جوان آنلاین: در دنیای امروز، رسانهها به ویژه تلویزیون و پلتفرمهای آنلاین، نقش پررنگی در شکلدهی به درک اجتماعی از مسائل مختلف ایفا میکنند. یکی از موضوعات پرمناقشه و حساس در این رسانهها، مسئله فقر و تضاد طبقاتی است. رسانهها با توجه به ماهیت خود، قادر به نمایش و بازنمایی واقعیات اجتماعی هستند، اما نحوه ارائه این مفاهیم میتواند تأثیرات متفاوتی بر مخاطبان داشته باشد. در این یادداشت، قصد داریم به تحلیل بازنمایی فقر و تضاد طبقاتی در این رسانهها پرداخته شود و نحوه اثرگذاری این بازنماییها را بر ذهنیت عمومی بررسی کنیم.
بازنمایی فقر: ابزاری برای همدلی یا فاصلهگذاری؟
یکی از نکات مهم در بررسی نمایش فقر در رسانهها، تفاوت در نحوه بازنمایی این پدیده است. در بسیاری از سریالهای تلویزیونی و آثار آنلاین، فقر نه فقط بهعنوان یک مشکل اجتماعی بلکه بهعنوان یک عنصر دراماتیک برای ایجاد کشمکشهای داستانی نمایش داده میشود. در این فرآیند، فقر گاهی تنها به عنوان یک پسزمینه برای ایجاد تضادها و بحرانهای انسانی به کار میرود. این نمایش میتواند همزمان به همدلی و فهم مخاطب نسبت به فقرا کمک کند، اما در عین حال خطر تحریف واقعیتها و سادهسازی مشکلات اقتصادی را به همراه دارد.
مهمترین پرسش در این زمینه، این است که آیا رسانهها فقر را از زاویهای انسانی و پیچیده نمایش میدهند یا تنها به آن بهعنوان ابزاری برای برانگیختن احساسات سطحی و تحمیل نگرشهای خاصی به مخاطب میپردازند؟ در بسیاری از موارد، این نمایشها باعث میشوند که فقر بهعنوان یک وضعیت ناتوانکننده و غیرقابل تغییر به نمایش درآید، که در نتیجه مخاطب را از درک علل و ریشههای اجتماعی و اقتصادی آن باز میدارد. این نوع نمایش نهتنها کمکی به حل مشکلات نمیکند، بلکه میتواند باعث ایجاد یک تصویر یکبعدی از فقرا شود که آنها را قربانیانی منفعل میسازد که از اصلاح وضعیت خود ناتوانند.
تضاد طبقاتی: نمایش شکافها یا عمق بخشیدن به آنها؟
در رسانهها، تضاد طبقاتی نهتنها بهطور مستقیم از طریق نشان دادن تفاوتهای آشکار در وضعیت اجتماعی و اقتصادی افراد به نمایش درمیآید، بلکه در بسیاری از مواقع این تضادها بهطور غیرمستقیم از طریق روابط میان شخصیتها و تعاملات اجتماعی آنها بروز میکند. در اینجا، مهمترین مسئله این است که آیا رسانهها قصد دارند با برجسته کردن تضاد طبقاتی، توجه مخاطب را به نابرابریهای اجتماعی جلب کنند یا اینکه این تضادها را تنها بهعنوان بخشی از یک داستان پرتنش بهنمایش درمیآورند تا هیجان و جذابیت بیشتری برای تماشاگر فراهم کنند؟
یکی از نقدهایی که به نمایشهای عمومی از تضاد طبقاتی وارد است این است که این رسانهها گاهی بیشتر از آنکه بهدنبال تحلیل و نقد سیستمهای اقتصادی و اجتماعی باشند، تنها به بروز تفاوتها و شکافها میپردازند. این موضوع میتواند باعث تشدید احساس ناامیدی و بیقدرتی در میان طبقات پایین جامعه شود. در این راستا، رسانهها میتوانند نقش کلیدی در تغییر ذهنیتها ایفا کنند؛ آنها میتوانند بیننده را به سوی راهحلهای عملی و اجتماعی سوق دهند، یا اینکه با تکیه بر نمایشهای سطحی، به تعمیق شکافهای اجتماعی و نابرابریها کمک کنند.
امید و ناامیدی: آیا رسانهها در پی ترمیم یا تقویت وضعیت موجود هستند؟
نکته دیگری که در تحلیل فقر و تضاد طبقاتی در رسانهها باید به آن توجه کرد، چگونگی برخورد این رسانهها با موضوع «امید» و «ناامیدی» است. برخی آثار تلویزیونی و آنلاین با نمایش تلاشها و مقاومتهای فقرا، سعی در ایجاد پیامهای امیدبخش دارند و میخواهند به مخاطب نشان دهند که حتی در شرایط سخت هم میتوان به تغییر و بهبود شرایط دست یافت. از سوی دیگر، برخی دیگر از آثار با تأکید بر جنبههای تلخ زندگی فقرا و نمایش ناامیدی و شکستهای اجتماعی، این احساس را به بیننده منتقل میکنند که فقر نه تنها یک وضعیت دائمی بلکه یک حالت اجتنابناپذیر است.
این تضاد در نمایش امید و ناامیدی میتواند تأثیرات عمیقی بر نگرشهای اجتماعی و فردی مخاطب بگذارد. رسانهها میتوانند با ترویج نگرشهای امیدوارانه و تکیه بر مقاومت انسانی، تماشاگر را به اندیشیدن در مورد تغییرات اجتماعی و اقتصادی وادار کنند. در مقابل، تمرکز صرف بر ناامیدی میتواند باعث بیتفاوتی اجتماعی شده و به تثبیت وضعیت موجود کمک کند.
نقش رسانهها در بازنمایی واقعیتهای اجتماعی و نقد قدرت
رسانهها بهویژه در دورههای اخیر، بهدلیل سهولت دسترسی به پلتفرمهای آنلاین و گسترده بودن دامنه تأثیرگذاریشان، قادر به تغییرات گستردهای در نگرش عمومی هستند. در این میان، اگر رسانهها فقط به بازنمایی فقر بهعنوان یک وضعیت فردی و ناتوانکننده بپردازند، خطر نادیده گرفتن علل ساختاری و سیستمی فقر و نابرابریهای اجتماعی وجود دارد. در مقابل، اگر رسانهها توانایی تحلیل و نقد این مسائل را داشته باشند و از نگاهی انتقادی به سیستمهای اقتصادی و اجتماعی موجود بپردازند، میتوانند نقشی مؤثر در ارتقای آگاهی عمومی ایفا کنند.
در نهایت، رسانهها باید از تأکید صرف بر جنبههای سطحی و هیجانی فقر و تضاد طبقاتی پرهیز کنند و به جای آن، با ارائه تحلیلهای عمیق و جامع از وضعیت اجتماعی و اقتصادی، راهحلها و پیامهای امیدبخش را مطرح نمایند. این امر نهتنها به شکلدهی به افکار عمومی کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان ابزاری برای تغییرات اجتماعی و بهبود وضعیت طبقات پایین جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
*پژوهشگر فرهنگ و رسانه