نیروهای طالبان پس از خروج ناگهانی امریکا از افغانستان موفق شدند در مدت زمان کوتاهی بر تمامی ولایتها تسلط پیدا کنند. اما در ولایت پنجشیر نیروهای محلی به رهبری احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود فرمانده نظامی و وزیر دفاع اسبق افغانستان در مقابل طالبان تشکیل شد. خواسته احمد مسعود، تشکیل یک دولت فراگیر با طالبان است، اما تاکنون موفق به جلب نظر رهبران این گروه نشده است. وی به صراحت اعلام کرده است که هدفش جنگیدن نیست و تنها در صورت موافقت رهبران طالبان با تشکیل دولت فراگیر حاضر به زمین گذاشتن سلاح خود خواهد بود. احمدمسعود تشکیل یک دولت افغان افراطگرا را تهدیدی خطرناک برای افغانستان، منطقه و جهان به حساب میآورد. با این حال پس از آغاز درگیریها بین نیروهای طالبان و نیروهای محلی در ولایت پنجشیر، سفر غیرمنتظره چند روز گذشته ژنرال «فیض حمید» رئیس کل سازمان اطلاعات ارتش پاکستان موجب تغییر توازن قوا به نفع نیروهای طالبان شد. در نتیجه این سفر، پنجشیر با پهپادهای نیروهای هوایی پاکستان و با استفاده از بمبهای هوشمند بمباران شد و دو تن از مقامات بلندپایه وابسته به احمد مسعود نیز کشته شدند. بدین ترتیب پیشرویهای طالبان در ولایت پنجشیر تسهیل شد و آنها موفق شدند دفتر استانداری ولایت پنجشیر را فتح کنند. در پی این پیشرویها احمد مسعود در یک پیام صوتی از مردم خواست برای قیام عمومی علیه طالبان به خیابانها بیایند و پس از آن در چندین شهر تظاهراتی علیه نیروهای طالبان شکل گرفت.
با این حال در ساعات پایانی دوشنبه شب ۱۵ شهریور ۱۴۰۰، برخی منابع از مشاهده هواپیماهای ناشناس بر فراز پنجشیر و هدف قرار دادن مواضع طالبان خبر دادند. وقوع این اتفاق پس از مداخله نظامی پاکستان نقطه عطف جدیدی در تحولات افغانستان به شمار میرود. در واقع این تحولات نشان از آغاز مداخلات خارجی جهت تأثیرگذاری بر روندهای داخلی افغانستان است. هم اکنون علاوه بر پاکستان، کشورهای ایران، روسیه، چین، ترکیه، قطر و هند تحولات افغانستان را از نزدیک دنبال میکنند.
مقامات چین از ماهها قبل درباره خروج شتابزده امریکا از افغانستان انتقاد کرده و هشدار داده بودند این روند به پیشرفت مذاکرات صلح لطمه خواهد زد. پکن به صراحت از افزایش خشونت گروههای افراطی در افغانستان نگران است، زیرا افزایش ناامنی و تصویر آینده نامعلوم در افغانستان، امنیت کشورهای همسایه از جمله چین را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ بنابراین برقراری ثبات و امنیت هدف اول پکن در افغانستان است و توسعه سرمایهگذاری و تجارت در راستای طرح یک کمربند و جاده ابریشم اهداف بعدی خواهند بود. افغانستان دارای منابع عظیم طبیعی است که ارزش این منابع در حدود یک تریلیون دلار برآورد شده است. در نتیجه خروج امریکا، از یک طرف فرصتی برای چین است تا از این منابع عظیم بهرهبرداری کند و از طرف دیگر خطر گسترش تنش و افزایش ناامنی را برای پکن به دنبال داشته است. چین از افزایش تنشها در مرزهای غربی خود نگران است، زیرا مقامات این کشور معتقدند که ایغورهای مسلمان در مناطق غربی چین ممکن است تحت تأثیر گروههای خارجی دست به اقدامات خشونت آمیز بزنند؛ بنابراین با توجه به نقش چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی و دارای نفوذ در پاکستان و از طرف دیگر نفوذ پاکستان بر رهبران طالبان، نقش تعاملی این دو کشور در برقراری صلح و تشکیل دولت ائتلافی در افغانستان افزایش مییابد.
روسیه نیز تاکنون از به رسمیت شناختن طالبان خودداری کرده است. سخنگوی وزارت خارجه این کشور به صراحت اعلام کرده است که تا تشکیل دولت ائتلافی فراگیر از به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان امتناع خواهد کرد. در این بین مقامات ترکیه که سالهاست به دنبال افزایش نفوذ در افغانستان و تأثیرگذاری بر معادلات منطقهای هستند، پس از خروج امریکا تصمیم به ادامه حضور نظامی دارند. رجب طیب اردوغان پیشنهاد کرده این کشور امنیت فرودگاه کابل را در دست داشته باشد. آنکارا به دنبال جلب نظر پاکستان است تا از این طریق بتواند در مذاکره با طالبان تداوم حضور خود در این کشور را تضمین کند.
در میان تمامی کشورهای دخیل در موضوع افغانستان، هند تنها کشوری است که به طور کامل از تسلط طالبان بر این کشور متضرر میگردد. دهلی نو از زمان استقلال تا به امروز در رقابت تنش آمیز با همسایه غربی خود پاکستان به سر میبرد. هند از زمان شکست طالبان در سال ۲۰۰۱ تاکنون سرمایهگذاریهای عظیمی در این کشور کرده است. مقامات هندی توسعه بندر چابهار را در دستور کار قرار دادند تا از طریق ترانزیت کالا بتوانند منافع تجاری خود در افغانستان و آسیای میانه را توسعه دهند. اما حالا، تسلط طالبان بر افغانستان تمام منافع تجاری و امنیتی آنها را به خطر انداخته است. نزدیکی طالبان به پاکستان نیز عامل دیگری برای کاهش بازیگری هند به شما میرود؛ بنابراین این کشور تلاش میکند تا از طریق ایران و چین بتواند صحنه افغانستان را مدیریت کند.
در مجموع میتوان گفت که در میان کشورهای دخیل در افغانستان، پاکستان از سیطره کامل طالبان بر این کشور حمایت میکند و با مداخله نظامی نیز به دنبال تحقق این موضوع است. در طرف مقابل، اما دیگر کشورهای منطقه به خصوص ایران، روسیه و چین از تشکیل یک دولت ائتلافی فراگیر حمایت میکنند، زیرا تداوم ثبات و امنیت پایدار را در گرو مشارکت همه اقوام و گروههای ذینفع میدانند. اما در عین حال حمایت امریکا از تشکیل دولت موقت طالبان که تمامی اعضای آن از نیروهای این گروه هستند، سناریوهای متعددی را برای آینده افغانستان رقم خواهد زد:
الف: طالبان دولتی فراگیر با مشارکت همه جریانات، قومیتها و مذاهب تشکیل خواهد داد و این دولت مورد شناسایی جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین قرار خواهد گرفت.
ب: پاکستان با حمایت عربستان سعودی و امارات تلاش خواهد کرد که دولت طالبان و انتخابات آینده را تحت کنترل و مدیریت خود داشته باشد و گوشه چشمی به سیاستهای امریکا نیز کند.
ج: قطر و ترکیه تشکیل دولت طالبان را تحتالشعاع قرار خواهند داد و با استفاده از نفوذ خود برای کنترل انتخابات و انتخاب کابینه با مدیریت امریکا استفاده خواهند کرد.
در هر صورت مسلم است که صحنه سیاسی و تحولات میدانی افغانستان دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد و نقش این کشور در ژئوپلتیک منطقه بیش از گذشته خواهد بود. مواضع اخیر طالبان در جهت تقویت روابط با امریکا، رعایت حسن همجواری و دوری از رژیم صهیونیستی به نظر نمیرسد مواضعی پایدار و دراز مدت باشند.