جنجال توئیتری حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی پس از اعلام خبر پذیرش عضویت ایران در سازمان شانگهای با پاسخهای جالبی از سوی کاربران توئیتر مواجه شد. او ساعتی پس از اعلام عضویت ایران در شانگهای و در حالی که فعالان مجازی خوشحال از این اتفاق بودند، تلاش کرد با توئیتهایش، این موفقیت را به نام دولت روحانی مصادره کند. او ابتدا نوشت: «از واکسن تا شانگهای، قصه همان قصه است.»اشاره او به ادعای اصلاحطلبان و حامیان حسن روحانی بود که موج ورود واکسن به کشور در هفتههای اخیر را حاصل کار دولت قبل میدانستند. این یعنی که آشنا مدعی است عضویت در شانگهای هم صرفاً حاصل زحمات دولت حسن روحانی است.
او در توئیت بعدی خود صراحت بیشتری به خرج داد و نوشت: «واکسن پیتزا نیست که بتوان آن را تلفنی سفارش داد. شانگهای یک شهر نیست که بتوان یک شبه به آن سفر کرد یک پیمان دستهجمعی است که پذیرش در آن نیاز به دو شرط عدم تحریم بینالمللی و اجماع اعضا دارد. تلاش هشت ساله موفق برای رفع موانع عضویت در این پیمان نشان هر چه باشد نشان غرب گرایی نیست.»
عضویت ایران در سازمان شانگهای پیشنهادی که در سالهای آغازین دولت محمود احمدینژاد داده شد، یعنی نیمه دهه ۸۰. پروسه زمانبری آغاز شده بود و موانع هم متنوع! نحوه همکاری سازمان با رژیم صهیونیستی، تحریمهای ایران، مشکلات یکی از کشورهای عضو با ایران که به علت دعوت از یک مخالف دولت آن کشور به ایران در دولت روحانی پیش آمد و... از سویی شانگهای به عنوان یک جمع شرقی، از دیدگاه دولت روحانی به غرب آگاه بود و میدانست که آنچنان که خود روحانی گفته، آمده تا با کدخدا یعنی امریکا ببندد. با این حال دولتهای مختلف ایران در تلاش برای پیوستن کشور به این سازمان نقش ایفا کردهاند و طبعاً نگاه همهجانبه گرایانه سید ابراهیم رئیسی و خارج کردن سیاست خارجی از محدوده غرب به همه جهان، در این موفقیت موثر بوده است. پس آیا منصفانه است که آشنا را آن را محدود در هشت سال تلاش دولت خودشان کند؟
از سویی، زمان شادی ملت را نباید صرف دعواهای سیاسی کرد. هشت سال جنجال و سیاسی کاری و حاشیهسازیهای مداوم رسانهای کافی نبود؟ کاش یک عضویت در اجلاس شانگهای را بگذاریم برای ملت باقی بماند!
او البته پاسخهای متنوعی از کاربران گرفت. برخی به او یادآور شدند که طبق ادعای روحانی و همکارانش دولت او اختیار کافی در سیاست خارجی نداشته و چطور اکنون میشود این موفقیت را به نام او زد؟ برخی در همین راستا گفتند مگر برجام تصمیم نظام نبود، چطور عضویت در شانگهای برای روحانی شد؟ ظریف هم که طبق ادعای خودش و سایرین، مجری صرف بود و سیاستگذار نبود. پس چه افتخاری نصیب آنان است؟ برخی دیگر بی اعتنایی دولت روحانی به رابطه اقتصادی و سیاسی با چین و شرق را به آشنا یادآور شدند؛ اینکه یک شبه نمیشود عضو شانگهای شد، اما یک سال در چین سفیر نداشتیم؟ یا چطور وقتی ذوق زده از قدم زدن با غرب بودید، شرق را معطل میکردید و غرب را کدخدا میدانستید، انتظار پیوستن به پیمانی شرقی را داشتید؟
آشنا البته پس از موج اعتراضات، تلاش کرد نشان دهد بغضی نسبت به سفر رئیسی ندارد و اخباری از استقبال و بدرقه رئیسی در این سفر را بازنشر کرد، اما بعید است کسی باور کند که او نگاه رقیبانه نداشته است.
نکته بامزه در این میان، واکنش برخی فعالان رسانهای اصلاحطلب بود. در حالی که آشنا تلاش میکرد افتخار شانگهای را به نام دولت روحانی بزند، آنها درصدد برآمدند نشان بدهند که اتفاق خاصی نیفتاده و همکاری با شرق اشتباه است. این دو دستگی موجب استهزا توسط برخی کاربران شد که بالاخره مهم نبود یا مهم بود و روحانی برایش تلاش کرده بود؟ با این حال، همه این جنجالها و مصادره کردنها و کوچک نشان دادن یک موفقیت، نشان از نگاه جناحی حامیان روحانی به منافع ملی داشت.