سرویس ورزشی جوان آنلاین : خیالشان هم نیست. نه ککشان از غرامت ۶.۲ میلیون یورویی پرونده ویلموتس گزیده، نه حذف تیم ملی بانوان از رنکینگ فیفا خاطرشان را آزرده و نه به حراج گذاشته شدن ساختمان فدراسیون توسط شستا بابت طلب ۲ میلیون یورویی خم به ابرویشان آورده! دم به دقیقه هم با ملی جلوه دادن مشکلات و شلوغ بازی برای جمع و جور کردن گندکاریهای مالی شان، دستشان یا در جیب ملت است یا مقابل دولت دراز. اما پای تصمیم گیری که به میان میآید ادعای خود مختاری دارند و برای حفظ حکومت ملوک الطوایفی خود با حذف وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دامنه هرگونه نظارتی را بر رفتارشان تنگ و تنگتر کردند! به طوریکه دیگر حتی صدای صالحی امیری هم در آمده است: «از خروج وزیر ورزش از اساسنامه فدراسیون فوتبال چه سودی میبرند؟ چه کسی دارد در سرتاسر استانها به فدراسیون امکانات میدهد؟ چه کسی برای حل مشکلات مالی ۲ میلیون دلار برای فدراسیون فوتبال فراهم کرد؟ بحث دخالت نیست. سه مفهوم را باید از هم جدا کرد. یکی مداخله که مذوم است و نه کمیته و نه وزارت دخالتی در فدراسیون ندارند. اما دوم حمایت و سوم نظارت است. مگر وزارت در توسعه زیرساختها حمایت نمیکند؟»
***
دخالت در امور فدراسیون در حالی دست مایه دست اندرکارانی شده که تدارک انتخابات دهم اسفند را میبینند که به رغم فیفا هراسیهای آقایان، همانطور که رئیس کمیته ملی المپیک هم بدان اشاره میکند، بی تردید خطهایی برای ایجاد حساسیت، به فدراسیون جهانی فوتبال داده میشود: «نگاهی گذرا به کشورهای عربی حوزه خلیج همیشه فارس، چین و آسیای میانه، نشان میدهد که مشکل از جای دیگر آب میخورد. در کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس روسای فدراسیون فوتبال شاهزادهها و انتصابی هستند و این نشان میدهد که عدهای در حال تحریک و خوراک دادن به فیفا هستند و ما به این معترض هستیم.»
***
در واقع مشکل همین جاست که چطور میشود فیفا اعتراضی به انتصاب شاهزادههای عربی به ریاست فدراسیونهای فوتبال کشورهای حوزه خلیج فارس نداشته باشد، اما به ایران بابت تلاش برای کوتاه کردن دست مدیران فاسدی که تا به امروز جز ضرر و زیانهای جبران ناپذیر برای فوتبال این کشور نداشتند و حضور وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در انتخابابت فیفا خورده بگیرد آنهم در حالی که صالحی امیری تاکید دارد در نامه نگاریهایی که در ارتباط با حذف کمیته المچیک از اساسنامه فدراسیون انجام شده، اینفانتینو به عنوان رئیس فدراسیون جهانی فوتبال از حضور کمیته المپیک در مجمع فدراسیون فوتبال کاملا استقبال کرده است: «فوتبال عضو مجمع کمیته المپیک است و اینفانتینو به عنوان عضو هیئت اجرایی کمیته بین المللی المپیک صراحتا از حضور کمیته ملی المپیک در مجمع فدراسیون فوتبال استقبال کرده درحالی که آقایان در فدراسیون فوتبال مدعی بودند که رئیس فیفا مخالف این حضور است، اما در مکاتبات انجام شده رئیس فیفا صراحتا اعلام کرده که نه تنها مخالف نیستیم که به عنوان عضو ناظر از این حضور استفبال نیز میکنیم. مهمتر از همه اینکه ما تیم امید داریم و با توجه به اینکه تیم امید متعلق به المپیک است، میتوانیم یک نهاد نظارتی باشیم؛ بنابراین این حذف یک بی تدبیری است و باید کمیته ملی المپیک به اساسنامه فوتبال برگردد.»
***
در واقع اصلیترین مسئله در این بین نظارت است. پرا که عدم نظارت به خودی خود به معنی زمینه سازی برای ایجاد فساد است. نه فقط در فدراسیون فوتبال که در هر ارگانی و باید شک کرد وقتی همه ارکان فدراسیون امروز با نادیده گرفتن دست درازیهای همیشگی خود مقابل دولت و چپاول بیت المال، امروز که بحث نظارت به میان آمده، عامدان راه را بر هر گونه نظارتی میبندند. حساسیتها در این زمینه زمانی بیشتر میشود که جدا از چماق کردنهای دروغین فیفا بر سرفوتبال برای برداشته شدن هرگونه نظارتی، این بازیها از سوی عدهای مدیریت و برنامه ریزی میشود که مدیریتشان در پستهای مختلف فدراسیون از هیئت رئیسه گرفته تا نواب رئیسی، ریاست و دیگر پستها به شدت پر اشکال بوده و زیر سوال است
آنهم توسط افرادی که همین امروز مدیریت تک تک آنها در طول این سالها در اقصی نقاط فدراسیون فوتبال از هیئت رئیسه گرفته تا نواب رئیسی و ریاست پر اشکال بوده و زیر سوال است. همانهایی که افکار عمومی انتظار دارد امروز پای میز محاکمه باشند برای پاسخگویی به تصمیم گیریهای پر حرف و حدیثشان که ضربههای هنگفت مالی و معنوی بسیاری را متوجه فوتبال ایران کرده همچنان در تدارک ادامه حضور در این میدان هستند. چرا که نه اعتقادی به هاراگیری دارند و نه کناره گیری و برعکس خود را محق میدانند حفظ کردن این سنگر! و جالب اینکه هیچ کس را هم در حد و اندازههای انتقاد نمیدانند! به طوریکه حیدر بهاروند هنوز از پل رد نشده با امتناع از پاسخگو بودن مقابل اصحاب رسانه، در مصاحبهای صراحتا آب پاکی را روی دست همه ریخته و منتقدان را به خاطر اینکه جزو ارکان فوتبال نیستند، به سکوت دعوت کرده و مدعی است که به جز مسئولان اجرایی، بقیه نباید نظر بدهند!
***
اگر چه گفته میشود تاج و کفاشیان طبق بند ۳۳ از ماده ۳۳ اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال (هیچ شخصی نمیتواند بیش از سه دوره متوالی یا متناوب عضو هیات رئیسه فدارسیون باشد، چه به عنوان رئیس، نایب رئیس یا سایر اعضای هیات رئیسه (به دلیل حضور سه دوره متوالی یا متناوب از سال ۸۶ در سه انتخابات متوالی (۸۶، ۹۰، ۹۵) در سمتهای مختلف هیات رئیسه هیچ شانسی برای شرکت در انتخابات ۱۰ اسفند ندارند، اما هنوز هم نفراتی، چون اسلامیان، طالقانی، بهاروند، ممبینی، اصفهانیان و ... بی توجه به قانون منع بازنشستهها در تلاش برای ادامه حضور خود در بدنه فدراسیون فوتبال هستند. آنهم با این توجیه که در ماده ۳۴ اساسنامه فدراسیون فوتبال صراحتا قید شده که هیئت رئیسه در سال ۹ جلسه تشکیل میدهد، درحالیکه با تبصره ۲ قانون بازنشستگی افراد با دریافت یک سوم حقوق میتوانند در ماه ۶۰ ساعت در دستگاههای دولتی فعالیت کنند. این درحالی است که هیئت رئیسه فدراسیون امسال بیش از ۱۳ جلسه را به خصوص در رابطه با اساسنامه این فدراسیون برگزار کرده و هنوز هم سال تمام نشده است! این درحالی است که برخی نفرات هیئت رئیسه، چون طالقانی و اصفهانیان بر امور دیگری مانند کمیته داوران و کمیته استانها نظارت دارند و ماهانه سفرهای مختلفی را به استانها انجام میدهند که بیش از یک نیروی تمام وقت است! درحالی که بازنشستگان حاضر در فدراسیون برای توجیه ادامه حضور خود تاکید دارند که به عنوان نیروهای پاره وقت مشغول کار هستند و اینگونه سعی در توجیه این بی قانونی خود دارند و هرگونه برخوردی هم طبق قانون کشور با آنها، بحث تعلیق از سوی فیفا به واسطه دخالت در امور فدراسیون فوتبال را از سوی فرصت طلبان پیش میکشد. حال آنکه بدون شک اگر از همان روز نخست وزارت هم به مانند کمیته ملی المپیک در این رابطه با فیفا نامه نگاری میکرد بساط این ادعاهای خلاف واقع خیلی پیشتر برچیده میشد تا عدهای به رغم عملکرد افتضاحی که طی این سالها در فدراسیون فوتبال داشتند با قیافه حق به جانب خود را محق به حضور در انتخابات ندانند و وقیحانه مدعی نشوند که فوتبال ایران در این سالها پیشرفت کرده و کسانی که هیچ سابقه اجرایی ندارند نباید حرفی بزنند و انتقادهای مطرح شده نیز نشانه تخریف فوتبال از سوی عدهای است که از قانون اطلاعی ندارند؟!