خانواده او بسیار سختگیری میکردند و حتی در شرایط انقلاب اجازه فعالیت اجتماعی را به او نمیدادند، اما به مرور و همزمان با شروع دوران تخصصی تحصیلات خود این محدودیت کمکم باز میشود و میتواند وارد میدان شود.
او جزو اولین گروههای امداد پزشکی جهاد بود که به مأموریت اعزام شد و تا قبل از این در درمانگاهها به صورت خودجوش مشغول خدمترسانی بود. سالهای متمادی همراه با گروههای ۱۰- ۱۵ نفره به نقاط مختلف کشور به خصوص نقاط محروم اعزام میشد. هر کجا از نظر بهداشتی و فضای عمومی پرخطرتر بود، استقبال میکرد؛ کامیاران، سنندج، قروه، مریوان و...
در شهریور ۵۹ بعد از اعلام جنگ به تهران برمیگردد و سعی زیادی میکند که به جبهه برود و بالاخره موفق به اعزام میشود. نام دکتر زرینتاج کیهانیدوست با روزهای اول جنگ و سرپلذهاب و درمانگاه شهید نجمی (اولین مقردرمانی بعد از خط مقدم) گره خورده است. بانوی پزشکی که در قلب خط مقدم ماند و نامش و خاطره رشادتهایش همچنان سر زبانهاست.
او میگوید: «امکانات نداشتیم و مجروحینی که میآوردند به عنوان اولین امدادرسان کمک میکردیم و بعد آنها به عقب منتقل میشدند. نزدیکترین بیمارستان به ما بیمارستان اباذر آبادان بود. در واقع آوردن شهدا از سنگرها نیز کار ما بود. بعد از مدتی، فاصله ما با سنگر ۴- ۳ کیلومتر بود. اولین تجربهای که من داشتم این بود، روزی زمین را پاک میکردم که خانمی به من گفت شما پزشک هستید و به کسی دیگر واگذار کنید. آن موقع دلم میخواست همه بدانند که من پزشکم و این کار را انجام میدهم، اما خداوند شرایطی را پدید آورد که موقع برگشتن دلم نمیخواست کسی بداند پزشک هستم و این کار را انجام میدهم و در واقع هر کاری که برای بچهها انجام میدهم ارزشمند است.»
در فعالیتهای جهادی با یک جانباز آشنا میشود. معیار مادی برای او مهم نبود و زندگی مشترک را با او آغاز میکند. وی بیان میکند: «اگر بنا باشد مبنای ازدواج، تکامل و تقدیر باشد و اگر ملاک، تقوا باشد قطعاً نداشتن یا داشتن پا و دست معیار انتخاب نمیشود.»
زرینتاج کیهانیدوست دلیل خود از انتخابش را اینگونه میگوید: «وقتی که هم گروه بودیم و ایشان سرپرست گروه ما بود، من احساس کردم آنقدر درمان مریضها و ویزیت مردم برایشان ارزش داشت که تا قبل از آن، در کسی ندیده بودم و همین باعث شد منی که اصلاً تصمیم به ازدواج نداشتم بعد از شش، هفت ماه به این نتیجه رسیدم که شاید ایشان همراه خوبی باشد.»
به اعتقاد وی، تلاش به عنوان مادر خوب بودن و یک عضو سالم را به جامعه تحویل دادن به نسل بعدی باید هدف زنها باشد. وی توانسته در این سالها عنوان زن نمونه کشور را کسب کند و همچنین به عنوان پزشک نمونه کشوری از سوی سازمان نظام پزشکی انتخاب شود. وی همچنان با عشق طبابت به مردم خدمت میکند.