حمید خوشآیند طی یادداشتی به تحلیل سفرهای منطقهای بنسلمان پرداخت. بخشهایی از یادداشت او در ادامه آمده است: سفر منطقهای محمد بنسلمان به پنج کشور عمان، بحرین، امارات، کویت و قطر (اعضای شورای همکاری خلیج فارس) مهمترین تحرک سیاسی، اقتصادی و امنیتی ولیعهد سعودی در واپسین روزهای سال ۲۰۲۱ میلادی به شمار میرود و بهعنوان اقدامی برای ترمیم جایگاه شکننده سعودیها در مناسبات منطقه و جهان تفسیر میشود.
شرایط «ناپایدار» و «نامطلوبی» که عربستان در منطقه با آن مواجه شده، متأثر از عوامل متعددی است که بخش مهمی از آن ناشی از سیاستها و اقدامات جاهطلبانهای است که بنسلمان از زمان تصدی وزارت دفاع عربستان در سال ۲۰۱۵ و انتصاب به ولیعهدی این کشور در سال ۲۰۱۷ اتخاذ کرده است.
تداوم جنگ یمن، حمایت از جریانهای بحرانآفرین و ناامنساز در برخی کشورهای عربی و رقیب، دامن زدن به خشونتهای قومی، فرقهای و مذهبی در منطقه، سرکوب و بازداشت بسیاری از روشنفکران، نویسندگان، فعالان مذهبی، سیاسی و مدافعان حقوق بشر در داخل عربستان، سرکوب شاهزادگانی که مخالف ولیعهدی بنسلمان بودند و نیز فرار از مجازات و پاسخگویی در قبال قتل خاشقچی از جمله اقدامات و موضوعاتی است که نه تنها باعث بدنامی و شکنندگی جایگاه شخص بنسلمان شده است، بلکه به انزوای سیاسی عربستان در خارج از کشور انجامیده و موقعیت و جایگاه این کشور در منطقه و جهان را متزلزل ساخته است.
ولیعهد عربستان که در حقیقت حاکم «بالقوه» و «دوفاکتوی» این کشور نیز محسوب میشود بهدنبال ارتقای سطح نقشآفرینی خود در منطقه از طریق بهبود چهره سیاسی مخدوش شدهاش و رفع اختلافات ژئوپلتیک و تحکیم مناسبات خارجی با متحدان عربی عربستان سعودی است که در سالهای اخیر با تعدادی از آنها از جمله قطر و امارات پرتنش و واگرا شده است.
عربستان سعودی طی یک سال اخیر این موضوع را بهوضوح لمس کرده است که نباید به همپیمانی با امریکا امید چندانی داشته باشد. دربار سعودی و شخص بنسلمان بهخوبی متوجه شدهاند در چالشهای منطقهای، امریکا شریک مورد اعتمادی نیست و همانطور که در یک سال اخیر نیز نشان داده، نمیتوان روی کاخ سفید حساب باز نمود. این مسئله فقط بهرویکار آمدن بایدن و دولت دموکرات در امریکا نیز مربوط نیست، بلکه ناشی از فرآیندها و روندهای سیاستگذاری در ایالات متحده است که به کشورهای عربی و بهخصوص عربستان سعودی نگاه منفعتطلبانه دارد؛ چیزی که ترامپ، رئیسجمهور سابق امریکا با زبان ساده و عامیانه آن را به «گاو شیرده» تعبیر کرد!
بنسلمان که متولی اصلی پیگیری ابتکار چشمانداز ۲۰۳۰ و پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری نئوم است، میداند که این چشمانداز بدون مشارکت و همراهی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به سرانجام مطلوب و مورد انتظار نمیرسد. علاوه بر این، دربار سعودی با علم بهاینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در قبال مسائل منطقهای و بینالمللی از وحدت مواضع و هماهنگی در اتخاذ تدابیر لازم فاصله گرفتهاند، به دنبال تقویت سازوکارهایی برای ارتقای همافزایی، هماهنگی و اتفاق نظر پیرامون موضوعات منطقهای و بینالمللی است.
افزون بر این، همزمانی تور منطقهای بن سلمان با عملیات بزرگ راهبردی انصارالله برای آزادسازی مأرب که این کشور را در یک تنگنای شدید میدانی، نظامی، سیاسی و استراتژیکی قرار داده است، این تلقی را بهوجود آورده که ریاض دست به دامن شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس شده تا راهحلی جامع و کمهزینه برای خروج از وضعیت دشوار خود در یمن پیدا کند. البته عربستان در روزهای گذشته طرحی از پیش شکستخورده را هم برای پایان جنگ یمن ارائه داده که مبنای آن تثبیت دولت منصور هادی در یمن و پذیرش آن توسط طرفین است. ریاض برای اجرای این طرح به همراهی کشورهای عربی بهویژه امارات و قطر نیاز دارد.
موضوع ایران از دیگر انگیزههای اصلی سفر منطقهای ولیعهد عربستان است که در بحبوحه مذاکرات برجامی ایران با ۱+۴ انجام شده است. ولیعهد سعودی درصدد برآمد از لابی این کشورها در امریکا و اروپا برای اثرگذاری بر مذاکرات وین و همچنین گنجاندن احتمالی موضوعات منطقهای و موشکی در گفتگوها بهرههای لازم را ببرد.
تنبیه لبنان و مقابله با حزبالله از طریق رایزنی مستقیم با اعضای شورای همکاری خلیج فارس، هدف دیگر بنسلمان از سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس بود؛ بهویژهاینکه ریاض در ماههای گذشته این موضوع را متوجه شده بود که بخش مهمی از پرونده جنگ یمن توسط حزبالله مدیریت میشود. ضمن اینکه کینهای هم که بنسلمان از قرداحی وزیر اطلاعرسانی لبنان به دل دارد از بین نرفته است، چراکه قرداحی اخیراً با محکوم کردن اقدامات عربستان در جنگ یمن، روی نقطه حساسی دست گذاشت و بهنوعی ضربه روانی سنگینی به عربستان وارد کرد.
در این سفر همچنین قراردادهای دوجانبهای نیز بین عربستان با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در حوزه همکاریهای اقتصادی، تجاری و... منعقد شد که در چارچوب مناسبات دوجانبه حائز اهمیت بوده و جزو اهداف حاشیهای سفر منطقهای بنسلمان محسوب میشود.