نتیجه را که بررسی کنیم میبینیم نه فقط یک طلا، یک نقره و سه برنز، که چهار سهمیه نیز گرفتهایم. یعنی نسبت به سال قبل که بدون کسب طلا چهارم شده بودیم، عملکرد بهتری به نمایش گذاشتهایم. اما وضعیت کلی تیم را که بررسی کنیم میبینیم اوضاع آنطورها هم که تصور میکنیم خوب نیست! نه محسن نژاد آن محسن نژاد سال گذشته بود، نه علیزاده، نه ساروی و نه حتی برادران گرایی. هیچ یک به لحاظ بدنی و فیزیکی آمادگی لازم را نداشتند و حتی میتوان به صراحت گفت که تیم را از لحاظ بدنی پاشیده دیدیم! به طوری که گرایی به نوعی با چاشنی شانس پایش به سکو رسید. در حالی که او قهرمان جهان و المپیک است و یکی از کشتیگیران خوب کشور. به همین دلیل باید موضوع بررسی و آسیب شناسی شود که به چه دلیل کشتی گیران ایران تا این اندازه به لحاظ بدنی و آمادگی ضعیف بودند که حتی ساروی که سال گذشته در سه دقیقه دوم تهاجمیتر بود و تازه از سه دقیقه دوم کشتی گرفتن را آغاز میکرد امسال در سه دقیقه دوم کم میآورد!
یا همین طور علیزاده که سال گذشته پنجم شد، اما امسال روی تشک «نا» داشت! یعنی بدن کشتیگیران جز امین میرزازاده که خب سنگین وزن وضعیتاش فرق میکند، آمادگی لازم را نداشت. در سنگین وزن، چون کشتیگیر نیازی به کاهش وزن ندارد این مشکل دیده نشد و میرزازاده خوب کار کرد و خوب و تکنیکی کشتی گرفت. این در حالی بود که رضا کایالپ ۱۲ سال است که در سطح اول دنیا کشتی میگیرد.
البته در این رقابتها ثابت شد که برادران گرایی هم به دلیل بدن تسمهای و کم چربی که دارند دیگر مرد این وزنها نیستند و باید تغییر وزن داده یا فکری برایشان شود چرا که با این بدنهای کشیده و بدون چربی اگر قرار باشد به این شکل کشتی بگیرند باز هم دچار مشکل میشوند. اما خب دانیال سهرابی هم خوب کشتی گرفت و اگر به ارسلان نمیخورد حتماً پایش به سکو میرسید.
در برخی مبارزات هم شاهد آن بودیم که کشتی گیران ما با وجود آنکه از حریف پیش بودند در چند ثانیه پایانی کشتی، نتیجه را به حریف واگذار میکردند. اتفاقی که در کشتی ایران مسبوق به سابقه است و داستان جدیدی نیست که به امروز و دیروز برگردد. مسئلهای که باید مورد بررسی قرار گیرد، اما متأسفانه تا به امروز ننشستهایم بررسی کنیم که چرا کشتیگیر ما با وجود آنکه از حریف پیش است در سه یا پنج ثانیه پایانی شکست میخورد و حریف در تنها سه یا پنج ثانیه موفق به شکست دو بنده پوش ایرانی میشود آنهم در شرایطی که تا ثانیههای پایانی عقب بوده و این باید روی روحیه و انگیزه او تأثیر منفی میگذاشته! مسئلهای که تا به امروز هرگز برای مقابله یا جلوگیری از آن اقدامی نشده است.
هرچند که از کنار ضعفهای فنی و تاکتیکی تیم نمیتوان به سادگی عبور کرد، اما یکسری مشکلات هم وجود دارد که به مسائل ذهنی و روحی روانی کشتی گیران برمیگردد. برای نمونه شخصاً هرگز با اردوهای درازمدتی که در طول سال برگزار میشود موافق نبودهام. کشتی گیران تمام طول سال در اردو هستند. کجای دنیا چنین مسئلهای را شاهد هستیم؟ تک تک کشتیگیران با درخشش در تیمهای باشگاهی خود نظر کادرفنی تیم ملی را به خود جلب کردند پس بهتر آن است که در کنار هم تیمیهای و در محل زندگی خود تمرین کرده و شب را هم به کانون گرم خانواده برگردند. مگر در تیم ملی چه چیز خاصی به لحا فنی به بچهها اضافه میشود؟ فقط ایرادهای آنهاست که برطرف میشود. پس چه دلیلی دارد که در تمام طول سال در اردو و به دور از خانواده باشند؟ در و دیوارهای اردو از طلا هم که باشد، همه شرایط و امکانات هم که فراهم باشد باز هم تغییری در اصل ماجرا نمیکند و اردو با دیسیپلین خاص حاکم بر آن، محیطی خشک برای کشتیگیران است که میتواند تأثیر منفی در روحیه و انگیزههای آنها داشته باشد. این اردوها اگر تأثیر مثبتی داشت باید نتیجهاش را در همین مسابقات بلگراد میدیدیم، اما نه فقط کشتیگیران به لحاظ آمادگی بدنی در شرایط مناسبی قرار نداشتند، (مسئلهای که به وضوح روی تشک و در مصاف با حریفان دیده شد) و نه نتیجهای که باید را کسب کردند و یک بار دیگر دستشان از لمس جام قهرمانی کوتاه ماند. مسئلهای که برای عدم تکرار آن در المپیک پاریس دلایلش باید موبهمو بررسی شود.