جوان آنلاین: مردی که متهم است در درگیری مدیرعامل شرکت معروف تولید پارچههای مبلی را به قتل رسانده، در بازجوییها ادعا کرد بهخاطر اینکه مقتول سفتههای او را به اجرا گذاشته بود درگیری خونین را رقم زده است.
ساعت ۱۹ شامگاه سهشنبه ششم آذرماه، دو زن جوان از ساختمان تجاری در خیابان اسکندری نزدیکی خیابان جمهوری وحشتزده بیرون آمدند و با داد و فریاد از رهگذران درخواست کمک کردند. زن جوان که فریادهای کمکخواهیاش به آسمان بلند شده بود، مدام فریاد میزد «صاحب شرکت را کشتند.»
رهگذران و کاسبان با شنیدن صدای کمکخواهی سراسیمه از مغازههایشان بیرون آمدند و وقتی وارد طبقه دوم ساختمان شدند با پیکرهای خونین دو مرد روبهرو شدند که یکی از آنها به سختی نفس میکشید و دیگری هم آه و ناله اش به گوش میرسید.
شرکت تولیدی پارچه
لحظاتی بعد تیمی از مأموران پلیس با تماس زن جوان به محل حادثه اعزام شدند. وقتی مأموران وارد ساختمان شدند یکی از زخمیها بر اثر شدت جراحات فوت کرده بود و مرد زخمی دیگر هم در پرتگاه مرگ قرار داشت که با آمبولانس برای درمان به بیمارستان منتقل شد.
با اعلام خبر قتل مرد میانسال، قاضی سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. تیم جنایی وقتی پای در قتلگاه مرد میانسال گذاشت، دریافت مقتول صاحب شرکت تولیدی معروف پارچه است و لحظاتی قبل در درگیری با یکی از همکاران قدیمیاش با چند ضربه چاقو به قتل رسیده است. آنطور که شاهدان حادثه گفتند قاتل از همکاران قدیمی مقتول بود، اما از مدتی قبل با هم اختلاف مالی پیدا میکنند و ساعتی قبل هم به دفتر میآید و در درگیری مدیرعامل را به قتل میرساند. عامل قتل در این حادثه خودش هم از ناحیه گردن و شکم زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل میشود.
اظهارات شاهد
تیم جنایی در ادامه از شاهدان حادثه که حسابدار شرکت و کمکحسابدار بودند، تحقیق کردند.
زن جوان به کارآگاهان جنایی گفت: «پیمان، مدیرعامل شرکت بود و من هم مدتی است که حسابدار شرکتم. ساعتی قبل بهروز که با مدیرعامل شرکت اختلاف مالی داشت به دفتر آمد و گفت با پیمان قرار ملاقات دارد. پس از هماهنگی وارد اتاق مدیرعامل شد و با هم شروع به صحبت کردند. صدای صحبتها و گاهی هم صدای خنده آنها به گوش ما میرسید، اما دقایقی بعد صدای درگیریشان را شنیدیم و ثانیههای بعد هم فریاد و صدای دلخراش صاحب شرکت به گوشمان رسید. سراسیمه وارد اتاق شدیم و دیدیم مدیرعامل و میهمانش هر دو غرق در خون روی زمین افتادهاند و چاقویی خونی هم کنار آنها بود. یک لحظه شوکه شدیم و بعد هم وحشتزده از دفتر بیرون آمدیم و به خیابان رفتیم و درخواست کمک کردیم. لحظاتی بعد مأموران پلیس و آمبولانس از راه رسیدند، اما صاحب شرکت فوت کرده بود و میهمانش هم زخمی بود و ناله میکرد.»
سفته ۲ میلیارد تومانی
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تیم جنایی برای بازجویی از متهم به بیمارستان رفت و دریافت قاتل از سوی تیم پزشکی تحت درمان قرار گرفته است.
صبح دیروز قاتل پس از بهبودی نسبی برای تحقیق به دادسرای امور جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
وی با اعتراف به قتل مدیرعامل شرکت تولیدی پارچه در ادعایی گفت: «کارم خرید و فروش پارچه و پوشاک و وضع مالیام خوب بود. حدود دو سال قبل یکی از مشتریانم از من کلاهبرداری کرد و ورشکست شدم. ۲ میلیارد بدهی بالا آوردم و تلاش کردم بدهی را پرداخت کنم و دوباره کار و کاسبیام را ادامه بدهم، به همین دلیل به سراغ پیمان که قبلاً با او معامله داشتم، رفتم و از او خواستم ۲میلیاردتومان به من قرض بدهد. او قبول کرد و من هم به او سفته دادم، اما پیمان به من پولی نداد و بعد از مدتی هم سفتههای مرا دستکاری کرد و اجرا گذاشت.»
شکایت کردم
وی ادامه داد: «پیمان مدام امروز و فردا میکرد تا اینکه متوجه شدم سفتههای مرا اجرا گذاشته و من هم از او شکایت کردم. دادگاه حق را به من داد و او را محکوم به جزای نقدی کرد. چند روز قبل او با من تماس گرفت و قرار شد با هم درباره اختلافمان صحبت کنیم. روز حادثه برای صحبت کردن به دفتر کارش رفتم. ابتدا خوب برخورد کرد، اما بعد به خاطر اختلافی که داشتیم، مشاجره کردیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت چاقویی که روی میزش بود، برداشت و به سمت من حمله و مرا زخمی کرد. چاقو را از او گرفتم و آنقدر عصبانی بودم که نفهمیدم چند ضربه به او زدم.»
۴ بار خودکشی
وی در پایان گفت: «من زندگی خوبی داشتم و دو فرزند دارم، اما وقتی ورشکست شدم دچار بیماری روحی و روانی شدم و حتی چند باری هم در بیمارستان روانی بستری شدم و چهار بار هم تصمیم گرفتم به زندگیام پایان دهم، اما نجات پیدا کردم.»
متهم پس از اعتراف برای بررسی سلامت روحی و روانیاش در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.