فاطمه عرفانیان عکاس است، از آنجا که رشته تخصصی پدرش کارگردانی سینما بوده و همزمان به صورت حرفهای عکاسی میکرده، از کودکی خود را در حرفه عکاسی میبیند فاطمه عرفانیان عکاس است، از آنجا که رشته تخصصی پدرش کارگردانی سینما بوده و همزمان به صورت حرفهای عکاسی میکرده، از کودکی خود را در حرفه عکاسی میبیند. در ۱۲ سالگی در یک مسابقه عکاسی بینالمللی برنده میشود و با جایزه نقدی آن دوربین عکاسی میخرد. از همان زمان با راهنمایی پدرش وارد حیطه عکاسی میشود. ۱۰ سال هم در یکی از مطبوعات خبری به حرفه عکاسی مشغول بوده است. در واقع فاطمه تا همین چند سال پیش پشت همین میز و صندلیها کنار ما کار میکرد و عصر به عصر با همراهی همسرش به خانه برمیگشت. عاشقانه کار خود را دوست داشت و البته هنوز هم جسته و گریخته کار عکاسی انجام میدهد. همه اینها را گفتیم تا به گفتوگوی کوتاهمان با فاطمه عرفانیان با موضوع «انتخاب کار بیرون یا مادربودن؟» برسیم، چراکه او با وجود عشق و علاقه وافر به کارش، نهایتاً مادرکامل بودن را انتخاب کرد.
او صحبتهای خود را در رابطه با دلیل کنارهگیری از کار و فعالیت حرفهای خود اینگونه آغاز میکند: «آخرین آفیش خبری روزنامه همزمان با ماههای آخر بارداریام بود و همزمان خود را برای خداحافظی با روزنامه آماده میکردم. خوب به خاطر دارم که روز آخر آخرین آفیش را روی میز گذاشتم تا برای یادگاری عکسی ثبت کنم و بعد از آن، از روزنامه تا مطب دکتر اشک ریختم، هر چند خاطره آن اشکها تلخ است، اما امروز شاهد خنده از ته دل فرزندانم هستم.»
فاطمه کار خود را عاشقانه دوست داشت: «کار به من انرژی میداد و باعث میشد فضاهای عکاسی مختلفی را تجربه کنم؛ از عکاسی ورزشی گرفته تا سیاسی و نمایش.»
فاطمه بین دوراهی سختی میماند که بین کار و نقش صددرصدی مادری و همسری خود، یکی را انتخاب کند. از یک سو علاقه به کارش و سالها تلاش و زحمت و از سوی دیگر هزاران دلیل برای آرامش همسر و فرزندانش و نهایتاً دومی را انتخاب میکند.
وی میگوید: «از آنجا که کار خبر زمانبردار نیست و کارمندی صرف تلقی نمیشود، لذا خانواده تحتالشعاع شغل من قرار میگرفتند.»
عرفانیان میگوید: «حتی اگر مادرم یا مادرشوهرم نزدیک من بودند، بازهم تمایلی به اینکه بچهها را برای نگهداری در ساعات طولانی نزد آنها بسپارم، نداشتم.»
به اعتقاد فاطمه هر بچهای یک مادر و یک پدر دارد که با ایده و نگاه تربیتی خاص همان دو نفر بزرگ میشود. او میگوید: «پدران و مادران ما سالها تلاش و زحمت برای تربیت بچهها کشیدهاند. دیدگاه امروز ما با والدینمان شاید تفاوت داشته باشد، اما این وظیفه ماست که اگر فرزندی را به این دنیا میآوریم، پای تربیت او هم بایستیم، حتی به قیمت از دست دادن شغلمان.»
وی تجارب دیگری از سایر دوستان و همکاران خود بیان میکند و میگوید: «در محل کار و بین اطرافیان و دوستان دیده بودم که انتخاب مادری و همسری اولویت آنها نبود، کار خود را اولویت قرار دادند، اما بعد از گذشت چند سال آسیب جدی به خانواده و فرزندان رسید.»
افسردگی، فقدان محبت مادری و کمبودهای عاطفی از جمله مواردی است که فاطمه در مورد مادرناکافی بودن به آن اشاره میکند و در بیان خاطراتی از نزدیکان خود میگوید: «بعد از چند سال کار مفرط مادر، فرزند او تشنه آغوش بود و، چون از آغوش مادرانه سیراب نشد تا سنین بزرگسالی تمایل داشت همیشه در آغوش مادر باشد.»
فاطمه درباره ابعاد مادی اشتغال مادر و اثرگذاری ترک کار میگوید؛ موضوعی که نگرانی اول بسیاری از خانوادههای ایرانی به خصوص مادران کارمند است: «با ترک کار مادر طبیعتاً دو حقوق به یک حقوق تبدیل میشود و فشار مضاعفی در ماههای اول وارد خواهد شد، اما نه نگاه من و نه نگاه همسرم اینگونه نبود که به صرف کسب درآمد و به هر قیمتی فرزندان را قربانی کار کنیم. ما معتقد بودیم هر بچهای رزق خودش را میآورد، در نتیجه همین اتفاق هم افتاد، در حالی که قبلتر حقوق ما برابر بود، اما الان بدون هیچ مبالغهای میگویم نه تنها درآمد ما نصف نشده بلکه به دلیل برخی تحولات و تغییرات شغلی همسرم، دو برابر هم شده است.»
از فاطمه درباره نتایج قربانیکردن شغل به قیمت مادرکامل بودن پرسیدیم و او میگوید: «اولین نفع آن برای خودم است، لذتی که از بودن کنار بچهها دارم با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست. من خودم را از دیدن لحظه به لحظه خنده و بزرگ شدن بچهها محروم نکردم. خدا را شکر میکنم که اجازه داد این صحنهها را ببینم. دوربودن از بچه یعنی محروم بودن از روند رشد او، دور بودن از شنیدن کلمه به کلمهای که حرف میزند.»
به اعتقاد فاطمه، اصل جامعهپروری، فرزندپروری است و فرزندپروری یک مرحله مهم از رشد انسان است. وی در توضیح بیشتر میگوید: «اگر من بتوانم بچههای خوبی تربیت کنم به ساختار جامعه کمک میکنم و اصلاح جامعه اساسیتر رخ میدهد. بچهها موجب رشد مادر میشوند. مادر و فرزند مثل آیینه میمانند، گاهی وقتها برای رشد شخصیتی بچهها والدین مجبور هستند در خودشان هم تغییراتی ایجاد کنند که همین موجب رشد شخصیتی آنها خواهد شد. من بعد از بچهدار شدن هر روز به خودشناسی جدید رسیدم و بسیاری از نقاط مثبت و منفی خودم را کنار بچهها پیدا کردم.»
وی درباره فعالیتهای فعلی خود و حوزه علایقش میگوید: «در حال حاضر، آموزش آنلاین عکاسی و نقاشی دارم و مشغول تجربه کارهایی هستم که نیاز به خروج از خانه نداشته باشد. همچنین عکاسی کودک و فضای باز و خانوادگی انجام میدهم که حتی همین هم مستلزم هماهنگی با همسرم است و به صورت مداوم امکان آن وجود ندارد.»
فاطمه خطاب به همه مادران میگوید: «تصمیم برای مادرشدن، مستلزم صبر و تحملی قوی است تا مجدداً بتوان به حیطههای کاری قبلی برگشت. شاید من دیگر هرگز به حیطه کارمندی برنگردم، اما قطعاً تخصص عکاسی را ادامه خواهم داد.»