اصلاً خوب نیست که بخواهیم همزمان با روز بزرگداشت شهدای ورزشکار و سالروز تولد شهیدی که سمبل جوانمردی و پهلوانی در میان ورزشکاران است از بیاخلاقیهای حاکم بر ورزش بنویسیم. ابراهیم هادی را همه به فتوت، جوانمردی و خصوصیات والای اخلاقی میشناسند. شهید ورزشکاری که ورزش برایش پل رسیدن به مدارج والای انسانی و در نهایت شهادت شد، نه مانند برخی که ورزش برایشان پل رسیدن به مادیات شده و در راه رسیدن به این هدف پست حتی بدیهیترین مناسبات اخلاقی را هم زیر پا میگذارند.
جای تأسف است که در این ورزش، خصوصاً رشته عزیزکرده آقایان کمتر جایی برای تلاش آنهایی که میخواهند راه و رسم امثال شهید ابراهیم هادی را طی کنند، یافت میشود. آنها باید به گوشه خلوت خودشان بروند، اما یقهبازها و عربدهکشها میتوانند تا دلشان میخواهد بتازند. بله «افتخارآفرینان اصلی شهدا هستند»، اما این روزها در ورزش کشور کمتر نشانی از راه و رسم شهدا و حتی شهدای ورزشکار دیده میشود، اما تا دلتان بخواهد هتاکها، بیاخلاقها و حتی آنها که اگر پایش برسد همصدا با دشمنان این نظام و شهدا میشوند، مقبولیت دارند.
جای تأسف دارد که همزمان با گرامیداشت روز شهدای ورزشکار بخواهیم از مربیان و بازیکنانی بنویسیم که به خود اجازه میدهند هر حرکت زشت و غیراخلاقی را انجام دهند و کسی هم نباشد که بتواند جلودارشان باشد. اینکه مربی همیشه طلبکار و حاشیهساز یک تیم بعد از برد زورکی تیمش هر کاری دلش خواست انجام دهد. اینکه بازیکن تیمی دیگر بعد از گلزنی حرکات شنیع انجام دهد و اینکه آن دیگری در برابر جریمه صورت گرفته وقاحت را به حد اعلا برساند، تنها به این خاطر است که اصول اخلاقی توسط جمع گستردهای از یک رشته خاص در ورزش ایران به راحتی زیر پا گذاشته میشود. این عده همانهایی هستند که اینقدر از بیتالمال و پول مردم خوردهاند که امروز حتی جریمههای چندصد میلیونی هم برایشان پول خرد محسوب میشود. بنابراین به خود اجازه میدهند هر طور که دلشان خواست با بقیه برخورد کنند و هر رفتاری که دلشان خواست را نشان دهند.
جای بسی تأسف است که این افراد رسانههای خاص خودشان را هم دارند و با حمایت آنها هر روز بیشتر از قبل فسادشان علنی میشود. در چنین فضایی گفتن از شهید و مرام پهلوانی، جوانمردی و اخلاقمداری آب در هاون کوبیدن است. سر دادن شعار تکراری «افتخارآفرینان اصلی شهدا هستند»، نه تنها سودی ندارد، بلکه خنجری است بر دل تمام کسانی که هنوز هم در این ورزش به دنبال سجایای اخلاقی و انسانی هستند، اما برخی رشتهها و آدمهایشان چنان بر طبل رسوایی اخلاقی میکوبند که حتی این کورسوی امید را هم خاموش میکنند.
بهصورت طبیعی باید در این روز از جوانمردی بگوییم، از مروت و پهلوانی و از آنها که رسیدن به مدارج بالای انسانیت را به رسیدن به چند مدال و عنوان ترجیح دادند، اما جای بسی تأسف است که همزمان با این روز، صحنههایی در ورزش کشور دیده میشود که فقط باید چشم بر آنها بست. صحنههایی که بازیگران آن کسانی هستند که با هزار ادعا و منممنمهای تمام نشدنی و بهخاطر سوءمدیدت حاکم بر ورزش کشور خودشان را بزرگ میدانند و با همین تصور هر کاری که دلشان میخواهد، انجام میدهند و به کسی هم پاسخگو نیستند. فقط میتوان تأسف خورد، چون قرار نیست اتفاقی رخ دهد، چون یاد و نام شهدای ورزشکار فقط در حد حرف است.