خداوند به هنگام آفرینش آدم خطاب به فرشتگان فرمود:... هوالذی جعلکم خلائف فی الارض… من اراده کردم که در روی زمین برای خود خلیفه و جانشین قرار دهم و... و در جای دیگر میفرماید: یعنی خداوند همان است که شما انسانها را جانشینان خود در روی زمین قرار داد... و لذا روی همین اصل است که خداوند، انسان را نسبت به بسیاری از موجودات فضیلت و برتری بخشیده است. در جای دیگری از قرآن آمده است: و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلنا هم علی» میفرماید: یعنی ما فرزند آدم را بسیار گرامی داشتیم و کرامت بخشیدیم. فرهنگ مقولهای است که فراتر از حوزههای صرفاً مادی، نگاهی معطوف به رشد و تعالی انسان دارد. در واقع دین اسلام یک مکتب جامع فرهنگی است که هدفش رساندن انسان به جایگاه متعالی شایسته اوست و این جایگاه جز در سایه پرورش فرهنگی انسان عملی نمیشود. در این میان توجه به حقوق و تکالیف فرهنگی افراد در جامعه برای تحقق اهداف سازنده فرهنگ اهمیت پیدا میکند و سازوکاری ضروری در این مسیر محسوب میشود. کتاب «حقوق فرهنگی» نوشته زهرا هنربخش با تکیه بر آیات و روایات متعدد و همچنین قوانین و مقررات حقوقی به موضوع مهم حقوق فرهنگی در زندگی انسان پرداخته است.
براساس آنچه در این کتاب آمده است، در اصل دهم قانون اساسی در مورد خانواده به عنوان واحد بنیادی جامعه اسلامی اشاره شده که همه قوانین و مقررات و برنامه ریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
مردم حق دارند توسعه فرهنگی جامعه خود را از حکومت مطالبه نمایند.
این شکل حق قطعاً مبتنی بر تأسیس حقوقی بود که پیش از آن بند یک و دو ماده ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به رسمیت میشناخت:
ماده ۲۷ بند ۱- هر کس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی جامعه شرکت جوید، از هنرها برخوردار گردد و از پیشرفتهای علمی و دستاوردهای آن بهرهمند شود.
بند ۲- هرکس حق دارد که از حمایت منافع معنوی و مادی هر اثر علمی، ادبی یا هنری که خود پدیدآورنده آن است، برخوردار شود.
نویسنده کتاب در جایی دیگر تأکید میکند قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه تنها خود را مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی که بازتاب خواست قلبی امت اسلامی میباشد، معرفی کرده بلکه در اصول متعدد خود نیز برای ورود دین به عرصهها و برنامهریزی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز الزاماتی بیان کرده است.
در فصلی از این کتاب در رابطه با حقوق فرهنگی در بستر پذیرش تنوع فرهنگی اشاره شده و آمده است: تنوع فرهنگی، عبارت از شناسایی شیوهها و رسوم اجتماعی مختلف در درون گروههای قومی گوناگون است که لازمه نیل به آن در یک جامعه، پذیرش تفاوتهای فرهنگی است. این امر مستلزم تأکید بر وجوه مشترک فرهنگها و راه و رسم زندگی، اعتقاد و عمل به تساوی فرصتهای اجتماعی، آموزش برای همگان، احترام به تعیین سرنوشت هر یک از آحاد مردم توسط خود آنان و پذیرش این واقعیت است که به جای برتر دانستن فرهنگی بر فرهنگ دیگر، بر شباهتهای آنها تأکید شود و بر این اساس، تنوع فرهنگی به معنای وجود الگوها، شیوههای عمل و بیان احساس، سبکهای زندگی و نظامهای ارزشی متنوع در میان گروههای اجتماعی در درون مرزهای جغرافیایی یک کشور است که به گونهای طبیعی با یکدیگر تعامل و همزیستی دارند. چنین ویژگیهایی از تنوع فرهنگی است که ارزشهای اجتماعی، الگوهای رفتاری، مناسبات حقوقی، قانونی و هنجاری متفاوت ایجاد میکند و در موقعیتهای گوناگون زندگی اجتماعی، اعم از روابط خانوادگی و مناسبات مربوط به مالکیت، ازدواج، خرید و فروش، غم و شادیها و ... ظهور مییابد.
زهرا هنربخش در کتاب حقوق فرهنگی تأکید میکند: با توجه به افزایش تنوع فرهنگی در سراسر جهان، در این قرن، شهروندان نیاز به دانش، نگرش و مهارتهایی برای عملکرد در جوامع فرهنگی خودشان و همچنین فراتر از مرزهای فرهنگی خود دارند. آنها همچنین باید مایل به مشارکت در ساخت یک فرهنگ ملی و مدنی نیز باشند که اخلاقی و صرفاً اجتماعی است. اگر قرار باشد انسان فقط موجودی لذتطلب باشد که چند روزی مهلت بیشتر ندارد و با مرگ هم نابود میشود، دیگر جز تشویق به مسابقه بر سر تمتعات پست مادی چه باید بکند؟ در این صورت فرهنگ و حق فرهنگی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
اگر اندیشه و فرهنگ را اساس هویت انسان و فصل ممیز او از سایر مخلوقات بدانیم، حقوق فرهنگی اهمیت خود را مییابد و محروم کردن انسان از آن، همانند محروم ساختن او از تنفس و به منزله قتل او تلقی خواهد بود.
حسن ختام این معرفی را به بیاناتی از مقام معظم رهبری مزین میکنیم که فرمودند: «ما نمیخواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم. باید نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطی که معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان میدهد، تنظیم کرد. برخورد افراطی از دو سو امکانپذیر است و تصور میشود: یکی از این طرف که مقوله فرهنگ را مقولهای غیرقابل اداره و غیرقابل مدیریت بدانیم مقولهای رها و خود رو که نباید سر به سرش گذاشت و وارد آن شد.
متأسفانه این تفکر در جاهایی است و عدهای طرفدار رها کردن و بیاعتنایی و بینظارتی در امر فرهنگ هستند. این تفکر، تفکر درستی نیست و افراطی است. در مقابل، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که آن سختگیری خشن و نظارت کنترلآمیز بسیار دقیق است. این تفکر هم به همان اندازه غلط است.
نه میشود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هرچه پیش آمد، پیش بیاید، نه میشود آنطور سختگیریهای غلطی را که نه ممکن است و نه مفید، الگو قرار داد. (بیانات/سال ۱۳۸۲)
کتاب «حقوق فرهنگی» نوشته زهرا هنربخش در ۱۳۱ صفحه با قیمت ۴۵ هزار تومان تابستان ۱۴۰۰ از سوی انتشارات «شاپرک سرخ» روانه بازار نشر شده است.