جشنوارههای فیلم در جهان ابزار فرهنگی هستند تا از طریق آن کشورهای میزبان بتوانند تفکرات جهانی را به نفع خود شکل بدهند؛ موضوعی که البته هنوز هم تا حد زیادی در دنیا حرف اول را میزند، اما پیرو همین جشنوارهها و اثرگذاری آنها بر فیلمسازان جهان سوم، جشنوارهای زیادی هم در کشورهای مختلف ایجاد شده که نتوانستهاند نام و تأثیرگذاری خاصی به دست آورند.
در ایران هم از این نوع جشنوارهها که با شعار تأثیرگذار جهانی ایجاد شده کم نداریم، شاخصترین آنها جشنواره فیلم فجر است که در سالهای اخیر بیشتر به شوی لباس و تأثیرگذاری خانههای مد تبدیل شده است و هر سال نقدهای جدی حول و حوش این رویداد هنری که هدف خود را گم کرده مطرح میشود، اما در میان جشنوارههای بینالمللی کشورمان شاید نام جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان بیشتر آشنا باشد، آن هم به دلیل هزینههایی که شهرداری اصفهان در هر دوره برای این فستیوال صرف کرده است.
جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان که امسال سیوچهارمین دوره خود را شروع کرده این روزها به محل مناقشه مردم، رسانهها و شهرداری تبدیل شده است، زیرا از یک سو علاوه بر شیوع بیماری کرونا که هشدار داده میشود مردم از هر گونه تجمع در مکانهای سربسته خودداری کنند، افتتاحیهای شلوغ داشت و از سوی دیگر در این اوضاع اقتصادی که بیکاری و تورم کمر ملت را شکسته، صدای بوق و کرنای آن سؤال برانگیز شده است، آن هم رویدادی که خروجی چندانی ندارد و فقط یک دورهمی پرهزینه است، نه برای همه کودکان و نوجوانان بلکه بیشتر برای بزرگسالان و البته کودکانی که ژن خوب دارند! و مهمانانی که در این یک هفته، تعطیلات میگذرانند و میروند.
وضعیت فعلی جشنواره فیلم کودک به شکلی شده است که به قول برخی از اهالی رسانه و فعالان فرهنگی سیلی آن به صورت مردم میخورد تا صورت اصفهان سرخ باشد و آبروداری کند و اگر از خود مردم نظرسنجی کنند، به طور قطع اکثریت با میزبانی چنین جشنوارهای که مانند بارسنگینی بر دوش شهر است، مخالف هستند چراکه به دلیل بیآبی و خشکی زایندهرود و فرونشست زمین، آثار تاریخی و مهمی، چون پلهای خواجو، سیوسه پل در حال تخریب و نابودی هستند، هر چند خشکسالی بهانهای شده است تا مسئولان بر نبود تدبیر تقسیم آب بر پایین دست صحه بگذارند، اما این روزها پلهای تاریخی گاه و بیگاه ترکها و بیرمقیشان به واسطه بیآبی باعث تهدیدشان شده است تا پیهایشان سست شود و متأسفانه این شاهکارهای عصر صفوی رو به خرابی بگذارد و برای مردم اصفهان اینهاست که اهمیت دارند، چون شناسنامه و معرف شهر اصفهان، بلکه ایران به جهان هستند نه جشنوارهای که بعد از ۳۴ سال کارنامهای در خور نام اصفهان برای سینمای کودک و نوجوان در سطح ملی و بینالمللی نداشته و خروجی آن تقریباً هیچ است، شاید به این خاطر که هدف عوامل این جشنواره، رشد سینمای کودک و نوجوان نیست و تنها میخواهند اسمی از رویدادی به هر طریق حفظ شود؛ رویدادی که فقط هزینهآور است و نه تنها آبرو، بلکه آورده نداشته است.
اگر این هزینهها برای دعوت مهمانان داخلی و خارجی، برای تولید محتوا و آثار فاخری همچون «فیلشاه» یا «شاهزاده روم» صورت میگرفت، خروجی بهتری هم برای سینمای کودک در ایران و جهان و هم برای فرهنگسازی و برندسازی شهر تاریخی اصفهان به بار مینشست، لذا امروز که عوامل و تولیدکنندگان آثار هنری به دلیل نبود بودجه به سختی زندگی میگذرانند، با ایجاد اشتغال درست و تأثیرگذار میتوان فرهنگ و هنر را نجات داد نه با ساز و دهل و جشن برای گروهی از ثروتمندان یک شهر. از نقدهای اهالی رسانه اصفهان به این رویداد آن است که عدالت در جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیده نمیشود و این فقط دورهمی گروهی خاص از شهر است. جشنواره کودک میتوانست مانند سال گذشته مجازی برگزار شود یا مانند رویدادهایی، چون المپیک گذشته با کمی تأمل نسبت به غم نان مردم چند سالی دیرتر برپا شود.