جوان آنلاین: پیروزی مسعود پزشکیان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری راه را برای بازگشت محمدرضا عارف از انزوای سیاسی به مسئولیتهای اجرایی کشور باز کرد. معرفی عارف به عنوان معاون اول رئیسجمهور، طیف رادیکال اردوگاه اصلاحات را با شوک جدی مواجه کرد. جریانی که انتظار داشت، کرسی معاون اولی دولت به محمدجواد ظریف به پاس تلاشهایی که در رقابتهای انتخاباتی کرده بود، برسد، حالا این جایگاه را بر باد رفته میدید.
پزشکیان در اقدامی غافلگیرکننده عارف را که شاید بتوان گفت در بین جریان اصلاحطلب همواره قربانی تمامیتخواهی طیف رادیکال بوده است، به عنوان معاون اول خود منصوب کرد تا از این طریق آرامآرام وعده تشکیل دولت وفاق ملی را محقق کند.
به گزارش راهدانا، این اقدام پزشکیان نقطه آغاز فشار سهمخواهان به رئیسجمهور و معاون اول وی شد. طیف رادیکال اصلاحات که همواره در ادوار مختلف نشان داده بود تمایلی به مسئولیتبخشیدن به عارف ندارد، این بار وی را در جایگاه معاون رئیسجمهور نظارهگر شد که همین موضوع باعث شد فشارها بر دولت چهاردهم آغاز شود.
لابی چپها و داستان گوشهنشینیهای عارف!
در جریان تشکیل مجلس دهم، فهرست امید با سرفهرستی عارف به مجلس راه یافت و اکثریت مجلس را اصلاحطلبان تشکیل دادند، در حالی که عارف انتظار داشت همحزبیهایش از وی برای ریاست مجلس حمایت کنند، اما بدنه اصلاحطلب مجلس به علی لاریجانی اقبال نشان داد و همین باعث شد با حمایت و لابیهای بیرون مجلس، اصلاحطلبان علی لاریجانی را برای ریاست قوه مقننه انتخاب و عارف را در حد ریاست بر فراکسیون اکثریت مجلس محدود کنند. وی در تمام چهار سال دوران نمایندگی خود از بیمهری همحزبیهایش گلهمند بود.
عارف آن زمان معتقد بود رأی لازم را برای ریاست مجلس داشته، اما از پشت چاقو خورده است و برخی افرادی که با فهرست امید به مجلس آمده بودند، به رقیب او لاریجانی رأی دادهاند. رئیس فراکسیون بزرگ مجلس اعتقاد داشت با نامردی چپها و چراغ سبز از بیرون طوری لابی کردهاند که او گوشهنشین شود. بعدها البته بازوی رسانهای جریان اصلاحات عارف را لالالدوله مجلس خواند، زیرا وی برای پیشبرد اهداف و برنامههای آنها در مجلس هیچ گامی برنداشته بود.
تاب نیاوردن عارف البته تنها به مجلس دهم ختم نمیشود، چراکه بزرگترین فریب جریان اصلاحات به همحزبیشان در دوران انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در سال ۱۳۹۲ بود.
گلایه از حسن روحانی به خاطر تعارفنکردن پست معاون اولی!
او که با قدرت برای رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری وارد میدان شده بود، پس از پایان مناظرههای انتخاباتی از ادامه کار انصراف داد و میدان را برای پیروزی حسن روحانی خالی کرد. اگرچه وی با لابی جریان اصلاحات از رقابتهای انتخاباتی سال ۱۳۹۲ کنار رفت، اما بعدها اطرافیان حسن روحانی مدعی شدند پیروزی حسن روحانی متعلق به خود وی بوده و ارتباطی به کنار رفتن عارف ندارد.
این اظهارات در حالی مطرح بود که عارف انتظار داشت روحانی به پاس این فداکاری، وی را به عنوان معاون اول خود معرفی کند، اما روحانی هرگز چنین مسئولیتی را به عارف تعارف نکرد.
بعدها عارف در اظهاراتی از حسن روحانی گلایه کرد و گفت: «فردی که در دولت اصلاحات معاون اول موفقی بوده است، اگر بنا بود به دولت برود، برای معاون اولی بود. وقتی روحانی معاون اولی را پیشنهاد نمیدهد و سه پست دیگر را میگوید، میفهمم که ایشان میخواهد محترمانه بگوید، آقای عارف شما همان بیرون کمک کنید، برای ما بهتر است.»
او این را هم گفت: در یک جلسهای در خدمت آقای روحانی بودیم و دو سه پست مطرح کرد. وزارت ارتباطات، وزارت علوم و معاونت علمی. من برای هر سه پست نفرات مناسبتر از خودم را معرفی کردم. این را برای اولین بار میگویم، تلقی من از این پیشنهادها این بود که آقای روحانی تمایلی به حضور فیزیکی من در دولت ندارد.
این ادعای عارف در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در حالی مطرح شد که جریان اصلاحات تمامقد از ریاست جمهوری روحانی حمایت کرده بود و خود را عامل پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری میدانست، اما حاضر نشد از ورود عارف به دولت روحانی حمایت کند.
تحرکات عارف در دولت و پیام روشن به همحزبیهایش!
کشیدن زیرپای عارف در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هم یکی دیگر از تلاشهای جریان تندرو اصلاحات بود تا وی را از عالیترین تشکیلات تصمیمگیر در اردوگاه اصلاحات کنار بگذارد. انحلال این شورا آن هم در آستانه انتخابات مجلس یازدهم محافل سیاسی کشور را شوکزده کرد و موجب شد اصلاحطلبان از راهیابی به مجلس بازمانند و به تعبیری خودکشی سیاسی کنند.
علیرضا سلیمی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این باره به راهدانا گفت: بزرگترین خصوصیت اصلاحطلبان سهمخواهی آنهاست، به خیال اینکه دولت شرکت سهامی است تا زمانی که سهمشان داده شود، راضی هستند، اما به محض اینکه مخالف میل آنها عمل شود، شروع به اعتراض و شانتاژ میکنند.
وی این را هم گفت که از منظر این جریان تفاوتی نمیکند که بنای تخریب چه کسی گذاشته شود، از همین رو به راحتی حتی علیه همحزبیهای خود تلاش میکنند، کمااینکه انتخاب کابینه آقای پزشکیان را تاب نیاوردند و بنای فشار بر دولت را گذاشتند.
حالا پس از فرازونشیبهای سیاسی فراوان مردی که همیشه به نفع حزبش انصراف داده به عنوان معاون اول دولت پزشکیان منصوب شده است و تلاش میکند با تحرکات زیاد در دولت پیام روشنی را برای طیف رادیکال اصلاحات مخابره کند.
اخبار انتصابات پیدرپی عارف از معاونان و مشاوران گرفته تا حضور در تمام جلسات معارفه وزرا به جای رئیسجمهور و سخنرانیهای پشت سر هم نشان میدهد وی نه تنها قصد دارد در طول دستکم چهار سال آینده تمام ناکامیهای خود را به عنوان یک مقام رسمی جبران کند بلکه میخواهد به همحزبیهایش پیامی روشن مخابره کند!