جوان آنلاین: صدیق قطبی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «حتی اگر انسان بیرونی ما رو به زوال رود، انسان درونی ما روز به روز نو میشود.) (عهد جدید، رساله دوم به کرَنْتیان، ۴: ۱۶)
مولانا هم میگفت آنان که پیر راهاند، درونشان کودکی نوبین، تازهنفس و بازیگوش است. چراکه جان آنان زخمی «ملال» نیست و غبار عادت، چابکی روحشان را نفرسوده است. آنان به ظاهر و از بیرون، پیر و سالخوردهاند، اما درون آنها کودکی مأوی دارد سرزنده و آکنده از شوق جستوجو و شور تماشا: «حق تعالی صَبْوَتی [=کودکانگی]بخشد پیران را از فضل خویش که صِبْیان [=کودکان]از آن خبر ندارند، زیرا صَبْوَت بدان سبب تازگی میآرد و برمیجهاند و میخنداند و آرزوی بازی میدهد که جهان را نو میبیند و ملول نشده است از جهان. چون این پیر، جهان را هم نو بیند، همچنان بازیاش آرزو کند و برجسته باشد و پوست و گوشت او بیفزاید.» (فیه ما فیه، شرح کامل کریم زمانی، ص۳۷۲)
جز مگر پیری که از حقّ است مست | در درون او حیات طیبهست | از برون پیر است و در باطن صَبی | خود چه چیز است آن ولی و آن نبی؟ (مثنوی، ۲: ۳۱۱۰_۳۱۰۹)