشد. او چنان با استقلال گره خورده که نمیتواند دوری را زیاد تحمل کند، پس فعلاً خداحافظ آقای گلر تا بعد!