کتاب «نعمتجان» روایت زندگی صغری بُستاک است که تحقیق و تدوین آن را سمانه نیکدل برعهده داشته است. این کتاب حاصل ۷۰ ساعت مصاحبه با راوی است. صغری بستاک متولد ۱۳۳۷ در اندیمشک است. وی در کتاب نعمت جان از روزهای زندگیاش سخن میگوید که در زمان امدادگری در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک شاهدشان بوده است. فعالیتهای او پیش از انقلاب آغاز شد و پس از انقلاب هم در نهادهای انقلابی همچون بنیاد مستضعفان، نهضت سوادآموزی، کمیته امداد امام خمینی، بیمارستان شهید کلانتری و تعاون سپاه فعالیت کرده است. نعمتجان اولین اثر این نویسنده جوان اهل اندیمشک است که اسفند ۱۳۹۹ توسط انتشارات راهیار وارد بازار نشر شده است.
برنج دم کشیده!
با خواندن کتاب نعمت جان به خیلی چیزها میتوان امید وار شد؛ ازجمله به زندگی یک زوج انقلابی که با آرمانهایشان زندگی کردند. مشاهده نقش و جایگاه زن در انقلاب اسلامی در این کتاب آدمی را مسرور میکند. این کتاب چه به جهت محتوایی و چه به لحاظ فرم و تکنیک، کتاب پختهای است و کشش روایی دارد. یعنی خوانده را با خود همراه میکند و از طرفی بازی با کلمات و زبانچرانی در آن نیست بلکه پر از معنی است.
به قول معصومه رامهرمزی، کارشناس، نویسنده و امدادگر دفاع مقدس، کتاب «نعمت جان»، شاخصِ زن مسلمان انقلابی ایرانی است. شاخصههایی مثل پویایی، توانمندی، قدرت، اراده، تلاش و تصمیمگیریهای عاقلانه در عین وجود عاطفه و زنانگی در آن دیده میشود. من برای این کتاب، از تمثیل آقای مرتضی سرهنگی استفاده میکنم. ایشان میگوید کتاب باید مثل برنج، خوب دم بکشد. این کتاب هم خوب دم کشیده است. سه، چهار سال روی ۷۰ساعت مصاحبه، کار شده است. یک نکته دیگر که خیلی از آن لذت بردم، نگارش عفیفانه کتاب بود. اتفاقی که خواسته ادبیات ماست.
روایتی از جایگاه زن در انقلاب
خواننده در این کتاب با زنی روبهرو نیست که شکسته، خسته و ناامید باشد. با زنی روبهروست که برای خودش برنامه دارد. لحظهای نمینشیند تا زمانی که آن ازدواج واقعاً خوب را انجام میدهد و تصمیم میگیرد زندگیاش ادامه آرمانهایش باشد. در کتاب شاهد یک زن قوی هستیم. روایت خانم بستاک تنها روایت صغری بستاک نیست بلکه روایتی است که نقش و جایگاه زن را در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و در شهرستان اندیمشک نشان میدهد.
در این کتاب، تنها محتوا نیست که ارزشمند است، چیز دیگری که وجود دارد این است که ما با گزافگویی، مبالغهگویی و اغراق مواجه نیستیم و روایتهای کتاب، معتدل، منطقی و باورپذیر است. آدمهای کتاب، معمولی، اما بسیار دوستداشتنی و فعال هستند. مثلاً در جریان ازدواج خانم بستاک با وجود اینکه مخالفت خانواده را میبینیم، اما همه اعضای خانواده برای ما عزیز هستند، چون آن مخالفتها هم از روی دلسوزی و نگرانی برای خوشبختی فرزندشان است. میخواهم بگویم آن محتوای سالم و موثق در یک فرم خیلی خوبی ریخته شده است. خیلی وقتها به اشتباه فکر میکنیم کتابهای دفاع مقدسی، باید خیلی فربه باشند و اگر کمتر از ۵۰۰- ۴۰۰ صفحه باشند، حق مطلب را ادا نمیکنند ولی واقعاً به این صورت نیست.
«نعمت جان» کمتر از ۲۰۰ صفحه است، اما ما از ابتدا تا انتهای کتاب، معنا را میبینیم. یکی از کارکردهای جدی خاطرهگویی، پیدا کردن معنی زندگی است، ما در این کتاب، به گذشته نگاه میکنیم، گاهی فکر میکنیم گذشته خودمان را شخم میزنیم، اما این طور نیست، ما با نگاه به گذشته، معنای زندگی خودمان را بازیابی میکنیم که چه کردیم! که بودیم؟ انقلاب ما و آرمانهای آن چه بوده است؟!
شهیدان زیوداری، علی اکبری و صناعی
ما در این کتاب با شهید جواد زیوداری، شهید علیاکبری، شهید صناعی و خیلی از شهدا آشنا میشویم و میبینیم در شهر اندیمشک که هنوز حق آنچه در جنگ کرده، ادا نشده، چه تلاشی برای انقلاب و جنگ شده است. فلش بکهای خوب و رفت و برگشتهای خوب نشان میدهد شأن نویسندگی در این کتاب رعایت شده است. نویسنده با درک خوبی از راوی و رسیدن به یک اتصال با شخصیت راوی، توانسته است روایت را جان دهد و کنار هم بچیند. وقتی شأن نویسندگی در یک کتاب رعایت میشود اصلاً کم است بگوییم مصاحبه و تدوین باید بگوییم نویسنده. سمانه نیکدل.