کد خبر: 1254910
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۳
پسر معتاد که به اتهام قتل پدرش تحت تعقیب قرار داشت، بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. 
 آرمین بینا  آرمین بینا 

چند روز قبل به کارآگاهان اداره دهم پلیس تهران خبر رسید مرد میانسالی در خانه‌اش حوالی شمال‌شرق تهران به قتل رسیده است. 
وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، داخل پذیرایی آپارتمان مسکونی با جسد مرد ۵۰ ساله‌ای به نام سعید روبه‌رو شدند که چاقویی در گردنش باقی مانده بود. بررسی‌ها نشان داد مقتول لحظاتی قبل در درگیری با پسر معتادش به قتل می‌رسد و قاتل از محل فرار می‌کند. همسر مقتول به مأموران گفت: «پسرم یاشار مدتی می‌شود که به موادمخدر اعتیاد پیدا کرده است. او برای تهیه مواد همیشه من و پدرش را اذیت می‌کرد و به زور از ما پول می‌گرفت. ما از کار‌های او خسته شده بودیم و آبرویمان پیش همسایه‌ها رفته بود. چند باری یاشار را در کمپ ترک اعتیاد ترک داده بودیم، اما او باز مصرفش را شروع می‌کرد. چند روزی بود که تصمیم داشتیم او را برای ترک به کمپ ببریم، اما مایل نبود در کمپ بستری شود. ساعتی قبل یاشار خواب بود که پدرش با پا به او زد و خواست که از خواب بیدار شود. شوهرم به یاشار گفت مفت‌خوری کافی است و از او خواست بلند شود و کاری انجام دهد. یاشار عصبانی از خواب بیدار و با پدرش درگیر شد. من تلاش کردم میانجیگری کنم که یاشار به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و ناگهان به گردن پدرش زد. چاقو در گردن شوهرم ماند و یاشار هم از ترس فرار کرد. بلافاصله به اورژانس زنگ زدم، اما قبل از اینکه آمبولانس برسد، شوهرم فوت کرد.»


 بازداشت 
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران یاشار را تحت تعقیب قرار دادند، اما از او ردی پیدا نکردند. تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه دیروز مأموران پلیس دریافتند قاتل فراری در خانه یکی از دوستانش مخفی شده است. 
سپس مأموران راهی مخفیگاه قاتل فراری شدند و او را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به قتل پدرش اعتراف کرد. قاتل ۱۸ ساله گفت: «من زندگی خوبی داشتم تا اینکه چند ماه قبل در رفت و آمد با دوستان ناباب معتاد به موادمخدر شدم. پدرم و مادرم تلاش زیادی کردند من ترک کنم، اما هر باری که ترک می‌کردم دوباره دوستانم به من مواد تعارف می‌کردند و دوباره معتاد می‌شدم. زندگی‌ام تباه شده بود و پدرم خیلی تلاش کرد مرا نجات دهد، اما من قدر او را ندانستم و جواب خوبی‌هایش را با چاقو دادم. روز حادثه مواد کشیدم و خوابیدم که پدرم با عصبانیت مرا از خواب بیدار کرد و من هم با او درگیر شدم. خیلی عصبانی شدم، چاقویی برداشتم و ضربه‌ای به او زدم، اما فکر نمی‌کردم پدرم را به قتل برسانم تا اینکه فهمیدم او با ضربه من به قتل رسیده و از ترس فرار کردم.»
تحقیقات از متهم ادامه دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار