بحث تأمین و تولید انرژی با توجه به مبتنی بودن شالوده اصلی صنعت جهانی به سوختهای فسیلی، زمینه را برای شکلگیری نوع جدیدی از توازن قدرت جهانی فراهم کرده است بحث تأمین و تولید انرژی با توجه به مبتنی بودن شالوده اصلی صنعت جهانی به سوختهای فسیلی، زمینه را برای شکلگیری نوع جدیدی از توازن قدرت جهانی فراهم کرده است. پس از پیدایش بحران اوکراین و وضع تحریمهای بینالمللی طرفین درگیر علیه یکدیگر، اهمیت تسلط بر چرخه تولید و توزیع انرژی مشخص شده است، جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه با توجه به دارابودن منابع غنی نفت و گاز و ایفای سهمی عمده و راهبردی در فرایند تأمین انرژی جهانی میتوانند نقش تعیینکنندهای را جهت شکلدهی به نظم نوین جهانی با توجه به منافع ملی خود ایفا کنند.
کشورهای تولیدکننده انرژی، اعم از سوختهای فسیلی و تجدیدپذیر، طی یک قرن اخیر همواره موضوع بحث و کشمکش ابرقدرتها در رابطه با چگونگی تسلط و کنترل جریان تولید انرژی بوده و از توان اعمال حاکمیت بر منابع خود عاجز بودهاند، اما طی چند سال اخیر با توجه به تغییر توازن قدرت در عرصه بینالمللی، شاهد شکلگیری نوع دیگری از توازن قدرت مبتنی بر چند قطبیسازی جهانی میباشیم که این مسئله زمینه را برای ایفای نقشی تعیین کننده، مستقل و مبتنی بر منافع ملی کشورهای تولیدکننده انرژی فراهم آورده است.
بحران اوکراین و پیدایش بحران انرژی، جهان را به سوی شکلگیری قطببندی جدیدی در حوزه انرژی و مسائل مربوط به کم و کیف تولید و توزیع آن سوق داده است. در حال حاضر، استفاده از انرژی به عنوان سلاحی استراتژیک به منظور پیشبرد اهداف کشورهای تولیدکننده در حال گسترش میباشد. این مسئله زمینهساز فرصتی نوین برای جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه به منظور ایفای نقشی مؤثر در روابط بینالملل و چالشی برای قدرتهای غربی مبدل گشته است.
بررسیهای مؤسسات بینالمللی غیردولتی نشان میدهد، ایالات متحده امریکا در طول یک دهه آینده تا ۲۰۲۹ (۶۱ درصد) از کل تولیدات نامتعارف نفت و گاز را به خود اختصاص خواهد داد. این سهم بزرگ در تولید نفت و گاز غیرمتعارف به این معناست که امریکا علاوه بر تلاش برای در اختیارگرفتن سهمی بزرگتر در بازار نفت، نقش بیشتری نیز در شدتگرفتن تغییرات آب و هوایی خواهد داشت، اما واقعیت موجود این است که صنعت نفت امریکا حتی با وجود برنامههای کاهش هزینه از سوی شرکتهای نفت و گاز همچنان در حال طی مسیری رو به رشد است.
نقش امریکا در تولیدات جدید نفت و گاز
افزایش تولید نفت در امریکا به قدری زیاد است که اگر هر کدام از ایالتهای امریکا به عنوان یک کشور مجزا در نظر گرفته شود، تگزاس به عنوان بزرگترین کشور تولیدکننده نفت و گاز غیرمتعارف شناخته میشود. در حال حاضر با توجه به بحران اوکراین، آمار و ارقام حکایت از جایگزین شدن نفت و گاز ایالات متحده با روسیه دارد.
تا سال ۲۰۳۰ انتظار میرود چین بیشترین رشد تقاضای انرژی را در جهان داشته باشد، اگرچه به نظر میرسد در پایان افق چشمانداز ۲۰۳۵ هند از چین پیشی بگیرد. همچنین انتظار بر این است که در منطقه خاورمیانه متوسط رشد سالانه مصرف انرژی از ۷/۴ درصد در ۲۰ سال گذشته تا سال ۲۰۳۵ به ۲ درصد برسد. این مسئله چالش نوینی را پیرامون تسلط بر بازار این دو کشور برای کشورهای تولیدکننده انرژی ایجاد کرده است.
بحران اوکراین چه تأثیری روی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی داشته و چه تغییراتی در بازارهای مصرفی رخ داده است؟
در بازارهای انرژی تغییرات قیمتها چشمگیر بوده و در روابط بین کشورها و نقش برخی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بزرگ تحولات چشمگیری رخ داده است. کشورهای غربی در واکنش به حمله روسیه به اوکراین، تحریمهای فراگیری علیه مسکو اعمال کردهاند که نفت روسیه نیز مشمول تحریمهاست. روسیه در واکنش به تحریمهای اروپا عرضه گاز به این قاره را به شدت محدود کرده است. واردکنندگان بزرگ گاز نظیر آلمان باید از مصرف انرژی خود بکاهند و منابع جدیدی برای تأمین نیاز خود به انرژی پیدا کنند. از سوی دیگر کشورهای دارای درآمد کم و متوسط به دنبال منابع ارزان انرژی هستند. کشورهایی نظیر پاکستان، بنگلادش و سریلانکا دچار خاموشی شدهاند. در این میان افزایش قیمت انرژی به رشد قیمت موادغذایی کمک کرده است.
پس از بحران اوکراین، نقشه انرژی جهان چگونه تغییر خواهد کرد؟
واقعیت این است که حوادث سال جاری میلادی، جایگاه روسیه را در بازارهای انرژی جهان تغییر داده است. در سال گذشته میلادی بیش از نیمی از نفت صادراتی روسیه و سه چهارم گاز این کشور روانه اروپا شد. حالا اروپاییها برای تأمین نیاز خود به گاز به سراغ تولیدکنندگان بزرگ از جمله نروژ، الجزایر و امریکا رفتهاند.
در سال آینده میلادی در تحولی تاریخی، کشورهای عضو اتحادیه اروپا با همکاری هم برای خرید میزان کافی گاز برای پرکردن ذخایر خود اقدام خواهند کرد. میزان هماهنگی اتحادیه اروپا با شرکای خود در گروه هفت اقتصاد توسعه یافته بسیار مهم است. آنها به همراه استرالیا چندی پیش سقف قیمتی برای نفت صادراتی روسیه تعیین کردند. از سوی دیگر، روسیه در حال بالابردن صادرات نفت خود به کشورهای آسیایی به ویژه چین و هند است و پیش بینی شده که نقش مسکو در تأمین انرژی موردنیاز آسیا به ویژه چین افزایش خواهد یافت.
بحران اوکراین قیمت کالاهای اولیه، به ویژه سوخت، غذا و کود را افزایش داده است. در آگوست، قیمت انرژی ۷۸ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته که در رأس آن گاز طبیعی با ۲۵۰ درصد افزایش قرار داشت. افزایش قیمت گاز طبیعی در مناطق مختلف به شدت متفاوت بود، در حالی که اروپا افزایش ۳۵۰ درصدی نسبت به اوت سال گذشته را تجربه میکرد، قیمتها در امریکا در همان ماه ۱۲۰ درصد افزایش یافت.
رویکرد کشورهای حاشیه خلیجفارس نسبت به بحران اوکراین
در نظم نوین جهانی که روسیه دنبال میکند، به نظر میرسد این کشور به دنبال تعیین قواعد بازی و شکستن انحصار امریکایی- اروپایی در مورد مسائل اروپای شرقی است. خاورمیانه به ویژه کشورهای عربی خلیجفارس نقش حیاتی در بازی جدید روسیه دارند. اگر روسیه بخواهد، میتواند دیپلماسی بینالمللی و تلاشهای سیاسی غرب را در منطقه چه در صحنه و چه در سازمان ملل متحد تضعیف کند.
طولانیشدن بحران اوکراین بر نحوه مانور کشورهای عربی به ویژه کشورهای خلیجفارس در روابط امریکا و روسیه در منطقه تأثیرگذار خواهد بود. خطر چرخش به روسیه از سوی کشورهای عربی همیشه وجود دارد تا به امریکا یادآوری کند که از ائتلافها و همکاریهای تاریخی دهههای گذشته بین کشورهای عربی خلیجفارس و ایالات متحده دور نشود. کشورهای عربی خلیجفارس تاکنون موضع مبهمی در قبال بحران اوکراین اتخاذ کردهاند و تمایلی به خصومت آشکار با هر یک از طرفین ندارند. سایر کشورهای عربی خلیجفارس نیز به همان اندازه محتاط بودند و صرفاً از هر دو طرف خواستند، خویشتنداری نشان دهند. این موضع با توجه به شراکت امریکا با کشورهای عربی خلیجفارس بیشتر یک بیانیه محسوب میشود.
شش کشور شورای همکاری خلیجفارس در جنگ اوکراین سهم بالایی دارند. رهبران منطقه گرچه از لحاظ تاریخی روابط عمیقی با غرب دارند، اما از روابط چندوجهی با روسیه برخوردارند، بنابراین رهبران منطقه با احتیاط این مناقشه را دنبال میکنند. قطر اقدام به توسعه روابط عمیقتر با روسیه در زمینههای سرمایهگذاری، زیرساختها و گردشگری کرده است و در تحریم مستقیم روسیه شرکت نمیکند.
عملیات ویژه روسیه در اوکراین، تأثیر قابلتوجهی بر سیاست انرژی، دسترسی به آبراههای استراتژیک و امنیت غذایی در خاورمیانه، شمال آفریقا و کشورهای خلیج فارس داشته است. بیطرفی رهبران منطقه تاکنون قیمت جهانی نفت را بالا نگه داشته است. ریاض بر پایبندی به برنامه فعلی اوپک مبنی بر افزایش تدریجی تولید نفت پافشاری میکند، اما ابوظبی اخیراً در این زمینه انعطاف نشان داده است. در همین حال دولت بایدن در تلاش برای یافتن جایگزینهایی برای نفت روسیه است.
تحریمهای اعمال شده علیه روسیه فرصتهایی را برای کشورهایی مانند قطر فراهم میکند که ممکن است با افزایش صادرات گاز خود از بحران انرژی اروپا منتفع شوند. قطر از سال ۲۰۲۴ با کمک به اروپا مطمئناً وجهه و شانس خود را برای امضای قراردادهای بلندمدت با خریداران اروپایی بهبود خواهد بخشید. کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز میتوانند از این فرصت استفاده کنند.
پس از بحران اوکراین، با توجه به این مسئله که کشورهای اروپایی بیش از ۵۳ درصد زغال سنگ، ۴۰ درصد گاز و ۲۷ درصد از واردات مصرفی نفت خود را از روسیه تأمین میکردند، تحریمهای بینالمللی باعث ایجاد بحران در چرخه تأمین انرژی و مسائل مربوط به امنیت انرژی در اروپا شد. اتحادیه اروپا به منظور کاهش آسیبپذیری خود اقدام به اتخاذ راهبردهای جدیدی در حوزه انرژی به منظور کاهش وابستگی به روسیه و حل بحران کمبود انرژی ناشی از جنگ اوکراین کرد.
در این راستا میتوان اقدامات صورت گرفته را به شرح ذیل عنوان کرد:
۱- (افزایش عمومی سطح قیمت انرژی) سیاست سقف قیمت: کشورهای اتحادیه اروپا با در پیش گرفتن سیاستهای افزایش قیمت انرژی، چه در سطوح مصرفی خانوار و چه مصارف صنعتی و تعیین سقف قیمت، مصرفکنندگان را به افزایش چشمگیر صرفهجویی در مصارف گوناگون انرژی ترغیب کردند. درهمین زمان به منظور جلوگیری شکلگیری تورم، اقدام به افزایش میزان سود بانکها و هدایت جریان افزایش قیمتها کردند. این بحران گرچه باعث سود چشمگیر شرکتهای حوزه انرژی گشت، اما با توجه به سیاستهای انرژی اتحادیه اروپا، این شرکتها ملزم به سرمایهگذاریهای کلان در حوزه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر شدهاند. به طوری که تا سال ۲۰۳۰، باید مصرف غالب انرژی اتحادیه اروپا از انرژیهای پاک تأمین شود.
۲- جایگزین کردن منابع تأمین انرژی: اتحادیه اروپا بخش قابل توجهی از انرژی خود را از روسیه تأمین میکند و با توجه به تحریمهای اعمال شده، تغییر این منبع انرژی امری ضروری میشود. اتحادیه اروپا به همین منظور، با گسترش و برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهایی همچون جمهوری آذربایجان، امارات متحده عربی و اقلیم کردستان عراق سعی در جایگزین کردن منابع و تأمین انرژی خود بوده است. در این بین ایالات متحده امریکا نیز با آزادسازی بیشتر منابع نفتی و گازی خود و مشارکت فعال در بازار انرژی اروپا به منظور پرکردن جای خالی روسیه در این بازار، اقدام به تأمین انرژی اروپا کرده است.
۳- حرکت به سمت منابع تجدیدپذیر انرژی: اتحادیه اروپا با پیگیری سیاستهایی به منظور کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی در پی بهرهبرداری از سایر منابع انرژی همچون انرژی بادی و آبی برآمده است.
۴- فعالکردن دوباره برخی از معادن زغالسنگ و رآکتورهای هستهای: اتحادیه اروپا همزمان با پیگیری سیاستهای جایگزینی سوختهای فسیلی به منظور کاهش فشار اقتصادی تحریمهای روسیه، اقدام به به کارگیری مجدد معادن زغال سنگ و رآکتورها به منظور تولید و تأمین انرژی برآمده است؛ آلمان یکی از کشورهای فعال در این زمینه میباشد.
جمهوری اسلامی ایران، تأثیرگذار بر امنیت و بازار انرژی جهانی
جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه از بزرگترین منابع سوختهای فسیلی برخوردار هستند. بحثی که پیرامون تحریمهای سوختی روسیه، رویکرد جدید این کشور مبنای تغییر بازار مصرفی خود از غرب به سمت کشورهای آسیایی مطرح میباشد و در رابطه با تداخل بازارهای ایران و روسیه و ایجاد فضایی متشنج در بازار نفتی و گازی منطقه است.
ایران در بهرهبرداری از منابعش، به دلیل تحریمهای بینالمللی، تولیدات نفتی و گازی ما بسیار کمتر از آن چیزی میباشد که میتوان از این منابع برداشت کرد.
در رابطه با قیمت تمام شده تولید نفت در ایران میباشد. با توجه به وجود نیروی کار ارزان و سایر عواملی که در راستای تولید نفت به کار برده میشوند، نفت در ایران ارزانتر از سایر کشورها تولید میشود. به همین جهت ایران درخصوص اعمال تخفیفات نفتی در مقابل روسیه، از قدرت چانهزنی بیشتری برخوردار میباشد.
نتیجهگیری
اخیراً با توجه به قراردادهایی که میان ایران و روسیه در حوزه انرژی منعقد شده است، انتظار میرود که طرف روسی به سرمایهگذاری کلان در صنعت نفتی و گازی ایران اقدام کند. این مسئله نه تنها دلیلی بر رد ادعای تداخل تجاری در حوزه بازار انرژی منطقهای است، بلکه بیانگر گسترش صنایع نفتی کشور و ورود سرمایه به این حوزه باشد که میتواند ظرفیت همکاری دوجانبه بین این دو کشور را درخصوص راهبردهای اتخاذ شده در بازار انرژی منطقه هماهنگ و سازماندهی نماید و با تشکیل بلوک تولیدی میان ایران و روسیه در بازار انرژی جهانی، اقدام به ایفای نقشی هماهنگ و تأثیرگذار در این حوزه کنند. همچنین با توجه به موقعیت ژئوپلتیکی ایران، دسترسی به آبهای آزاد خلیجفارس، دریای مکران و تنگه هرمز از ظرفیت بالایی به منظور ترانزیت کالاهای پتروشمی و انرژی روسیه با هزینه و مسافتی کمتر برخوردار است. با توجه به سابقه طولانی ایران در تحریمهای نفتی، از تجارب بالایی در حوزه دور زدن تحریمها و بازاریابی برخوردار است که این مسئله با توجه به تحریمهای اخیر روسیه، ظرفیت همکاری دو طرف را افزایش میدهد.
* منابع در روزنامه موجود است
پژوهشگران اندیشکده دیپلماسی اقتصادی