هیچ فرد منصف و آگاه از وضعیت اقتصادی کشور و آثار تحریمهای ظالمانه امریکا روی معیشت و زندگی مردم، مخالف تلاش برای رفع تحریمها نبوده و هرگونه درنگ نسبت به آن را عقلانی و منطقی نمیداند. در همین حال، هم تجربه پذیرش برجام و هم ماهیت فریبکارانه و غیرقابل اعتماد غرب، بهویژه امریکا در مذاکره و دیپلماسی از یک سو و الزامات گفتگو و دیپلماسی عزتمندانه از سوی دیگر به ما میگوید و فریاد میزند که اجتناب از هرگونه تعجیل و نشان دادن اشتیاق به تسریع در روند مذاکرات برای بازگشت به برجام، کاملاً منطقی، عقلانی و حتی لازم و ضروری است.
با همین نگاه منطقی و دغدغه عزتمندی است که رهبر فرزانه انقلاب در این خصوص ضمن اعلام سیاست قطعی نظام یعنی اینکه «امریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستیآزمایی خواهیم کرد، اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهدات برجامیمان برمیگردیم»، با صراحت تأکید کردند «ضمناً این را هم بگوییم؛ ما در این مطلبی که به عنوان راهحل پیشنهاد کردیم، عجلهای هم اصلاً نداریم. حالا بعضیها میگویند آقا فرصت هست، فرصتسوزی نباید کرد، بله ما هم معتقدیم که از فرصتها باید به موقع استفاده کرد و فرصتسوزی نباید کرد، منتها عجله هم نباید کرد، عجله در مواردی خطرش و ضررش از فرصتسوزی بیشتر است. کمااینکه در قضیه برجام عجله کردیم، ما نباید عجله میکردیم.» در ادامه نیز ایشان با اشاره به اینکه معمولاً امریکاییها یک چیزی روی کاغذ میآورند و ادعا میکنند و بعد در میدان عمل چیز دیگری را دنبال میکنند، دلیل این بیاعتمادی را به صورت شفافتری توضیح میدهند.
با وجود این در روزهای اخیر شاهد برخی اقدامات و ادعاها از سوی دولتمردان هستیم که نشانگر نوعی شتابزدگی و اشتیاق برای بازگشت به برجام است. نشانگان چنین شتاب و شوقی را میتوان به موارد زیر ارجاع داد:
۱- ادعای رئیسجمهور مبنی بر اینکه «امریکا امروز آماده است برای اینکه بنشیند و راجع به برجام و بازگشت به تعهدات خود گفتگو کند. بازگشت به تعهدات به معنای دینی و مصطلح آن توبه است.»
۲- تأکید سفیر فرانسه در گفتگو با روزنامه کار و کارگر مبنی بر باز بودن پنجره مذاکره که از نگاه او هدف هم این است که تا قبل از شروع انتخابات در ایران، شاهد احیای کامل توافق هستهای باشیم؟!
۳- تعیین مهلت ششهفتهای برای برداشتن تحریمها به امریکا از سوی معاون سیاسی وزارت خارجه که در پیوند با توافق سه ماهه با آژانس آن را مطرح کرد و مدعی است در غیر این صورت وضعیت دشوار میشود.
جالب اینجاست که در نقطه مقابل، امریکا که ناقض برجام و مسئول پدید آمدن وضعیت فعلی است، از زبان سخنگوی وزارت خارجه خود اعلام داشته است پافشاری ایران بر لغو همه تحریمهای وضع شده در دوره دونالد ترامپ میتواند مذاکرات برای احیای توافقنامه برجام را به شکست بکشاند.
این مقام دولت امریکا تأکید کرده، ایالات متحده امریکا آماده است تحریمهای ناسازگار با برجام را بردارد، اما تحریمهای دیگر همچنان پابرجاست. او حتی اضافه کرده، امریکا حق دارد ایران را در موارد غیرهستهای مثل حقوق بشر و تروریسم تحریم کند. علاوه بر این امریکاییها با وجود شکست سیاست فشار حداکثری خود و آگاهی نسبت به عواقب تداوم این سیاست شکست خورده، همچنان توهم دستیابی به برجام پلاس، یعنی توسعه آن به مسائل موشکی و منطقهای ایران را دنبال میکنند و براساس تصوری غلط زمینه را برای پیشبرد این خواسته غیرمنطقی خود فراهم میبینند. حال آنکه اگر شرایط تغییر کرده، اینک به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته و کشوری که ناقض برجام بوده و اقدامات خصمانه و اشتباه او منجر به خستگی و عدم همراهی حتی متحدان او شده در شرایط افول قدرت، گزینههای دیگرش را از دست داده در موقعیتی قرار ندارد که برای مردم و کشور اسلامی ایران شرط بگذارد. بلکه این مردم و کشور ایران است که میتواند برای وارثان سیاستهای غلط و ظالمانه ترامپ شرط گذاری کند. به نظر میرسد، آنچه به این تصور غلط و اشتباه محاسباتی کاخ سفید کمک میکند، شتابزدگی و تعجیلی است که کلام و رفتار برخی دولتمردان ایرانی به طرف مقابل منتقل میکند؛ کلام و رفتاری که به تصور غلط دشمن منتهی شود، تنها او را در تداوم سیاستهای ظالمانه تشویق میکند و طمع امتیازگیری را نیز دامن میزند. پیگیری چنین تعجیلی که فاقد توجیه در سیاست خارجی است، این ذهنیت را در داخل پدید میآورد که آقایان به دنبال بهرهبرداری از مذاکره برای اهداف انتخاباتی بوده و لذا در نیل به آن حاضرند از الزامات دیپلماسی عزتمندانه و سیاست قطعی نظام نیز عبور کنند. حال آنکه اینجا خط قرمزی است که ایستادن بر آن مورد اتفاق همگانی بوده و خیانت و بیاعتنای به آن اگر فعلا در گرد و غبار بازیهای سیاسی گم شود، اما در تاریخ ثبت شده و بهجا خواهد ماند.