سرویس سیاست جوان آنلاین: انزوای ایالات متحده پس از آن تشدید شده است که دولت کنونی این کشور با خروج از توافق هستهای به ایران تکلیف کرد شروط دوازدهگانه را بپذیرد؛ شروطی که بر اساس محاسبات آنها از نوع تفکر و روحیات تیم مذاکرهکننده فهرست شده بود و جمهوری اسلامی ایران طی ماههای گذشته کمترین توجهی به آن نداشت.
مجموعه عواملی طی سالهای اخیر منجر به انزوای ایالات متحده امریکا در عرصه بینالمللی شده که از جمله آن عوامل نبرد گفتمانی است که انقلاب اسلامی ایران علیه نظام سلطه ایجاد کرده و منجر به بیداری افکار عمومی جهانی به ویژه در منطقه غرب آسیا شده است. رفتار خصمانه و دشمنیهای پیاپی امریکاییها علیه سایر کشورها و نادیده گرفتن حقوق ابتدایی ملتها و اصرار مقامات این کشورها برای تحمیل اهداف خود به سایرین نیز وجه دیگری از عملکرد امریکاییهاست که آرام آرام انزوای این کشور در عرصه بینالمللی را به همراه داشته است.
عدم همراهی برخی کشورهای توسعهیافته در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران مهمترین مصداق منزویشدن ایالات متحده امریکاست که طی هفتههای اخیر و با توجه به آنکه اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد با اهداف ضدایرانی این کشور همراهی نکردهاند، وضوح بیشتری به خود گرفته است.
بهانهای که منشور به دست امریکا داده است
امریکا همواره از یک عبارت تکراری و کلیشهای منشور سازمان ملل متحد برای همراهسازی سایر کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده و آن اینکه «رفتار و جهتگیریهای جمهوری اسلامی ایران ثبات و امنیت بینالمللی را تحتالشعاع قرار داده است.» امریکاییها بارها با تفسیر یکجانبه چنین عبارتی توانستهاند کشورهای قدرتمند را با اهداف ضدایرانی خود همراه سازند و در مقاطع مختلف زمانی تحریمها و محدودیتهای گسترده بینالمللی را علیه کشورمان اعمال کنند، البته یکی از عوامل مؤثر کشورهای قدرتمند و توسعهیافته در همراهی با ایالات متحده در طول سالهای پس از شکلگیری انقلاب اسلامی آن بوده است که این کشورها از به وجود آمدن قدرتی منطقهای که بتواند روی مناسبات و تحولات بینالمللی و منطقهای نقشآفرینی کند و اهداف کشورهای توسعهیافته در منطقه غرب آسیا را به چالش بکشاند، هراس داشته و همواره تلاش کردهاند با ایجاد موانعی بینالمللی از جمله تحریم مانع شکلگیری چنین قدرتی در منطقه شوند. علت اعمال بسیاری از سیاستهای ضدایرانی در طول سالهای اخیر که با اجماع کشورهای توسعهیافته صورت گرفته، همین موضوع است؛ هدفی که هیچ گاه به مرز تحقق نیز نرسیده است، به طوری که امروز جمهوری اسلامی ایران نقش فعال و محوری در تحولات منطقهای دارد و بدون نقشپذیری کشورمان بسیاری از بحرانهای منطقهای که توسط غرب ایجاد شده است، مرتفع نخواهد شد، به طوری که امریکا بارها برای خروج از باتلاقهای منطقهای که با دست خود ایجاد کرده، دست نیاز به سوی طرف ایرانی دراز کرده است.
به هر روی موجسواری ایالات متحده امریکا روی عبارت تفسیرپذیر و مخدوش «به مخاطره افتادن صلح و امنیت بینالمللی» اگر چه عامل خروج از بسیاری از بنبستهای بینالمللی برای این کشور بوده است، اما باید توجه داشت بسیاری از کشورهای توسعهیافته و قدرتمند هدفشان در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، ممانعت از به وجود آمدن قدرتی منطقهای است که چالشهایی را برای نظام سلطه ایجاد کند.
تحریم؛ ابزار همراه کردن کشورها با امریکا
مهمترین و کاربردیترین ابزار امریکا برای ممانعت از انزوای خود در عرصه تصمیمات کلان بینالمللی به کارگیری «تحریم» علیه کشورهای مورد هدف و از جمله جمهوری اسلامی ایران بوده است تا جایی که در هر مقطعی که سایر کشورها بنا به دلایل مختلف از همراهی با ایالات متحده امریکا جهت رویارویی با ایران یا کشور ثالثی منصرف شدهاند، این کشور با فعالسازی تحریم تلاش کرده انزوای خود در عرصه بینالمللی را استتار کند. طی سالهای اخیر نیز امریکاییها بارها با راهاندازی موجی از تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان مانع از آن شدهاند تا انزوای این کشور در برابر جمهوری اسلامی ایران به چشم بیاید.
امروز بعد از گذشت ۲۸ ماه از زمان خروج ایالات متحده امریکا از برجام، رئیسجمهور این کشور در تلاش است ابزار تکراری تحریم را در بعد جدیدی به نام مکانیسم ماشه فعالسازی کند؛ اهرمی که به زعم امریکاییها تا حدودی انزوای امریکا را استتار میکند. در همین باره پایگاه شبکه خبری «سی ان ان» در گزارشی مینویسد: «دولت امریکا، با وجود این واقعیت که متحدان بینالمللی و دشمنانش به شکل جدی مخالف بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران هستند، تلاش دارد این تحریم را مجدداً اعمال کند.»
در بخش دیگری از این گزارش میآید: «در واقع این تلاش، جدیدترین اقدامی است که «واشنگتن» در چارچوب به اصطلاح کمپین فشار حداکثری انجام داده است؛ تلاشی که امریکا را تا حد زیادی در جهان منزوی کرده است. اقدام اخیر در پی آن انجام شد که دولت امریکا نتوانست تحریم تسلیحاتی ایران را که براساس توافق هستهای امروز منقضی میشود، تمدید کند. برخی کارشناسان نیز میگویند این اقدام امریکا، واشنگتن را از متحدان سنتی E ۳، خود یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه، بیشتر دور میکند.»
در همین زمینه نیز بلومبرگ با تأکید بر اینکه «ترامپ امریکا را منزوی کرده نه ایران را» تکاپوی دولت ترامپ جهت راهاندازی مکانیسم موسوم به ماشه را عاملی برای انزوای بیشتر این کشور در عرصه بینالمللی میداند و اعتقاد دارد شکاف به وجود آمده میان امریکا- اروپا را نیز افزایش خواهد داد.
نویسنده همچنین این فرضیه را نیز مطرح کرده است که دولت ایالات متحده از ۳۱ شهریورماه به بعد این ادعا را مطرح خواهد کرد که تحریمهای بینالمللی علیه ایران به صورت خودکار فعال شده است، در حالی که سایر کشورها به ویژه اعضای شورای امنیت تلاش خواهند داشت با بهرهمندی از مکانیسمهای قانونی سازمان ملل در برابر این زیادهخواهیها بایستند.
نویسنده در بخش دیگری از این مقاله ضعفهای توافق هستهای را در موضوعاتی مانند انقضای زودهنگام تحریم تسلیحاتی و عدم ممانعت از برنامههای موشکی و منطقهای دانسته و در عین حال تأکید کرده است، پافشاری ایالات متحده امریکا درباره به کارگیری مکانیسم ماشه منجر به آن خواهد شد تا چین و روسیه نیز در آینده به صورتی گزینشی با قطعنامههای شورای امنیت مواجه شوند و این مسئله، اعتبار این نهاد در حل دیگر بحرانهای مشابه از جمله برنامه هستهای کره شمالی را خدشهدار خواهد کرد؛ راهکاری که این نویسنده برای دولت امریکا پیشنهاد میدهد آن است که مقامات این کشور به جای تمرکز روی فعالسازی مکانیسم ماشه، رایزنیهای مستمر و دیپلماتیکی را با کشورهای خاص انجام و آنها را متقاعد کند تا به رغم انقضای قانونی تحریم تسلیحاتی تا انتخابات امریکا از فروش سلاح به ایران خودداری و پس از آن رویکرد جدیدی در قبال تهران اتخاذ کنند.
معنای واقعی انزوا
نباید در این میان فراموش کرد که عدم همراهی کشورهای اروپایی با امریکا در این برهه زمانی نه به دلیل پذیرش حقوق جمهوری اسلامی ایران در عرصه هستهای و مذاکرات فیمابین بوده است بلکه تاکتیکی است و در آیندهای نزدیک این کشورها به همراهی تمام و کمال با امریکا جهت تشدید فشارها علیه کشورمان کمافیالسابق متمرکز خواهند شد. این در حالی است که انزوای امروز امریکا صرفاً در بحث فردیت این کشور در جهت راهاندازی مکانیسم ماشه نیست و مصادیق متعدد دارد و مهمترین وجه آن عدم همراهی افکار عمومی بسیاری از کشورها در جهت اعمال تحریمها و محدودیتهای بینالمللی بر ایران است، آن هم عمدتاً به دلیل گفتمانی است که جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقهای و جهانی ایجادکننده و مروج آن است.