سرویس حوادث جوان آنلاین: هشتم اردیبهشت ماه سال ۹۷، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک پسر ۱۸سالهای به نام امید در بهداری کانون اصلاح و تربیت باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها نشان داد پسر نوجوان با خوردن قرص دست به خودکشی زده، اما در بررسیهای بیشتر معلوم شد او ساعتی قبل با یکی از همبندیهایش به نام زاهد درگیر شده بود. جسد برای علت دقیق فوت به پزشکی قانونی منتقل شد تا اینکه کارشناسان علت فوت را اصابت جسم سخت به سر اعلام کردند. به این ترتیب زاهد که به خاطر حمل مواد به کانون منتقل شده بود، این بار به اتهام قتل عمد بازداشت شد، اما در روند بازجوییها جرمش را انکار کرد و گفت: درگیری با امید را قبول دارم و در آن درگیری کمر او را گرفتم، به همین خاطر ناخواسته سرش به زمین برخورد کرد، اما چند ساعت بعد امید به خاطر عصبانیت، سیستم روشنایی کانون را شکست، به همین دلیل نگهبانان کانون او را به شدت تنبیه کردند.
پسر نوجوان ادامه داد: ساعتی بعد از کتک نگهبانان امید به خاطر سردرد شدید به بهداری منتقل شد ولی با فوت او پزشکان علت فوت را مصرف قرص گزارش کردند. قتل عمد را قبول ندارم.
با انکارهای پسر نوجوان و با توجه به شواهد و قرائن موجود، کیفرخواست به اتهام قتل شبه عمد برای او صادر و پرونده به دادگاه کیفری یکاستان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه پدر مقتول در جایگاه ایستاد و در طرح شکایتش گفت: پسرم قبل از فوتش با من تماس گرفت و گفت چند نفر از نگهبانهای کانون او را کتک زدهاند، به همین خاطر از من خواست برایش لباس ببرم. بعد از ساعتی نگران شدم و با کانون تماس گرفتم تا از مسئولان در مورد مشکل پیش آمده سؤال کنم، اما آنها گفتند مشکلی نیست، فقط کلیه امید درد گرفته و حالش خوب است.
مرد میانسال ادامه داد: پسرم ناراحتی اعصاب داشت، به همین دلیل از مسئولان کانون خواستم اگر امید پرخاشگری میکند و حالش بد است، او را به امینآباد منتقل کنند، اما چند ساعت بعد خبر رسید پسرم با خوردن قرص خودکشی کرده است. هنگامی که جسد پسرم را تحویل گرفتم، پشت گوشش آثار ضرب و جرح وجود داشت. شک ندارم او به قتل رسیده است. برای متهم تقاضای اشد مجازات دارم و از مسئولان کانون و نگهبانانی که پسرم را کتک زدهاند نیز شکایت دارم.
در ادامه مادر امید نیز در جایگاه ایستاد و گفت: پسرم دو ساله بود که از شوهرم جدا شدم. دو فرزند دیگر هم داشتم که در بهزیستی بودند، اما حالا سرپرستی آنها را به عهده گرفتهام و زندگیام به سختی میگذرد که درخواست دیه دارم.
بعد از درخواست اولیای دم، متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش در آخرین دفاع گفت: آن روز به خاطر نظافت با امید درگیر شدم، اما درگیری بالا گرفت که سرش به زمین برخورد کرد، اما او از نگهبانان نیز به شدت کتک خورد. وقتی هم به بهداری منتقل شد، گفتند به خاطر خوردن قرص فوت کرده است. امید سابقه خودکشی و خودزنی داشت، به همین خاطر احتمال خودکشی وجود دارد.
در آخر مشاور کانون نیز به هیئت قضایی گفت: امید به خاطر سرقت در کانون اصلاح و تربیت بود، اما از دوره محکومیتش چیزی نمانده بود. پدرش میتوانست با یک برگه فیش حقوقی هم او را ترخیص کند، اما کوتاهی کرد.
او در آخر گفت: من لحظه درگیری را ندیدهام، اما فیلمهای دوربین مداربسته موجود است و احتمالاً بررسی نشده است. در پایان هیئت قضایی پرونده را برای ادامه تحقیقات به دادسرا فرستاد تا بعد از کامل شدن تحقیقات و رفع نواقص متهم بار دیگر محاکمه شود.