جوان آنلاین: از اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی با حرکت جنبش فتح فلسطین به سوی مذاکره و سازش با رژیم صهیونیستی تا مدتی ایده مقاومت در برابر اسرائیل و متحدان این رژیم متروک شد و تنها از سوی برخی شخصیتهای منفرد و نیز گروههای کوچک مورد تأکید قرار میگرفت.
به گزارش تسنیم، با آغاز روند عادی سازی روابط کشورهای جهان عرب با رژیم صهیونیستی به ویژه پس از امضای پیمان سازش کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل، نخستین ساختار متشکل مبتنی بر ایده مقاومت، گروه جهاد اسلامی فلسطین بود که در سال ۱۹۸۱ تأسیس شد. با آغاز تجاوز ارتش رژیم صهیونیستی به خاک لبنان در سال ۱۹۸۲ حزب الله لبنان شکل گرفت و در سال ۱۹۸۷ نیز حماس تأسیس شد. این گروهها در سالهای آغازین خود عمدتاً به صورت منفرد و مجزا فعالیت میکردند. در این سالها مبارزات گروههای مذکور با اسرائیل با آسیبهای زیادی برای آنان همراه بود، زیرا هنوز گروههای یاد شده ساختار منظم و نظام یافتهای نداشتند و عمدتاً شخص محور بودند.
با گذشت چهار دهه اوضاع به طور کلی برای گروههای مقاومت دگرگون شده و دست کم شاهد سه تحول بزرگ هستیم؛ از یکسو امروز با یک «محور» منسجم در چارچوب محور مقاومت روبهرو هستیم که به مثابه یک کل مشغول فعالیت است.
دومین تحول عمده تبدیل شدن گروههای کوچک و محدود و شخص محور دیروز به سازمانهایی بزرگ و نظاممند و نهادینه است که در آن هر فرد مسئولیتهای مشخصی را بر عهده دارد. سازمانهایی که در آن افراد و شخصیتها نه تنها در قالب فردی و شخصی خود مشغول خدمت نیستند، بلکه جایگاه سازمان و شأن سازمانی نیز بر رویههای اقدامات آنان به شدت اثر میگذارد. سازماندهی و سازمانیافتگی باعث میشود هرگاه عضوی از رهبران اصلی مقاومت هدف حمله و تجاوز دشمن قرار بگیرد، به آسانی در نتیجه نظم سازمانی، افراد جدیدی که تحت آموزش بودند جایگزین آنها شوند.
سومین تحول بزرگ در این زمینه عبارت از آن است که گروهها و جنبشهای جدیدی امروزه به این محور اضافه شدهاند و در عمل شاهد شکلگیری اضلاع جدیدی از این محور در عراق، یمن و سوریه نیز هستیم که بیش از هر چیز از تجربه موفق و ریشه دار مقاومت در لبنان نشات میگیرند.
ترور سید عباس موسوی، دومین رهبر حزب الله لبنان در سال ۱۹۹۲ توسط اسرائیلیها ابتدا برخی کارشناسان و ناظران را به صرافت این معنا انداخت که حزبالله نمیتواند همچون گذشته به فعالیت پیشین خود ادامه دهد، ولی انتخاب سید حسن نصرالله دورهای جدید از شکوفایی و توسعه ظرفیتهای نظامی و سیاسی و سازمانی را برای حزب الله در پی داشت.
اکنون با ترور سید حسن نصرالله بار دیگر اسرائیل در این تصور است که ضربهای غیرقابل ترمیم به پیکره مقاومت وارد کرده و از این به بعد حزبالله لبنان قادر نیست در سطح ظرفیت پیشین به فعالیت ادامه دهد. این درحالی است که ساختار حزب الله امروز به نحوی طراحی شده که به سرعت بتواند خود را تجدید سازمان کرده و از بحران کنونی عبور کند.
در این میان معمولاً هرگاه شدت اشغالگری از سوی هر قدرت اشغالگر، از جمله اسرائیل تشدید میشود، میزان گرایش جوامع مزبور به گروهها و جنبشهای بومی مقاومت بیشتر میشود و حتی گروههایی از مخالفان این جنبشها دست از مخالفت برداشته و حامی آنها میشوند. در چنین شرایطی به نظر میرسد حزبالله لبنان پس از ترور سیدحسن نصرالله به سرعت با تکیه بر توان سازمانی خود جانشین او را تعیین خواهد کرد و برای رویارویی با دشمن صهیونیستی صفوف جدیدی تشکیل خواهد داد.
حملات حزب الله به اسرائیل
با وجود حملات پردامنه و وحشیانه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در دو هفته اخیر، مقاومت اسلامی لبنان در این مدت کوشیده با افزایش شعاع حملات خود تا عمق ۱۰۰ کیلومتری کلیه مناطق شمالی سرزمینهای اشغالی را هدف حملات خود قرار دهد. در روزهای اخیر شهرهای حیفا، صفد، کریات شمونه، کریات بیالیک، عکا، نهاریا، الجلیل علیا، سفلی، شرقی و غربی، روش پینا، کفار حمدون و ... بارها هدف حملات حزبالله قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر با همه اقداماتی که اسرائیل از ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴ انجام داده (عملیات پیجرها و تجهیزات الکترونیکی، ترور سران گردان رضوان و نهایتاً ترور سیدحسن نصرالله) تبادل آتش میان حزبالله و این رژیم همچنان برقرار است و هدف اولیه و آنی ارتش رژیم صهیونیستی مبنی بر امن کردن مناطق شمالی و بازگرداندن ۶۶ هزار ساکن این منطقه هنوز غیرقابل دسترسی است.
حمله پهپادی مقاومت عراق به تل آویو
به نظر میرسد محاسبات سران رژیم صهیونیستی برای ضربهزدن به حزبالله از طریق ترور دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان دچار خطای محاسباتی شده و نتوانسته خللی را در ظرفیت رزمندگان مقاومت برابر اشغالگران وارد کند. علاوه بر این به نظر میرسد ظرفیت سازمانی و نهادمند مقاومت نیز این رویه را خنثی خواهد کرد و مقاومت اسلامی لبنان را با موفقیت از این بحران عبور خواهد داد.