جوان آنلاین: هفته پیش بود که بعد از کش و قوس فراوان کمیته استیناف فدراسیون فوتبال رأی غیرمنتظره خود را صادر کرد و امتیازات کسر شده دو تیم پرسپولیس و سپاهان را بازگرداند، رأیی که از یک طرف انتقادات بسیاری در میان اعضا و هواداران تیمهای مختلف در پی داشتهاست، به منظور بررسی دلایل صدور این رأی و پیامدهایی که این رأی میتواند در پی داشتهباشد، به سراغ امیرساعد وکیل، استاد حقوق دانشگاه تهران رفته ایم و «جوان» با وی که یکی از وکلای سرشناس پروندههای ورزشی است در این خصوص گفتوگویی داشتهاست.
روندی که در مورد کسرشدن و بازگشت امتیازات پرسپولیس و سپاهان اتفاق افتاد، چه بود و این اتفاقات میتواند چه تبعاتی از نظر حقوقی برای فوتبال کشور داشتهباشد؟
در ابتدای فصل، فدراسیون فوتبال برای ایجاد یک نوع انضباط مالی در باشگاهها و همچنین ایجاد فرآیندی که بتواند کمک کند تا باشگاهها کمتر با شکایات از سوی طلبکارها مواجه شوند و همینطور بدهیهای انباشته آنها به بازیکنان و کادر فنی زمینه عدم امکان صدور مجوز حرفهای باشگاهها فراهم کند، یک دستورالعملی را در رابطه با قراردادهای بازیکنان، کادرفنی و سایر عواملی که در عرصه فوتبال فعال هستند، تصویب کرد.
طبیعی است این دستورالعمل که معروف به قانون سقف بودجهشده شاید از منظر قوانین بینالمللی در فیفا و ایاف سی میتواند محل انتقاد و مورد بحث باشد، ولی اگر از این بعد بینالمللی آن بگذریم، تصور بر این بود که اراده فدراسیون در اجرای جدی و قاطع این دستورالعمل قرار است تا شرایط برابری را برای همه تیمهای حاضر در لیگ برتر ایجاد کند و همگی در یک وضعیت غیرتبعیض آمیز و تابع یک شرایط واحد با همدیگر رقابت کنند، زیرا که رقابت عادلانه یک اصل بنیادین است و میتواند سلامت ورزشی را تضمین کند، اما متأسفانه ما در فرآیند قراردادها و آغاز لیگ با نشانههایی مواجه شدیم که برخی از باشگاهها عملاً خودشان را خیلی پایبند به این مقررات ندانستند و این زمینهای شد برای اینکه فدراسیون فوتبال در چارچوب صلاحیت کمیته انضباطی به بررسی تخلفاتی که به برخی از تیمها نسبت دادهمی شد، وارد شود و هر چند تخلفات محدود به همین دو باشگاه نبوده ولی عجالتاً منجر شد به اینکه کمیته انضباطی در مورد باشگاه پرسپولیس به واسطه متعهد شدن باشگاه به پذیرش تعهدات مالیاتی بازیکن خارجی و همینطور در مورد باشگاه سپاهان به اعتبار تجاوز از سقف بودجهای که تیمها باید رعایت کنند، جریمه مالی و فنی در مورد آنها مقرر کند.
به این معنا که باشگاه پرسپولیس را از نظر مالی معادل ۱۰۰ میلیارد ریال و کسر یک امتیاز و باشگاه سپاهان را معادل ۴۰۰ میلیارد ریال و کسر چهار امتیاز در جدول مسابقات اعمال مقررات شدند. خب طبیعی بود که هر کدام از باشگاهها در جهت منافع خود به دنبال اعتراض به این رأی برآمدند و نتیجه این بود که موضوع به کمیته استیناف رفت تا اینکه ما شاهد بودیم که هفته گذشته رأی شوکهکنندهای از طرف کمیته استیناف فدراسیون فوتبال صادر شد و ضمن اینکه جرائم مالی باشگاهها را به قوت خود تأیید کرد، اما مورد کسر امتیاز را منتفی دانست و امتیازهای کسر شده را به هر دو تیم بازگرداند.
استناد کمیته استیناف برای این اتفاق چه بود؟
اساس استدلال کمیته استیناف این است که میگویند ما اصلی داریم تحت عنوان اصل ثبات نتایج مسابقات که باید حتیالامکان نتیجه مسابقات در درون زمین تعیین شود، نه اینکه با تصمیم انضباطی نتیجه دستخوش تغییر شود. این اصل، قابل احترام و درست است ولی این به این معنا نیست که ما فراموش کنیم چگونه میتواند عدم پایبندی به قوانین و مقررات زمینهای را ایجاد کند که برخی از تیمها با امتیازات بیشتر، با ابزار بیشتر و به نوعی در شرایط ممتازتری در فضای رقابت ظاهر شوند. ببینید عملاً اتفاقی که با رأی کمیته استیناف افتاد، این بود که نشان دادند آنقدر فدراسیون در اجرای قانون سقف بودجه قاطعیت نداشت، چون اگر یک اجرای قاطعی مدنظر بود باید مجازاتها هم به همان اندازه بازدارنده و جدی اعمال میشود.
شما فرض کنید تیمی به دلیل بی توجهی به این قانون بیاید با بازیکنانی گرانتر و با کیفیتتر قراردادهایی ببندد و از سقف بودجه تجاوز کند، نتیجه آن این است که تیم میتواند با مهرههای بسیار تواناتری در مسابقات لیگ حاضر شود و قاعدتاً و منطقاً بهدلیل اینکه سقف را رعایت نکرده هم قهرمان لیگ برتر میشود که اعتبار خودش را دارد و هم اینکه وارد لیگ قهرمانان آسیا میشود. حالا شما محاسبه کنید تیمی که به عنوان یکی از نمایندگان ایران وارد لیگ قهرمانان آسیا میشود صرف اینکه در همان مرحله اول گروهی وارد شود، به واسطه همان کمک هزینه سفری که به آن دادهمی شود و همچنین به واسطه نتایجی که در بازی کسب میکند، پیروزی یا تساوی که در مسابقات به دست میآورد، برایش کافی است تا کل جریمه مالی را که فدراسیون اعمال میکند، پوشش میدهد، حالا اینکه این تیم بتواند از همان مرحله اول مقدماتی بالا برود، یعنی اتفاقی که برای خیلی از تیمهای ایرانی پیش میآید، سود بیشتری هم کسب میکند. ولی اتفاق مهمتری که رقم میخورد، این است که تیم به اعتبار ورود به لیگ قهرمانان آسیا میتواند قراردادهای اسپانسری و تبلیغاتی آنچنانی را بگیرد و بازیکنان خود را در فضای نقل و انتقالات بین المللی به یک باشگاه خارجی دیگر منتقل کند و این هم یک فضای درآمدی بیشتری برای باشگاه است.
منظور شما این است که جریمه نقدی بازدارندگی ایجاد نمیکند؟
در یک کلام ساده اینکه کمیته استیناف آمد فقط و فقط بعد جریمه نقدی را اعمال کرد، اولاً کافی است تا باشگاههایی نسبت به قانون بی اعتنایی کنند، چون میتوانیم بگوییم برای باشگاه خیلی فشار مالی ایجاد نمیشود و وقتی که وارد لیگ قهرمانان آسیا میشود با توجه به پولهایی که از ای اف سی خواهد گرفت، به شکل کامل این جریمهها جبران میشود و از طرف دیگر این شائبه را ایجاد میکند که ارکان قضایی فدراسیون فوتبال دارند خودشان را تبدیل به اهرم درآمدزایی برای فدراسیون میکنند، آن هم بدون توجه به تبعاتی که این رفتار و رویکرد غیربرابر و تبعیض آمیز میتواند نسبت به تیمها ایجاد کند و سلامت و وجاهت مسابقات ورزشی لیگ را زیر سؤال ببرد.
مسئولان فدراسیون فوتبال بعد از اعلام رأی کمیته استیناف گفتهاند که این آیین نامه سقف قرارداد، نوعی آزمون و خطا بود و میخواستیم ببینیم که چقدر قابلاجراست یا مثلاً بازیکنان را جریمه کرده و گفتهاند تا کسر مبلغ اضافه از قرارداد حق بازی ندارند. این رفتار فدراسیون چه مقدار بازدارندگی ایجاد میکند و از نظر حقوقی چه پیامی به بقیه تیمها میدهد؟
من فکر میکنم نتیجهاش را شما بعد از صدور رأی کمیته استیناف میتوانید ببینید؛ اولاً که تمام تیمها رفتند به یک شکلی اصلاحیههایی بر قراردادهای بازیکنان زدند تا بتوانند زمینه حضور بازیکنان را در مسابقات فراهم کنند. ثانیاً بارها و بارها در لیگ کشور ما ثابت شدهاست که اگر ما روی کاغذ با این قانون سقف قرارداد، عدد قراردادی بازیکنان را کم کردیم، چون فضا، فضای رقابتی است و در این فضای به ظاهر فوتبال حرفهای کشور ما مسئله جذب بازیکن با مبلغ قرارداد بالا انگیزه اصلی بازیکن است باشگاهها ناچار میشوند به سمت روشهای غیررسمی و غیرشفاف بروند تا بتوانند با روشهای دیگر امتیازاتی را به بازیکنان بدهند و از این طریق همچنان بتوانند بازیکنان را جذب کنند. پس ما متأسفانه با این روش شرایطی را ایجاد میکنیم که اتفاقاً تیمهای ما به سمت روشهای غیرشفاف مالی بروند تا بتوانند با امتیازاتی که برای بازیکنان ایجاد میکنند، انگیزه و مشوقی برای حفظ کردن یا جذب بازیکنان داشته باشند.
از طرف دیگر ما باید بپذیریم زمانی که میخواهیم یک چارچوب و انضباطی را بر لیگ خود حاکم کنیم طبیعی است که انتظار میرود خود ارکان قضایی فدراسیون فوتبال عمل کنند که آن اراده و عزم جدی برای رعایت این قانون فراهم شود، الان رویکرد بسیاری از باشگاههایی که خود را از تصمیم کمیته استیناف متضرر میدانند، این است که به این جمع بندی رسیدهاند دیگر دلیلی ندارد خود را به این مقررات پایبند بدانند، آنها احساس میکنند اگر قرار است ما این مقررات را رعایت نکنیم و در آخر مبلغی جریمه بشویم که این مبلغ هم با توضیحی که عرض کردم از طرق و روشهای دیگر قابل جبران است، طبیعی است که عملاً باشگاهها به این قانون سقف بودجه اعتنایی نخواهند کرد و این اتفاق یک پیامد بدتر هم در پی دارد و آن هم این است که ما باید مراقب باشیم ارکان قضایی فدراسیون فوتبال اگر در تصمیمات خود به گونهای عمل کنند که این شائبه ایجاد شود و قاطعیت، وحدت رویه، یک رفتار برابر و غیرمتفاوت را از آنها نبینیم میتواند به وجاهت و اعتبار خود این ارکان نیز خدشه وارد کند و قطعاً فوتبالی که ارکان قضایی آن چندان وجاهت نداشتهباشد، یعنی فدراسیون آن وجاهت را ندارد و فدراسیونی که وجاهت خود را از دست بدهد، یعنی اساساً نظم، انضباط و اعتبار فوتبال آن کشور مخدوش شدهاست.
درکل فکر میکنم فدراسیون فوتبال باید اقدام عاجلی را انجام دهد و در مورد برخی از این بدبینیها و تردیدهایی که در فضایی عمومی ببین اهالی فوتبال شکل گرفته یک تدابیر برای اصلاح و جبران بیندیشد، همچنین اعتقاد دارم جا دارد تیمهایی که خود را از این تصمیم کمیته استیناف متضرر میبینند تا ۱۰ روز از تاریخ صدور رأی برای طرح دعوی اعاده دادرسی اقدام کنند و آن عوامل و نکاتی را که در رأی کمیته استیناف مورد غفلت قرار گرفته در لوایح خود مطرح کنند. من امیدوار هستم که کمیته استیناف با در نظر گرفتن جمیع جهات این فرصت را پیدا خواهد کرد یک بازنگری دیگری نسبت به رأی قبلی خود داشته باشد و بتواند فضای عدالت و قانونمداری را به فوتبال ما بازگرداند.
اشاره کردید که شاید اصول حقوقی در دیگر کشورها اینگونه باشد که سعی کنند دست به امتیازات جدول زده نشود، منظور شما این است که دیگر کشورها وقتی در تیمها چنین تخلفاتی انجام میشود از آنها امتیاز کم نمیشود؟
هم براساس مقررات انضباطی فیفا و هم مقررات انضباطی ای اف سی و مشخصاً مقررات انضباطی فدراسیون ما ماده ۲۸ و ۳۹ انواع اقدامات انضباطی که نسبت به یک باشگاه متخلف میتواند اعمال شود ذکر شده که یکی از آنها علاوه بر جریمه نقدی کسر امتیاز است، بنابراین این استدلال کمیته استیناف مبنی بر اینکه، چون در دستورالعمل صراحتی مبنی بر مجازات کسر امتیاز نیست، بنابراین از این مبنا ما نمیتوانیم رأی را تأیید کنیم و صرفاً جریمه نقدی را اعمال میکنند، استدلال عجیبی است، چراکه اساساً ما با چنین استدلالی در هیچ یک از پروندههای انضباطی روبهرو نیستیم. یک صلاحدید و اختیار گسترده برای کمیته انضباطی و ارکان قضایی فدراسیون وجود دارد که زمانی که با تخلف یک باشگاه مواجه میشود هریک از اقدامات انضباطی ماده ۲۸ را اعمال کنند و لزوم به صراحت در مجازات مشخص انضباطی وجود ندارد و از این جهت من تصور میکنم شاید باید این فرصت را در قالب اعاده دادرسی به فدراسیون داد تا بتواند نسبت به اصلاح و ترمیم وجدان عمومی اهالی فوتبال که جریحه دار شدهاست، اقدام مناسب انجام دهد.
بالاخره کسر امتیاز در مورد تیمهای دیگر نیز اتفاق افتاده یا ممکن است اتفاق بیفتد، اکنون نیز دو موضوع متفاوت داریم، یک تیمی مانند شمس آذر قزوین است که از آن هم امتیازاتی کم شد و یک تیمی هم مانند استقلال است که برخی از تخلفات در مورد آن مطرح میشود و ممکن است با کم شدن امتیاز روبهرو شود، این اتفاقات اخیر چه پیامی به این دوتا تیم و مانند آنها میدهد؟
اولاً از نظر اخلاق حرفهای، چون هنوز برای تیم استقلال وقوع تخلف اثباتنشده فعلاً باید بگویم اتهام وقوع تخلف وجود دارد تا ببینیم که نتیجه رأی چه خواهد بود، ولی بدون تردید زمانی که شما نسبت به موارد مشابه در مورد تیمهای مختلف رویههای دوگانه و غیریکسان در ارکان قضایی مشاهده میکنید، این موجب میشود دغدغهای برای فوتبال دوستان و کارشناسان ورزشی ایجاد شود که نکند در آرایی که در ارکان قضایی فدراسیون صادر میشود، مصلحتاندیشیها غلبه بر پایبندی به قانون میکند و این زنگ خطر بسیار خطرناک و تلخی است که اگر این رویکرد بخواهد در ارکان قاضی فدراسیون فوتبال در ذهن افکار عموم هواداران و کارشناسان فوتبال شکل بگیرد، دیگر عملاً فصل الخطاب بودن برای ارکان قضایی فدراسیون در ذهن تیمها و باشگاهها کنار میرود و نتیجه آن نیز میشود این وضعیت اسفناک بیانیهنویسی، شبنامه نویسی، توهینهای رسانه ای، اتهام زنیهای رسانهای که وارد فوتبال و تبدیل به یک بخش بسیار گسترده میشود و اصلاً آرامش را از فضای لیگ ما گرفته است، نتیجه آن میشود اینکه ما از ارزشهای اخلاقی که تلاش میکنیم فضای ورزش کشور و رقابتهای خود را پایبند به آن بدانیم، دور شویم. هواداران تیمها تحتتأثیر این فضاهای هیجانی متأسفانه از خود رفتارهایی نشان میدهند که نشانه آن را در مسابقات لیگ داخلی و مسابقات خارجی میبینیم و بعضاً با بطریپراکنی، فحاشی و رفتارهای خشونت آمیز سعی میکنند هیجان خود را تخلیه کنند، چراکه ارکان قضایی از مسئولیت و نقش خود در ذهن این هوادارها دور شده و من فکر میکنم این میتواند آسیبهای خیلی ریشهای به فوتبال ما بزند و لازم است که فدراسیون فوتبال درصدد جبران و اصلاح این عمل برآید.
در نهایت امیدوارم اگر شرایط فراهم شد که از طریق اعاده دادرسی یا تصمیم دیگری بازنگری در تصمیمات اتخاذ شود دوباره روح عدالت محوری در فوتبال ما حاکم شود.