جوان آنلاین: زهره برزگر در کانال «مدرسه زندگی» در پیامرسان بله نوشت: توی زندگی پر استرس مدرن و امروزی، آدمها هر روز بهخاطر چیزهای کوچیک و بزرگ از کوره درمیروند، عصبانی میشوند و تحت تأثیر خشمشون فوراً واکنش نشون میدن، کارهایی انجام میدن و حرفهایی میزنند که در بیشتر مواقع، با گذر زمان از گفتن اونها پشیمون میشوند. در ادامه ماسیمو پیلیوچی استاد فلسفه با بهرهگیری از دیدگاههای فیلسوفایی مثل سنکا، اپیکتتوس و مارکوس آئورلیوس، راهکارهایی رو برای جلوگیری از خشم آنی یاد میده و بعد هم کنار اومدن با دلایل انگیزش خشممون و نشون دادن واکنش مناسب رو یاد میگیریم که در نهایت منجر به نتیجه بهتری در زندگی و روابطمون میشه.
یکی از قدیمیترین مقالههای مرتبط در فلسفه رو لوکیوس آنائوس سنکا با عنوان «در باب خشم» در قرن یکم میلادی نوشته. سنکا باور داشت که خشم جنونی موقتی است. حتی اگه عصبانیتمون توجیه داره، نباید از روی خشم عکسالعمل نشون بدیم، چون به هر حال مشکلات دیگهای است که روی قضاوت ما اثر بذارند. از یه طرف دیگه خشم روی سلامت عقلمون مؤثرند. مابقی اتفاقات با حملات خفیف و بیتوجهی خودشون رو نشون میدن، اما ذهن انسان بهطور ناگهانی به درون عصبانیت شیرجه میزنه. شدت خشم به هیچوجه بر اساس منشأ اون تنظیم نمیشه، چون با بیاهمیتترین چیزها شروع میشه و به شدیدترین حالت خودش میرسه.
اپیکتتوس فیلسوفی دیگه است که قرن دوم به دنیا اومد و اوایل صرفاً برده بود. بعدها مدرس هم شد. به شاگردانش اینگونه پند میداد که «به یاد داشته باشید این خود ما هستیم که عذاب میکشیم. ما با عقاید و نظراتمان برای خودمان مشکل درست میکنیم. بیایید بررسی کنیم که توهین شنیدن یعنی چه؟ جلوی یک سنگ بایستید و به آن توهین کنید. چه چیزی عایدتان میشود؟ اگر برخورد کسی نسبت به توهین شنیدن مثل سنگ باشد، فرد پرخاشگر از تندیهایی که کرده است، چه چیزی نصیبش میشود؟»
یکی از مدرنترین نمونههای کنترل خشم مربوط به نلسون ماندلاست که یه فیلسوف به نام مارتا نوسبوم دربارهاش نوشته. اونطور که نوسبوم میگه، وقتی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی، ماندلا رو برای ۲۷ سال به زندان فرستاد، بهشدت خشمگین بود. دلایل خوبی هم داشت، چون نهتنها نسبت به خودش، بلکه نسبت به مردمش هم بیعدالتی بزرگی انجام داده بودند. با این حال، ماندلا به این نتیجه رسید که با پرورش خشمش و اینکه مخالفهای سیاسی رو مانند هیولاهای انساننما ببینه، به جایی نمیرسه. اون مراقب برخوردهای خودش بود تا بالاخره پیروز شد و تونست شاهد تغییر صلحآمیزی در جامعه باشه که متأسفانه در تاریخ بسیار نادر و کم هست. شاید براتون جالب باشه که یکی از لحظات مؤثر در تحولات درونی نلسون ماندلا زمانی بود که یکی از همبندهاش، نسخه کپی شدهای از کتاب «تأملات» نوشته یک فیلسوف بهنام مارکوس آئورلیوس رو بهطور قاچاقی وارد زندان کرد و به زندانیها رسوند. مارکوس باور داشت که اگه مردم اشتباهی مرتکب میشن، شما باید در مقابل، راه صحیح رو بدون عصبانی شدن به اونا نشان بدین. این دقیقاً همون کاری بود که ماندلا به درستی انجامش داد.
توصیههای سِنِکا و مارکوس آئورلیوس درباره خشم و عصبانیت باعث شدن که نلسون ماندلا، اون خشمگینی بزرگش رو کنترل کنه و تغییر بده، اما اون توصیهها چی بودند؟!
توصیه یکم: به محض اینکه نشانههای خشم را احساس کردید، آنها را بررسی کنید. با صبر کردن وقت را تلف نکنید، چون ممکن است خشمتان از کنترل خارج شود.
توصیه دوم: تا حد امکان با افراد آرام و متین ارتباط برقرار کنید و از افراد زود رنج و عصبانی اجتناب کنید. خلقوخو به نوعی واگیر دارند.
توصیه سوم: دنبال جاهایی بگردید که رنگهای دلنشینی داشته باشد و آزارتان ندهد. ایجاد مجموعهای از تغییرات در محیط بیرونیتان میتواند بر روحیه شما تأثیر بگذارد.
توصیه چهارم: وقتی احساس خستگی میکنید، تشنه یا گرسنه هستید در بحثها شرکت نکنید، در این مواقع شما بیشتر در معرض آزرده شدن قرار میگیرید و این موضوع میتواند به عصبانیت شما ختم شود.
توصیه پنجم: طنز پردازیتان را افزایش دهید تا در جهت مقابله با اتفاقات غیرقابل پیشبینی جهان و زشتیهای قابل پیشبینی برخی از انسانهای اطرافمان، سلاح اصلیتان باشد.
توصیه ششم: دور شدن آگاهانه را تمرین کنید. این همان چیزی است که سنکا آن را تأخیر در پاسخ مینامد. این تجربه را میتوانید با قدم زدن، رفتن به حمام یا دستشویی یا هر کار دیگری که به شما اجازه میدهد خودتان را از موقعیتی پر تنش دور کنید، تجربه کنید.
توصیه هفتم: برای دگرگون کردن ذهنتان، جسمتان را تغییر دهید. عمداً قدمهایتان را آرامتر بردارید، صدایتان را پایین بیاورید، رفتار و حرکات یک فرد آرام را داشته باشید.
مهمتر از همه، برای داشتن زندگی خوب، با دیگران با مهربانی برخورد کنید. نکاتی که سنکا در مورد خشم گفته همیشه کاربرد داشته و دارد و رعایت کردنش برای همه ما خوب است.