اصلاحطلبان که روز به روز با فاصله گرفتن مردم از دولت روحانی، تلاش میکنند بیشتر منتقد روحانی شوند و فاصله خود را با او به نمایش بگذارند، علیه سخنان اخیر محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه موضع گرفتهاند. نوبخت اخیراً در یک گفتوگوی تلویزیونی تصریح کرد که «کارمندان باید از دولت بابت پرداخت به موقع حقوق تشکر کنند!» موجب عصبانیت مردم و نیز اصلاحطلبان شد.
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد که از حامیان دولت روحانی محسوب میشود، نوشت: «بخش دیگری از این ویدئو که سر و صداهایی به پا کرد باز میگردد به ادبیات آقای معاون دولت؛ ادبیاتی که حکایت از نوعی «منت گذاشتن» دارد: «کارمندان باید از دولت بابت پرداخت به موقع حقوق تشکر کنند» چرا؟ چون احتمالاً در برخی کشورها حقوق کارمندها را دیر به دیر میپردازند؟ یا، چون میتوانند حقوقها را دیر پرداخت کنند، اما لطف میکنند و سر موقع پرداخت میکنند؟ شاه بیت ماجرا، اما مسبوق به سابقه بودن سخنگوی مستعفی دولت در منت گذاشتن، از بالا به پایین نگاه کردن و شاق دانستن انجام وظیفه است! واکنشها به این بخش از گفت و شنود آقای نوبخت با رسانه نیز مؤید همین مسئله است که اگر راست میگویید چارهای برای نابرابری پرداختها و هزینههای زندگی بردارید واگرنه به موقع و بیموقعِ پرداختهایی که کفاف زندگی را ندهد چه تفاوتی دارد؟»
این روزنامه افزوده: «نوبخت در کنار واعظی، نهاوندیان، آشنا و... از نزدیکترین افراد به حسن روحانی محسوب میشود. نقش و سیطره نوبخت و واعظی بر مسائل پاستور به گونهای است که برخی از تحلیلگران معتقدند بعضی از وزرا از سوی مجلس از آن جهت که دست بهارستانیها به واعظی و نوبخت نرسید استیضاح شدند یا حتی زیر ضرب رسانههای منتقد قرار گرفتند. اما این پنج، شش نفر به خودی خود گردانندگان اصلی پاستور به شمار میآیند به حدی که معاون اول حسن روحانی در بیشتر موارد حتی دیده نمیشود. جدای از مباحثی که حکایت از دخالتهای نهان و آشکار «مشاییهای حسن روحانی» در عزل و نصبها و روندها و نیز تصمیم گیریهای کلان داردظ، بیخبری این عده از جمله محمدباقر نوبخت نیز در کنار لبخندهای آزاردهنده و خونسردی کاذب برای مردم تصاویر و خاطرات جالبی بر جای نگذاشته است. اوایل شهریور ۹۹ بود که وقتی مجری از نوبخت پرسید: از قیمتها خبر دارید؟ نوبخت بدون ذرهای تردید و مکث گفت خیر! و همین پاسخ کافی بود تا مردم متوجه شوند تصمیم را همانهایی میگیرند که بیخبر از قیمتها هستند یا لبخند زدنها نشانگر بیخبری محض از دردی است که روی شانه مردم سنگینی میکند!»