کد خبر: 1117223
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۹
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران:
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: شرایط موجود حاصل تعامل مجموعه ای از کشورهاست که در خط مقدم آن رژیم صهیونیستی است، هدایتگر آن امریکاست، هماهنگ کننده اش انگلیس و تامین کننده هزینه هایش عربستان سعودی است. به دلیل قدرت شناختی و اطلاعاتی قوی رژیم اسرائیل، سرخط بازی جدید را اسرائیل از طریق بازی رسانه ای، شبکه ای و فضای مجازی برعهده دارد.

سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، پنجمین نشست از سلسله نشست ­های بررسی و تحلیل ناآرامی­ های کشور با عنوان « جامعه ­شناسی بحران و آشوب 1401» به همت پژوهشکده «علم و دین» با همکاری پژوهشکده «فرهنگ و دین»، با ارائه دکتر ابراهیم متقی استاد و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.

متقی در سه سطح مباحث خود را تقسیم کرد: نخست سطح نظری و استفاده از ویژگی­های دو نظریه جامعه شبکه­ ای مانوئل کاستلز و پارادایم جدید آلن تورن؛ دوم مطابقت این ویژگی ­ها بر جامعه ایران با توجه تمایزات نسلی و تاکید بر ویژگی­های نسل زد(Z) چون بیگانگی، عدم اعتقاد به گروه­های مرجع سنتی و ...؛ و در نهایت ارائه راهکارها جهت مواجهه و جذب نسل جدید.

وی با اعتقاد به این که می ­توان با چارچوبی دو سطحی و وام­گیری از مفاهیم و ویژگی­ های دو نظریه « جامعه شبکه ­ای» مانوئل کاستلز و «پارادایم جدید» آلن تورن شرایط موجود جامعه ایران را بررسی و وضعیت و علل ناآرامی­ های اخیر در کشور ( از شهریور 1401 به بعد) را تحلیل کرد، گفت: چیزی که در ابتدا باید بر آن تاکید کنیم و به آن پاسخ دهیم، این است که « آیا این حوادث یک وضعیت عادی را منعکس می­ سازد یا اینکه این فضای نوظهور شکل خاصی از تهدید را منعکس می­ کند؟»، در این راستا باید توجه داشته باشیم که وضعیت جدید در وهله اول یک « وضعیت بحرانی» است و در واقع ما با یک بحران مواجه هستیم؛ زیرا شکل­ گیری تظاهرات، سردادن شعارها، ایجاد ناآرامی و ... همه در زمره تهدیدات ملی است. در واقع، تهدیدات در برخی مواقع ماهیت پرمخاطره دارند؛ یعنی اینکه این تهدیدات، ساختار، کارگزاران و نهادهای یک کشور را مخاطب قرار می ­دهند و مخاطرات امنیتی- ملی را رقم می ­زنند که باید نسبت به آن هوشیار بود.

وی با بیان این که نکته بعدی در این رابطه، بحث « غافلگیری» است، ادامه داد: با وجود مسائل و مشکلات اقتصادی چون فقر، تورم، گرانی ­ها، شوک­ درمانی­ها و عدم تامین انتظارات جامعه،گرچه پیش ­بینی ­هایی در خصوص نارضایتی­ ها و امکان وقوع اعتراضاتی در جامعه می­ شد، اما این شکل و سطح از اعتراضات بر محور یک طیف خاص از جوانان، جامعه و سیستم را دچار غافلگیری کرد. در این غافلگیری نکته ­ای نهفته است و آن نقش ­یابی جوانان و ظهور یک نسل جدیدی است که نه حرف ما (گذشتگان) را می ­فهمد و درک می­ کند و نه ما ( افراد نسل گذشته) درخواست ­های و نیازهای آنها را درک می­ کنیم. این یعنی اینکه یک تغییرات و شکاف نسلی جدی به­ وجود آمده است که دارای حرف­ها و ویژگی­هایی است که شناختشان را لازم و ضروری می­کند. این شناخت را از طریق تمایز و تفاوت­های سه نسل که بسترهای رشد و تربیت آنها متفاوت بوده کسب کرد و وضعیت امروز را تحلیل کرد.

وی درباره نسل ایکس (X) گفت: نسل ایکس، نسلی است مربوط به دورانی که در جامعه انسجام بود، ساخت جامعه ساختی سنتی، رویکرد حاکم رویکردی دینی و آداب اجتماعی مبتنی بر انگاره ­های قابل پذیرش محیط بود. در چنین بستری، بحث­هایی مثل احترام به بزرگ­تر، در کنار جمع بودند و غیره ارزشمند بود؛ اما امروز فرزندان دارای بخش خصوصی­ مختص به خود هستند که این فضا و این وضعیت دو پیامد دارد: بخش مثبت قضیه این است که باعث آزادی عمل و استفاده بهینه از وقت آنها می­شود و قسم منفی موضوع عبارت است از بیگانگی افراد با محیط (اعم از خانواده، مدرسه و ....).

متقی سپس به نسل بعدی نسل ایگرگ(Y) پرداخت و اظهار داشت: این نسل، نسلی است که در دامان جنگ بزرگ شده است و متولد دهه شصت و اواخر دهه پنجاه است. اگر نسل ایکس (X) سنت­گرا بود، با انقلاب معنا می ­شد و با دین، جامعه را سازماندهی کرد و با دفاع مقدس هویت پیدا کردند، اما نسل بعدی (Y) خود را در محیط جدید پس از انقلاب و جنگ می­ بیند که ضمن اینکه در مواردی بیگانه با ارزش­های نسل پیش است، با ساختار پیوند برقرار کرده است. نگاهش به ساختار یک نگاه ارتباطی است و به ­یاد دارد که اگر این ساختار ضعیف شود چه بحران­هایی ممکن است در آینده در برابر او شکل بگیرد.

وی درباره نسل بعدی نسل Z یا نسل معروف به دهه هشتادی­ ها،گفت: این نسل، نسلی است که از یک ­سو در جامعه شبکه ­ای و فضای مجازی متولد شده و رشد کرده و همچنین در وضعیتی متولد شده که آزادی عمل دارد، نگاهش فردگرایانه است، محیط پیرامونش را بر اساس فردگرایی تفسیری خودش طراحی می­کند و هیچ تمایلی هم به کنش ارتباطی با نسل ایکس (X) ندارد و با نسل ایگرگ (Y) (خانواده و والدین خود) هم بنا به مصلحت ارتباط دارد. در واقع این ویژگی­ها باعث شده است این نسل حس و قالب­ها و الگوهای متفاوت و کاملا ساختارشکنانه داشته باشد که مبتنی بر عبور از هنجار است.

متقی اضافه کرد: همچنین، این نسل چون در جامعه شبکه­ای رشد و نمو یافته است، هر موضوعی را در وب سرچ می­ کند؛ زیرا ابزاری دارد که از هر معلمی قوی­تر است و از هر خانواده ­ای جاذبه بیشتری برایش دارد و از همه مهمتر اینکه مطابق با آنچه گادامر تحت عنوان امتزاج افق­ها می­ گوید- از طریق این ابزار و بستر نت، فرد در حالی که در ایران است، می ­تواند در هر نقطه از جهان سفر کند، یا اگر چیزی را بخواهد خرید کند، از طریق شبکه و فضای مجازی می­تواند از بین شاپ­های مختلف کالای مورد نظر خود را پیدا کند، قیمت و کیفیت ­ها را مقایسه و در نهایت بخرد. بنابراین، این ابزار و بستر وب و فضای مجازی، فضای ارتباطی جدیدی را ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: در این فضا و شرایط و عدم محدودیت دسترسی به اطلاعات مختلف، ذهنیت نسل جدید باز می­گردد به فضای جنگ و از خودش می­پرسد، چرا جنگ شکل گرفت و ادامه یافت؟، برمی گردد به فضای پیامبران و معجزات پیامبران را درست نمی­ داند و همچنین با آموزه­ های دینی چون نماز و روزه و ارزش­های دینی نمی ­تواند ارتباط برقرار کند؛ در نتیجه برمی­گردد به فضای مجازی و آنچه با حس و غریزه­اش پیوند دارد و می ­تواند با آن رابطه برقرار کند را می ­پذیرد و در وضعیت بیگانگی با شرایط موجود قرار می­ گیرد.

از نظر متقی، این بیگانگی همیشه وجود داشته است و با رجوع به کتاب ­هایی چون کتاب « پدران و پسران» اثر تورگنیف و سپس کتاب « بیگانه» آلبرت کامو، جایی که شخصیت کتاب تمایل ندارد به مادرش سر بزند، به کلیسا نمی­رود، آموزه و دستورات کشیش را نمی­ پذیرد و کنش ارتباطی­ اش به گونه ­ای است که سریع تصمیم می­ گیرد. پس الگوی رفتاری­اش، یک الگوی رفتاری مبتنی بر بیگانگی است که این الگو را حتی سهراب سپهری هم دارد. جایی که می­ گوید: «پسری سنگ به دیوار دبستان می‌زد/ کودکی هسته‌‌‌‌ی زردآلو را، روی سجاده‌‌‌‌ی بیرنگ پدر تف می‌کرد» ؛ یعنی می خواهد بگوید که یک فضا و شرایط جدیدی به ­وجود آمده است که این فضا، کنشی را ایجاد می ­کند که با قالب­های سنتی همسانی ندارد.

وی بیان می کند: البته این بیگانگی همه ­گیر است و در جوامع دیگر نیز در مقاطعی خودش را نشان داده است. چنانچه مشابه این وضعیت را کشورهای اروپایی و امریکا درد هه 1960-70 داشته ­اند. در آن مقطع، ما شاهد جنبش دانشجویی فرانسه و آمریکا هستیم که نگاهشان، نگاهی انتقادی به نسل گذشته است. اما وضعیت فعلی، از جنبه­ هایی وضعیت متفاوتی است؛ زیرا در آن وضعیت بیگانگی کامو وجود دارد، وضعیت تغییر نسلی تورگنیف وجود دارد و بحث­ های عبور از سنت و فضای آموزشی کلاسیک سهراب هم وجود دارد.

متقی گفت: بر این اساس، امروز، فضای موجود فضای واقعیت مجازی است، انسان در دامان آن نیز گرچه در فضای واقعی است، اما توی قالب ایده ­آل ­ها، ادبیاتی و آموزه ­هایی است که در فضای امتزاج افق ­های گادامر شکل می­ گیرند و می ­تواند یک وضعیت جدید ذهنی را به ­وجود آورند؛ یعنی وقتی فرد فضا و محیط زندگی­ اش را با فضا و محیط زندگی فرد دیگری در شهرهای دوردست مثل نبراسکا می­سنجد و مقایسه می­ کند، پی می­ برد که نسبت به آنها آزادی کمتری دارد، اجبارهای محیط زیست او بالاست و برعکس فضای او، در جای دیگر همه چیز در دسترس است.

وی اظهار داشت: اولین پیامد این مقایسه که در فضای بیگانگی ایجاد می­ شود، این است که گروه مرجع­اش عوض می­شود؛ به ­عبارتی اگر در فضای نسلی گذشته، گروه ­های مرجع مشخصی چون اساتید، روحانیون و روشنفکران وجود داشته ­اند که محل رجوع و شکل دهنده برخی از الگوهای رفتاری افراد آن نسل بوده ­اند، امروز به دلیل ذهنیت برساخته شده از فضای مجازی، گروه مرجع دیگر آنها اینها نیستند؛ بلکه سلبریتی­ها هستند؛ چون سلبریتی­ ها از طریق آنچه در فضای مجازی به اشتراک می­گذارند، از یک سو، القا می ­کنند که از گروه­های قبلی بهتر زندگی می­کنند و از سوی دیگر، فضای ارتباطی­ شان نیز با این نسل بیشتر است و همچنین با حوزه عاطفه و غریزه افراد سروکار دارند. بنابراین، نکته ­ای که وجود دارد این است که فضای جدید فضایی است که فرد خیلی راحت با سلبریتی و بلاگر ارتباط برقرار می­ کند؛ زیرا بلاگر از طریق به اشتراک گذاشتن فضای احساساتش، فضای ادارکش،خورد و خوراک، ورزش­ و ... غریزه و احساس مخاطب را درگیر و همراه می ­کند.

متقی با بیان این که نسل زد (Z) نه تنها با نسل­ ایکس (X) بلکه با ساختاری که مورد پذیرش دهه­ های شصت و هفتادی نیز هست، بیگانگی دارد، ادامه داد: این همان جایی است که بیگانه می­ شود، از نسل­ های قبلی جدا می­ شود، فاصله می گیرد و می­ خواهد یک قالب رفتاری جدیدی را در دستور کار خود قرار دهد. در کنار این ویژگی­های نسلی، نکته مهم دیگر این است که « ساختاری» که ما درونش هستیم انعطاف­پذیر (flexibility) نیست؛ زیرا بر این باور است که همه ­ی نسل­ها باید آموزه ­اش را تکرار کنند و بپذیرند؛ اما فرد نسل جدید چون هر چیزی را در فضای مجازی به اشتراک می­ گذارد تا ببیند چه مزایای فوری، آنی و قطعی دارد، نگاهش و قالب­های ذهنی و ادراکی­ اش متفاوت می گردد و لذا نمی­ پذیرد آموزه­ های رسمی را و این باعث شکل­ گیری تعارض و تداوم آن می ­گردد و زمانی به بحران اجتماعی و اعتراضات تبدیل می­ شود که ساختار موجود به جای انعطاف­ پذیری، وارد عرصه­ ی تهدیدی می ­شود.

وی گفت: بنابراین نکته ­ای که وجود دارد این است که با ظهور یک نسل جدید، آیا ساختار توانسته این نسل و ویژگی­های آن را بشناسد؟ بنظر می­رسد پاسخ منفی باشد. آیا عدم شناخت ما از این نسل به معنای عدم شناخت دیگران (دشمن) هم از این نسل هست؟ پاسخ آن خیر است زیرا آنها خوب شناختند. حدود پنج سال است که روی جامعه شبکه ای کار می کنند تا نسل جدید را به میدان بیاورند. جواب ما چیست در برابر این اقدامات؟ جواب ما این بود که تو غلط کردی چنین کنی. در صورتی که این استراتژی برای نسل­ های قبل جواب می­ داد اما برای نسل جدید نه.

متقی اظهار داشت: در نسل­ های قبل کنترل مکانیکی بود، اما در فضای جدید فضا فراتر از ساختار است و در این فضا، فرد به دنیال جایی می­ رود که بتواند غریزه، احساس و شعورش را تقویت کند. بدین ترتیب، این شرایط یک قالب اصطلاحاً پارادایمیک جدید را ایجاد کرده است. در همین راستاست که رهبر انقلاب معتقدند: جهاد شناخت مقدم است بر جهاد تبیین. سون تزو نیز معتقد است « اگه خودت و دشمنت را شناختی در هر جنگی پیروزی؛ اگر خودت را شناختی و دشمنت را نشناختی شکست و پیروزی­تان برابر است؛ اما اگر نه خودت را شناختی و نه دشمنت را در هر جنگی شکست می ­خوری». بر این اساس شناخت این وضعیت و عناصر ایجاد کننده آن اهمیت اساسی دارد.

وی بیان کرد: واقعیت این است که شرایط موجود حاصل تعامل مجموعه ­ای از کشورهاست که در خط مقدم آن رژیم صهیونیستی است،هدایتگر آن امریکاست، هماهنگ کننده ­اش انگلیس و تامین کننده هزینه ­هایش عربستان سعودی است. به دلیل قدرت شناختی و اطلاعاتی قوی رژیم اسرائیل، سرخط بازی جدید را اسرائیل از طریق بازی رسانه و شبکه ­ای و فضای مجازی برعهده دارد.

متقی در پایان مباحث خود با بیان این که چند موضوع در خصوص این اعتراضات اهمیت دارند، گفت: آیا آنطوری که برخی از جامعه شناسان در خصوص جنبش­های اجتماعی جدید می ­گویند، این جنبش ­ها فرماندهی ندارند؟ پاسخ این است که فرماندهی دارند اما ما نمی بینیم؛ و آیا این جنبش­ها سازماندهی و سازمان دارد؟ پاسخ این است که بله دارند، اما سازمان­ش ثابت نیست بلکه روز به ­روز، سازمانش از طریق فرماندهی تغییر می­ کند. به ­طور مثال می­ بیند جامعه پتانسیل دارد، دستور حضور در خیابان را می ­دهد و یا می ­داند که جامعه پتانسلش کم است فرمان مبارزه منفی را می ­دهد و این از طریق تغییر در الگوی رفتاری، ادبیات و مخاطب­اش صورت می ­گیرد.

وی اضافه کرد: اما در این خصوص راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از: نخست به رسمیت شناختن این نسل، دوم حفظ این نسل، سوم در فضای مخاطب قرار دادن این نسل، چهار جذب کردن آنها، پنجم برقراری ارتباط با آنها، ششم کاهش خرده­گیری و توجه بیشتر به خواسته ­های آنها و هفتم حرکت در مسیری خلاف آنچه دشمن در حال انجام آن است در ارتباط با این نسل.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار