فائزه مرادی، عضو گروه روانشناسی محیا، طی یادداشتی نوشت: تحقیقاتی که درمورد ویژگیهای شخصیت و انواع سبکهای فرزندپروری در قربانیان تجاوز انجام شدن حقایق جالبی رو شون میدن. طبق این تحقیقات هوش نقش خاص و معنیداری در اینکه بچهها قربانی تجاوز بشن نداره. یعنی فکر نکنیم که اگه بچهمون به نظر ما باهوشه پس مورد تعرض و تجاوز قرار نمیگیره یا برعکس این اتفاق فقط برای بچههایی با ضریب هوشی پایین میفته.
بیشتر این تجاوزها (۸۵ درصد) برای بچههایی اتفاق افتاده بود که پدر و مادرشون از هم جدا شده بودن و در ۴۴ درصد از موارد پدر خانواده خشونت زیادی نشون میداده و پدر یا مادر سابقه تجربه خشونت یا شکلی از تعرض یا تجاوز رو داشتن.
براساس تحقیقاتی که روی کسانی که قربانی خشونت میشن انجام شده، در این افراد به احتمال بیشتری اختلالات اضطراب، نشانههای افسردگی، اختلال در عملکرد جنسی، اختلالات شناختی، عملکرد معیوب در روابط بین فردی و اختلال اضطراب پس از سانحه بروز پیدا میکنه که هر کدوم از اینا میتونه باعث سبک تربیتی ناسالم بشه و چرخه مورد آزار قرار گرفتن و عدم خودمراقبتی و ناتوانی از صحبت کردن درمورد تجربههای ناخوشایند رو بین نسلها راهاندازی کنه.
اگه از یه جایی شروع به آموزش مهارتهای مقابله، تشخیص شرایط ناامن و جرئتمند کردن بچهها بکنیم و از طرفی هم به خانوادهها آموزش بدیم که بیارزش کردن و سوءاستفاده کردن از بچهها باعث میشه اونا خودشون رو لایق هر نوع بدرفتاری بدونن، این طلسم نسلی شکسته میشه و وقتی برای بچهها شرایط خطرناکی پیش بیاد میتونن عکسالعمل مناسب نشون بدن.