داستان سرمربیان استقلال و پرسپولیس این روزها همین است؛ دو تیمی که تا فصل قبل فقط باید نگران بیتالمالخواریشان میبودیم، اما حالا باید نگران چیزهای دیگر هم باشیم؛ دو تیمی که فقط برای ورزش ایران هزینهسازی میکنند؛ چه مادی و چه معنوی! حالا سرمربیانشان با نمایشهایی که میدهند دو روی یک سکه هستند.
ساپینتو ایران را با جنگل اشتباه گرفته است، فکر میکند هنوز زمان قاجار و پهلوی است که از خارج بیایند اینجا و هر ادا و اطواری که دلشان خواست دربیاورند و کسی هم چیزی نگوید. علی فتحاللهزاده، مدیر عامل باشگاه استقلال بهتر است به جای فرافکنی، سرمربی تیمش را توجیه کند که اینجا ایران است و کسی برای مسخرهبازیهایت در کنار زمین تره هم خرد نمیکند.
ساپینتو نمیخواهد درس بگیرد. نصیحتها و جریمههای قبلی هم گویا فایدهای نداشته که این بار افسارگسیختهتر از همیشه رفتار کرد. راستی کسی از خود نمیپرسد اگر وقتی سرمربی پرتغال تماشاگران متعصب کرمانی را تحریک میکرد، آنها در واکنش به رفتار او وارد زمین مسابقه میشدند و درگیریها بالا میگرفت چه اتفاقی رخ میداد؟ آن وقت آیا همه از پلیس و مأموران حاضر در ورزشگاه توقع برخورد نداشتند. لگد که جای خود دارد، باید ساپینتو را زنجیر میکردند و به بیرون میبردند تا حواسش جمع باشد که اینجا پرتغال یا هر قبرستان دیگری نیست که کنار زمین شانتاژ کند و کسی حرفی نزند.
جالب است که همه امروز لگد پلیس را میبینند و رفتار زننده سرمربی استقلال را مقابل هواداران حاضر در ورزشگاه فراموش کردهاند. بار اولی که ساپینتو این حرکات را انجام داد، تذکر گرفت، بار دوم محروم شد و، اما گویا این برخوردها فایدهای ندارد. ساپینتو اینجا را اشتباه گرفته است و ظاهراً همچنان میخواهد به همین روش ادامه دهد. باشگاه استقلال باید سرمربی خود را توجیه و ضبط و ربط کند و البته کمیته انضباطی و کمیته اخلاقی هم باید با برخوردی قاطعتر به او بفهماند که حد سرمربی استقلال چیست و چگونه باید رفتار کند.
اما در اردوگاه رقیب هم اوضاع دستکمی از حریف سنتی ندارد. اگر در جمع آبیها یکی وجود دارد که برای مهارش باید متوسل به زنجیر شد، در جمع قرمزها هم یکی هست که توهم توطئه علیه خودش دارد.
یحیی گلمحمدی و تیمش با فاصله صدرنشین بودند، اما آقا یحیی آنقدر حواسش به این طرف و آن طرف و حوادث غیرزمین فوتبال بود که پشت سرهم امتیاز از دست داد و حالا صدر را به سپاهان تقدیم کرده، جالب است که خودش را هم اصلاً مقصر نمیداند و معتقد است عدهای جایی آن بالاها نشستهاند و میخواهند او را کلهپا کنند. سرمربی متوهم پرسپولیس حالا که صدر را از دست داده است، طور دیگری برخورد میکند و میخواهد حالا که نتیجه نمیگیرد، همه چیز را خراب کند.
گلمحمدی درست پیش از نیمفصل هم چند امتیاز مهم را از دست داد، چون درگیر مسائل دیگر شد، اما خوششانس بود که بقیه هم امتیاز دادند تا با چند بازی خوب بتواند به صدر برگردد، اما گویا در برای سرمربی مثلاً آرام سرخها همچنان روی همان پاشنه میچرخد و او حواسش به همه چیز و همه جا هست، الا پرسپولیسی که هوادارانش توقع قهرمانی دارند. با تمام این حرفها این روزها در نتیجه نگرفتن پرسپولیس همه مقصر هستند جز یحیی گلمحمدی.