مدیریت سالم و اصولی، ارکان مشخصی دارد که ورزش ایران آشنایی چندانی با آن ندارد! انتقادپذیری و مطالبهگری، دو اصل مهمی است که میتواند مانعی باشد بر سر راه مدیران ناکارآمد، اما نه وقتی با نخستین گوشزد اشتباهات به جای حل مشکل، صورتمسئله پاک میشود و شخص منتقد را به سادگی برکنار میکنند! سرنوشتی که بعد از صحبتهای فغانپور، یقه سرپرست دپارتمان حقوقی فدراسیون فوتبال را گرفت تا کمتر از ۲۴ ساعت چرخش ۹۰ درجهای او را شاهد باشیم. اتفاقی که به وضوح ثابت میکند چرا افراد تا زمانی که دستی بر آتش دارند، لب از لب باز نمیکنند و کلامی به انتقاد نمیگویند، از آن جهت که به خوبی میدانند کوچکترین حرفی که برخلاف میل بالادستیها باشد، میتواند به معنای پایان کار آنها باشد و در مقابل سکوت و چشم بستن بر اشتباهات بقای آنها را به دنبال خواهد داشت!
اگرچه در مورد مطرح شده، نمیتوان صراحتاً گفت تمام آنچه سرپرست دپارتمان حقوقی فدراسیون در خصوص بیاطلاعی به زبان آورده، درست باشد. همانطور که نمیتوان به صراحت گفتههای ماجدی، سرپرست فدراسیون از مطلع بودن فغانپور اطمینان داشت. با این وجود مسئله عدم انتقادپذیری آقایانی است که با اولین جمله اعتراضی به جای حل مشکل، ریشه منتقد را از بیخ و بن میزنند. روند تأسفباری که در ورزش ایران ریشه دوانده و باعث شده بسیاری تنها برای حفظ سمتی که دارند چشم بر اشتباهات ببندند و فکر اعتراض و مقابله با ایرادات را به ذهنشان هم راه ندهند، چراکه بالادستیها این قدرت را دارند که هر زمان شرایط بر وفق مرادشان نبود با ایجاد تغییرات، منتقدان خود را کنار بزنند و آنها را درس عبرتی کنند برای سایرینی که شاید گوشه ذهنشان به انتقاد کردن از شرایط میاندیشیدند.
مطالبهگری و انتقاد همواره نباید از سوی رسانهها یا مردم باشد. این اتفاق میتواند به شکلی کاربردیتر با ایستادگی ارکان خود فدراسیون صورت گیرد. البته به شرط آنکه شخص منتقد حاشیه امنیت داشته باشد و نانش بابت اعتراض به اشتباهات بریده نشود تا دیگر کسی به اینگونه اعتراضها فکر هم نکند.