کد خبر: 1198981
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۵
چندی قبل مرد جوانی در تهران با خروسی به اداره پلیس رفت و از زن و مرد جوانی که به شیوه‌ای عجیبی خودرویش را سرقت کرده‌بودند، شکایت کرد.
آرمین بینا

جوان آنلاین: زن و مرد فریبکار در حالی که خروسی به بغل داشتند، خودرو‌ها را به صورت دربست کرایه می‌کردند. آن‌ها بین راه خروس را فراری می‌دادند و زمانی که راننده برای گرفتن خروس پیاده می‌شد، خودرو را سرقت می‌کردند.
چندی قبل مرد جوانی در تهران با خروسی به اداره پلیس رفت و از زن و مرد جوانی که به شیوه‌ای عجیبی خودرویش را سرقت کرده‌بودند، شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: «من شغلم رانندگی است و با خودروی پرایدم در تهران و شهر‌های اطراف آن مسافرکشی می‌کنم. ساعتی قبل مسافری به یکی از شهرک‌های اطراف تهران بردم و در راه برگشت به تهران کنار خیابان زن و مرد جوانی را دیدم که مرد جوان پایش باند‌پیچ و عصایی زیر بغلش بود و زن جوان هم خروسی در دست داشت. آن‌ها به عنوان مسافر دست بلند کردند و من خودرو را متوقف کردم تا مسیرشان را بپرسم و سوارشان کنم. مرد جوان لنگان لنگان راه می‌رفت و به نظر می‌رسید پایش شکسته است و زن جوان هم با یک دستش خروس را گرفته‌بود و با دست دیگرش به همراهش که فکر می‌کنم شوهرش بود، کمک می‌کرد تا به خودرویم نزدیک شوند. آن‌ها خودروی مرا دربست به مقصد یکی از محله‌های تهران کرایه کردند و بعد هم مرد جوان در صندلی جلو و همراهش هم با خروس در صندلی عقب نشست.»

معاوضه خروس با خودرو
شاکی ادامه داد: «وقتی به راه افتادم مرد جوان سفره دلش را باز کرد و گفت او هم مسافرکش بوده، اما مدتی قبل با خودرویش در جاده تصادف کرده و پایش به شدت شکسته و الان مدتی خانه‌نشین شده‌است و الان هم همسرش قصد دارد خروسی را برای سلامتی‌اش قربانی کند و گوشت آن را به یکی از بستگان نیازمندشان بدهد. آن‌ها مدعی بودند در راه خانه همان فامیل نیازمندشان هستند تا اینکه در میانه راه ناگهان خروس از شیشه خودرو که پایین بود، به بیرون پرید و زن جوان فریادکنان از من خواست خودرو را نگه دارم تا خروس را بگیرد. خودرو را نگه داشتم، زن جوان از خودرو پیاده شد و به دنبال خروس رفت و شوهرش هم از خودرو پیاده شد، اما گفت پایش شکسته است و نمی‌تواند بدود. من تصمیم گرفتم خروس را بگیرم و با خودم گفتم ثواب کنم، اما خبر نداشتم که زن و مرد جوان می‌خواهند با این شیوه مرا کباب کنند. زن جوان خسته شده‌بود و برگشت به طرف خودرو و من هم از خودرو پیاده شدم و به طرف خروس دویدم تا بگیرمش که در کمال ناباوری دیدم مرد جوان پشت فرمان نشست و همسرش هم سوار شد و خودروی مرا سرقت کردند. وقتی داد و فریاد کردم زن جوان گفت خروس را با خودرو معاوضه کردیم! و بعد هم دور شدند. الان من مانده‌ام و یک خروس و نمی‌دانم پس از این حادثه چطور هزینه زندگی و زن و بچه‌هایم را تأمین کنم.»

آخرین سرقت خروسی
با شکایت راننده جوان، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای شناسایی عاملان سرقت آغاز کردند.

همزمان با ادامه بررسی‌ها درباره این حادثه مأموران پلیس با شکایت‌های مشابهی روبه‌رو شدند که مشخص شد زن و مرد جوان به همان شیوه و شگرد فراری دادن خروس، خودروی راننده‌ها را سرقت می‌کنند. در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد، مردی با اداره پلیس تماس گرفت و نشانی سارقان خودرویش را به مأموران گزارش داد. وی گفت: «چند روز قبل زن و مردی که پایش می‌لنگید برای رفتن به مقصدی سوار خودرویم شدند و در میانه راه زن جوان خروسش را از راه شیشه خودرو فراری داد و وقتی برای گرفتن خروس از خودرو پیاده شدم، آن‌ها خودرویم را سرقت کردند. الان داخل خیابان همان زن و مرد را همراه خروسی دیدم که برای اجرای نقشه سرقتشان در انتظار طعمه جدیدی هستند.»

با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران راهی محل شدند و زن و مرد جوان را که خروسی همراه داشتند، بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. بررسی‌ها نشان داد متهمان دستگیر شده به نام‌های رؤیا ۲۶ ساله و فرزاد ۲۸ ساله همان زن و مرد جوانی هستند که از مدتی قبل با شیوه فراری دادن خروس به صورت سریالی خودرو‌های افراد مسافرکش را سرقت می‌کنند. متهمان پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با یکی از متهمان
رؤیا چه شد که تصمیم گرفتی به این شیوه خودرو سرقت کنید؟
این شیوه در زندان به فکرم رسید. معمولاً اکثر سارقان با همان شیوه‌های قدیمی و مشابه دست به سرقت می‌زنند. وقتی در زندان از هم سؤال می‌کنیم، مثلاً چطوری سرقت می‌کردی، همان شیوه همیشگی را به هم می‌گفتیم که خیلی جذابیت نداشت و طعمه‌ها هم خیلی زود دست ما را می‌خوانند. من خیلی فکر کردم شیوه جدیدی پیدا کنم تا ریسکش کمتر باشد و راحت‌تر و بدون درگیری و دردسر بتوانم طعمه‌ام را فریب دهم. باور کنید خیلی فکر کردم و در نهایت این شگرد به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم وقتی آزاد شوم با این شیوه سرقت کنم.

پس سابقه داری؟
بله، چند باری به اتهام‌های سرقت و جرم‌های دیگر دستگیر شده و به زندان رفته‌ام. اولین باری که بازداشت شدم ۱۹ ساله بودم.

چرا در این سن خلافکار شدی؟
من زندگی نا‌آرامی داشتم. خردسال بودم که مادرم فوت کرد و پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. نامادری‌ام رابطه خوبی با من نداشت و مرا کتک می‌زد و پدرم از من دفاعی نمی‌کرد تا اینکه کم‌کم بزرگ شدم و هنوز تازه داشتم معنی زندگی را می‌فهمیدم که پدرم فوت کرد. پس از این هم نامادری‌ام می‌خواست به زور شوهرم بدهد تا از شرم خلاص شود که به تهران فرار کردم. جا و مکانی نداشتم و بعد از مدتی با زن سابقه‌داری آشنا شدم و از آن روز به بعد زندگی‌ام شد خلاف. سرقت، جیب‌بری و حتی طعمه افراد پولدار شدن حرفه من شد.

با همدستت چطور آشنا شدی؟
مدتی قبل برای خرید لباس به مغازه‌ای رفتم که فرزاد فروشنده آن مغازه بود. ما با هم دوست شدیم و قرار گذاشتیم مدتی بعد ازدواج کنیم، اما پول و سرمایه‌ای نداشتیم که به فرزاد پیشنهاد دادم با هم سرقت کنیم تا زودتر پولدار شویم.

درباره شیوه سرقت توضیح بده؟
ابتدا خروسی می‌خریدیم و گاهی هم خروس را سرقت می‌کردیم و بعد طبق نقشه، فرزاد پایش را باند‌پیچی می‌کرد و عصایی در دست می‌گرفت و سپس خودروی سواری را به مقصدی کرایه می‌کردیم. خروس همیشه در دست من بود و در میانه راه شیشه را پایین می‌دادم و خروس را به بیرون پرت می‌کردم و از راننده می‌خواستم خودرویش را نگه دارد. چون مدعی بودیم شوهرم پایش شکسته است، راننده از خودرو پیاده می‌شد تا خروس را برای ما بگیرد که خودرویش را سرقت می‌کردیم.

چند مورد سرقت کردید؟
چهار مورد سرقت کردیم و همه را هم فروختیم، اما در سرقت پنجم ناکام ماندیم.

چطوری؟
آن روز تازه طعمه پنجم را انتخاب کردیم که پلیس رسید و ما را بازداشت کرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار