کد خبر: 1041274
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۵
حمید صفت خواننده زیرزمینی که سه‌سال قبل در جریان مشاجره با پدرخوانده‌اش وی را با اصابت ضربه گلدان به سر به قتل رسانده روز گذشته در حالیکه با سپردن وثیقه آزاد بود بعد از برگزاری محاکمه بازداشت و راهی زندان شد.
سرویس حوادث جوان آنلاین: اولین جلسه رسیدگی به پرونده حمیدرضا امیری صفت که در ۲۴‌مرداد‌سال‌۹۶ به اتهام قتل ناپدری‌اش دستگیر شده بود، روز شنبه در شعبه‌دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. آن جلسه به خاطر طولانی شدن قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان به جلسه بعد موکول شد و دومین جلسه صبح دیروز در همان شعبه به ریاست قاضی متین راسخ و مستشاران محمد‌جواد حسین‌زاده و حسن ابراهیمی تشکیل شد.

بعد از اعلام رسمیت جلسه، ریاست دادگاه در توضیح تأخیر شروع جلسه گفت: «قرار بود جلسه در ساعت‌۹:۳۰ صبح برگزار شود، اما از ساعت‌۷:۳۰ جلسه‌ای با حضور مستشاران و پزشک فوق‌متخصص برای بررسی نظریه پزشکی قانونی و ویدئو اسکن مقتول تشکیل شد. به همین دلیل جلسه با تأخیر ۴۰‌دقیقه‌ای شروع شد.»

در ادامه یکی از پسران مقتول در غیاب خواهر و برادرش به عنوان اولیای‌دم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: «از حمید به اتهام قتل عمد و از مادر حمید به اتهام معاونت در قتل شکایت دارم.»
سپس با توضیح ریاست دادگاه درباره اینکه مادر متهم از این اتهام تبرئه شده است، گفت: «باید دفاعیات متهم را بشنوم تا حقیقت برایم روشن شود.»

درخواست قصاص

پس از ۱۰‌دقیقه تنفس از سوی ریاست دادگاه، پسر مقتول بار دیگر در جایگاه ایستاد و گفت: «حمید ۱۰‌سال با پدرم زندگی کرده بود. او کاملاً از بیماری پدرم اطلاع داشت. به همین خاطر در مرگ او مقصر است. برایش درخواست قصاص دارم و حاضرم سهم برادرم توماس را که تاحالا درخواستش را اعلام نکرده است، بپردازم.»
در ادامه عبدالعلی مهرخواه، وکیل اولیای‌دم در جایگاه ایستاد و در دفاع از موکلانش گفت: «با توجه به ۱۸‌بار اقرار متهم به کتک زدن ناپدری‌اش و نظریه آخر کمیسیون پزشکی قانونی مبنی بر اینکه بیماری مقتول تشدید در خونریزی بوده‌است، نه شروع آن اولیای‌دم درخواست قصاص دارند.»

دفاعیات متهم

سپس متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و از پسر مقتول درخواست عفو و بخشش کرد و گفت: «برای بیان حقیقت، سازش و عذرخواهی در خدمت هستم، اما اتهام قتل عمد را قبول ندارم.» او ادامه داد: «همه ضربات در حد هل دادن بود و کشنده نبود. روزی که بازداشت شدم قرار شد مادرم به آنجا احضار شود. نمی‌خواستم او به آن مکان بیاید این شد که ضربات سخت با دستم را قبول کردم.»

سپس متهم به سؤالات ریاست دادگاه پاسخ داد.

قاضی: «پس قبول داری ضرباتی را به صورت مقتول زده‌ای؟»

متهم: «بله، ولی کشنده نبود.»

متهم پس از پاسخ دادن به این سؤال به دستور ریاست دادگاه متهم کنار یکی از دوستانش ایستاد و صحنه درگیری بازسازی کرد.

قاضی: «از بیماری زمینه‌ای ناپدری‌ات و مصرف داروی او مطلع بودی؟»

متهم: «خیر. فقط می‌دانستم او بیماری قند دارد و چند مرتبه از کیش برای او انسولین فرستادند تا اینکه شب قبل از فوتش مادرم گفت هوشنگ خونریزی کرده و در بیمارستان است. آنجا بود که فهمیدم او بیمار بوده است.»

قاضی: «از عمل قلب و گذاشتن فنر اطلاع داشتی؟»

متهم: «خیر»

قاضی: «وقتی پدر و مادرت از هم جدا شدند با چه کسی زندگی می‌کردی؟»

متهم: «چند سال با پدرم و سپس با مادرم، این اواخر هم بیشتر در استودیو محل کارم می‌ماندم.»

سپس قاضی از مادر حمید پرسید: «شوهرتان چند سال قبل عمل قلب انجام داده بود؟»

مادر متهم: «شش‌ماه قبل از فوتش.»

قاضی از متهم می‌پرسد: «چطور نمی‌دانستی ناپدری‌ات به تازگی عمل قلب انجام داده‌است؟»

متهم: «مادرم و هوشنگ بیشتر اوقات در آلمان زندگی می‌کردند و من هم بیشتر وقتم را استودیو بودم.»
قاضی: «ورزشکاری؟»

متهم: «قبل از حادثه بدنسازی کار می‌کردم و گاهی مشغول بازی فوتبال بودم، اما بعد از آزادی از بازداشت بوکس تمرین می‌کنم.»

در ادامه آقای نورالله عزیز‌محمدی، وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از موکلش گفت: «در کمیسیون‌های اولیه اعلام شده‌بود عمل متهم درصدی در مرگ مقتول مؤثر بوده است، اما این درصد در کمیسیون‌های بعدی اعلام نشد. به هر حال در هیچ کدام از این کمیسیون‌ها نظری مبنی بر ضربه با جسم سخت بیان نشده است. همچنین بنا به گزارش علت فوت که خونریزی مغزی بوده است باید شرایط بیماری و نوع دارو‌های مصرفی در نظر گرفته شود. عمل موکلم تشدید در خونریزی بوده است نه شروع. بنابراین برای او درخواست برائت دارم.»

در ادامه نماینده دادستان با توجه به دفاعیات متهم گفت: «در تحقیق از شاهدان همگی گواهی دادند مقتول استفراغ خون داشته است. در گزارش پزشکی قانونی نیز جابه‌جایی خط مغز تأییده شده است که نشان از ضربه سخت به سر مقتول بوده است.»

وی در جواب وکیل متهم گفت: «متهم در جلسات کمیسیون پزشکی قانونی چند پزشک را همراه خود به کمیسیون‌ها آورده بود! به همین دلیل دستور داده شده در کمیسیون‌های بعدی درصد تقصیر اعلام نشود.»

بازداشت متهم بعد از آخرین دفاع

در پایان متهم درجایگاه ایستاد و در آخرین دفاعش گفت: «هوشنگ جای پدرم بود. ما رابطه خوبی با هم داشتیم و با هم به باشگاه می‌رفتیم و گاهی فوتبال بازی می‌کردیم. هرگز فکر نمی‌کردم مشاجره ما باعث مرگ او شود. از اولیای دم درخواست بخشش و از دادگاه درخواست کمک دارم.»

در پایان هیئت قضایی با توجه به درخواست نماینده دادستان مبنی بر تشدید قرار بازداشت موقت، دستور بازداشت متهم را صادر و وی راهی زندان کرد. سپس جهت صدور رأی وارد شور شد.

گلایه‌های مادر

با زدن دستبند بر دستان متهم، مادر او که از دیدن این صحنه شوکه شده‌بود به طرف پسر مقتول رفت و با صدایی لرزان گفت: «آیا در این سال‌ها در حق تو مادری نکردم؟ به پدرت مهربانی نکردم و گذشت نداشتم؟ انتظار نداشتم که فقط فکر قصاص باشی و به گذشت فکر نکنی!» سپس رو به هیئت قضایی کرد و با خوردن قسم گفت: «آن روز خودم شاهد درگیری بودم و باور کنید درگیری و ضربات حمید کشنده نبود. من بین او و شوهرم ایستاده بودم پس باید خودم نیز ضربه می‌خوردم. نمی‌دانم چرا این موضوع آنقدر بزرگ شد و پسرم لباس قاتل تن کرد!»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار