کد خبر: 1049442
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۵۳

راننده شيطان‌صفت فكر نمي‌كرد دختر جواني كه براي اجراي نيت شومش ربوده رزمي‌كار است. متهم پس از درگيري‌، دختر جوان را به بيرون پرت كرد و از محل گريخت.
به گزارش «جوان» شامگاه 27 ارديبهشت ماه امسال بود كه به مأموران پليس تهران خبر رسيد راننده خودروي پرايدي دختر جواني را ربوده و پس از درگيري با او پيكر نيمه‌جانش را كنار شركتي در يكي از خيابان‌هاي بزرگراه شهيد لشكري نزديكي ميدان آزادي رها كرده و گريخته است.
با اعلام اين خبر، تيمي از مأموران پليس راهي محل حادثه شدند كه دريافتند در اين حادثه دختر جوان به شدت زخمي و بي‌هوش شده و براي نجات جانش به بيمارستاني منتقل شده است.
درگيري خونين
نگهبان شركتي كه موضوع را به مأموران پليس و اورژانس خبر داده بود، گفت: داخل اتاقك نگهباني‌ام نشسته بودم و از داخل پنجره داخل خيابان را تماشا مي‌كردم. هوا‌ تاريك و خيابان هم سوت و كور بود كه خودروي پرايدي در انتهاي خيابان توقف كرد. داخل خودرو زن و مردي با هم درگير شده بودند كه فكر كردم زن و شوهر هستند و به همين دليل تصميم گرفتم دخالتي نكنم اما هر لحظه درگيري آنها بيشتر مي‌شد، به طوري كه از دور صداي آنها شنيده مي‌شد. خيلي كنجكاو شدم و براي كمك يا ميانجيگري به طرف خودروي پرايد رفتم و از طرفي هم تصميم داشتم موضوع را به پليس خبر دهم. هنوز چند قدمي تا خودرو فاصله داشتم كه راننده خودرو را به راه انداخت و زن جوان هم در حالي كه در باز بود به بيرون پرت شد و راننده هم به سرعت از محل گريخت. وقتي بالاي سر زن جوان رسيدم، او بيهوش شده بود كه همان لحظه براي نجات جانش با اورژانس و اداره پليس تماس گرفتم.
نجات معجزه‌آسا از مرگ
مأموران براي ادامه تحقيقات به بيمارستان رفتند كه متوجه شدند دختر 33 كه پروانه نام دارد پس از اين حادثه به كما رفته است. در حالي كه تيم پزشكي براي نجات جان دختر جوان تلاشش را آغاز كرده بود، بررسي‌هاي مأموران پليس نشان داد پروانه در شركتي حوالي ميدان آزادي كار مي‌كند و هر روز پس از پايان كارش در ميدان آزادي سوار تاكسي مي‌شود و به خانه‌اش مي‌رود اما روز حادثه در دام مرد شيطان‌صفتي قرار مي‌گيرد كه در نهايت در درگيري با او به كما مي‌رود.
همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه دختر جوان در نهايت پس از هفت روز دست و پنجه نرم كردن با مرگ به هوش آمد و پس از بهبودي نسبي ماجراي آدم‌ربايي مرد شيطان‌صفت را توضيح داد.
شيوه مشترك
وي گفت: من كارمند شركتي هستم و شب حادثه به خاطر انجام كارهاي عقب مانده‌ام مجبور شدم ساعت هشت شب از محل كارم بيرون بيايم. زيرگذر ميدان آزادي منتظر تاكسي بودم تا به خانه‌مان بروم كه خودروي پرايدي كنارم توقف كرد. داخل خودروی پرايد علاوه بر راننده كه مرد جواني بود مادر و دختری هم در صندلي عقب به عنوان مسافر نشسته بودند و به همين دليل به راننده اعتماد كردم و پس از گفتن مسيرم در صندلي جلو نشستم.
پس از طي مسير كوتاهي مادر و دختر كنار خيابان پياده شدند و راننده به راه افتاد اما او ناگهان تغيير مسير داد كه به او اعتراض كردم. راننده وقتي با اعتراض من روبه‌رو شد گفت به خاطر ترافيك مسيرش را تغيير داده است. من بار‌ها اين جمله راننده‌های شيطان‌صفت را كه براي فريب مسافرانشان مدعي مي‌شوند به خاطر ترافيك تغيير مسير داده‌ايم در روزنامه‌ها خوانده بودم كه همان لحظه متوجه نيت شوم او شدم.
تهديد به مرگ
از آنجايي كه رزمي‌كار هستم تصميم گرفتم با او درگير شوم اما مرد ابليس چاقويي به پهلويم گذاشت و مرا تهديد به مرگ كرد. او همچنان كه رانندگي مي‌كرد چاقو را به پهلويم فشار مي‌داد كه توان هيچ كاري نداشته باشم و من هم مجبور شدم به او التماس كنم كه مرا رها كند. به او گفتم حاضرم تمامي پول و طلاهايم را به او بدهم كه مرا آزاد كند اما او نيت شومي در سر داشت و به راهش ادامه داد تا اينكه در يكي از خيابان‌هاي خلوت بزرگراه شهيد لشكري خودروش را متوقف كرد.
او مي‌خواست نيت شومش را اجرا كند اما من اسير تهديدهاي مرگبارش نشدم و با او درگير شدم و با پا چند ضربه به او زدم كه متوجه شدم مردي براي كمك بدو بدو به طرف ما مي‌آيد.
در اين لحظه راننده شروع به حركت كرد و در حالي كه خودرواش سرعت گرفته بود مرا به بيرون پرت كرد كه سرم به لبه جدول خورد و بيهوش شدم و او توانست با كيف پول و طلاهايم فرار كند. با طرح اين شكايت پرونده به دستور بازپرس دادسراي ويژه سرقت براي شناسايي راننده شيطان‌صفت در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار