سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سینمای ایران از ابعاد مختلف با مشکلات و چالشهای عدیده دست و پنجه نرم میکند؛ از سویی نزول کیفیت متنها مثل خوره به جان فیلمها و سریالها افتاده و از سویی دیگر شاهد نوعی خشکسالی در وادی بازیگری هستیم که جنبهای دیگر از کیفیت آثار را تحت تأثیر قرار داده است. در این ارتباط اظهار نظر دو بازیگر زن پیشکسوت عرصه بازیگری از این جهت قابل تأمل است که خود از دل این وضعیت به ماجرا نگاه میکنند و دستی بر آتش بحرانی که دامنگیر محتوا و کیفیت آثار نمایشی است، داشته و دارند.
سیستم سالمی برای انتخاب بازیگر نداریم
مرجانه گلچین درباره وضعیت بازیگری که خیلیها از آن به عنوان دوره افول یاد میکنند، اینگونه اظهار نظر میکند: «متأسفانه حرف زدن درباره بازیگری مثل تف سر بالاست، باور کنید سیستم سالمی در بازیگری نداریم، یعنی چه که یک بازیگر برای داشتن نقش صرفاً باید به مهمانی شبانه برود! اگر آنجا بود نقش به وی میرسد و اگر نه باید سالها خانهنشین شود. چطور اسم این وضعیت را بگذاریم سینما، هیچ کس از پول بدش نمیآید، اما من حاضر نیستم در این فیلمها بازی کنم.» این بازیگر پیشکسوت در گفتگو با میزان، پیرامون کمکاری خود در عرصه سینما گفت: «متأسفانه دیگر جایی برای ما در سینما نیست، چند بازیگر محدود همه فیلمها را بازی میکنند، آن زمان که من سینما کار میکردم هیچ کدام از این دوستان هنوز وارد بازیگری هم نشده بودند، حال امثال من در سینما جایی ندارند و اینها هر روز کار میکنند.»
به گفته وی سینمای ایران بسیار نازل، تکراری و سطحی شده است، حداقل از دست فیلمهای خارجی هم نمیتوانند کپی کنند، سینمای کشور به نوآوری نیاز دارد، میگویند چرا مخاطب به سینما نمیرود، به نظر من اصلاً دلیلی ندارد که مخاطب به سینما برود.
گلچین با اشاره به کیفیت بد فیلمنامهها میگوید: «روزانه تعداد زیادی فیلمنامه به دست من میرسد، باور کنید چند صفحه اول را که میخوانم عطای بازی در آن اثر را به لقایش میبخشم، مگر میشود همه فیلمها تنها به چند سوژه دستمالی شده و تکراری بپردازند. بازیگران پیشکسوت ما همه یا در گذشتهاند یا در خانه و در بستر بیماری هستند، شما اگر به یک تابلوی نقاشی پاییزی هم نگاه کنید به عینه میبینید که هزار نوع رنگ زرد و قرمز وجود دارد، مگر میشود در تعداد زیادی فیلم فقط یک عده محدود بازی کنند.»
پیشکسوتها دیگر احترام ندارند!
گلچین با اشاره به عدم احترام به بازیگران پیشکسوت اظهار کرد: «باور کنید هیچ احترامی برای بازیگران پیشکسوت قائل نمیشوند، شاید ما از نسلی هستیم که ناز کردن بلد نیستیم، نسلی نیستیم که غذای سر فیلمبرداریاش حتماً باید از فلان رستوران درجه یک برسد، ما عادت کردهایم که بازیگری عشق میخواهد و به هیچ عنوان کار سهل و آسانی نیست، اما متأسفانه این نگاه به هیچ وجه در سینمای تجملاتی امروز دیده نمیشود.» بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر اضافه کرد: «من از نسل بازیگرانی هستم که اگر ساعت ۶ صبح آفیش میشوم، ساعت ۵/۵ سر صحنه هستم، اما بازیگران امروز اگر دیر نرسند به قول معروف کلاس کاری خود را از دست دادهاند، من این مناسبات را نمیفهمم، اما خوشحالم که مردم در نهایت بهترینهایشان را انتخاب میکنند. زمان نشان میدهد که این شبهبازیگران پرمدعا چند سال به یاد مردم میمانند. من مزدم را از مردم میگیرم، اما هر چیزی حساب و کتابی دارد، احترام به بزرگتر در میان نسل جوان کلاً فراموش شده است.»
وی با اشاره به برگزاری جشنهای سینمایی اضافه کرد: من پایم را در هیچ جشنی نمیگذارم، به هیچ وجه نمیتوانم خطکشیهای امروزی را قبول کنم، من از بازیگران تازهکار میپرسم که این نگاه از بالا را چه کسی به شما داده است، انسانیتتان کجا رفته است؟ البته گاه حق دارند، مگر میشود در یک جشن سینمایی و تلویزیونی هر سال یک عده خاص کاندیدا شوند؟
گلچین با نقد جشن حافظ خاطرنشان کرد: این گونه جشنها باعث شده تا همکاران جلوی یکدیگر بایستند، مگر میشود هر سال چند بازیگر خاص کاندیدای جایزه شوند، از نظر من امثال همین جشنها برای برخی اعتماد به نفس کاذب ایجاد میکنند، هر سال به آنها جایزه میدهند و باعث میشوند هر بازیگر تازهکاری احساس کند که بر قله بازیگری ایستاده است. این روش از نظر من به نابودی ختم میشود و متأسفانه هیچ فردی هم نمیخواهد جلوی آن بایستد.
مرجانه گلچین تنها بازیگری نیست که به این وضعیت در سینما انتقاد دارد، فاطمه گودرزی بازیگر سینما و تلویزیون نیز معتقد است: «نگاهها در سینما تغییر کرده و من خیلی از این سبک کارها را نمیپسندم و ترجیح میدهم اگر قرار است در کار تلویزیونی باشم هر نقشی را کار نکنم، البته من تلویزیون را به خاطر مخاطبهای گسترده مردمیاش دوست دارم. تلویزیون را مردم میبینند و با طیف گستردهای ارتباط برقرار میکند، اما با این اوصاف، به خاطر اینکه دوست ندارم تنها به صرف روی آنتن بودن، کار کنم، کاری را میپذیرم که به شدت خود آن نقش را دوست داشته باشم. مصداق بارز آن در «شرم» یا «ایلدا»، قصهها خوب بودند و مرا درگیر خودشان کردند، میدانم مخاطب زیادی هم خواهند داشت.»
چرا باید این فیلمنامهها تصویب شوند؟
گودرزی در پاسخ به این سؤال که چرا مثل گذشته سریال فاخر و ماندگار برای تلویزیون ساخته نمیشود و سریالهایی هم که بعضاً روی آنتن هستند نمیتوانند آن ارتباط قابل قبول را با مردم برقرار کنند، به تسنیم میگوید: «اینکه چرا سریالها آنقدر ضعیفند بخشی به انتخاب مدیران تلویزیون برمیگردد که چرا اصلاً چنین قصههایی تصویب میشوند و باید ساخته شوند. اگر قرار است مناسبتی سریالی ساخته شود، چرا نباید بهترینش انتخابش شود، برای اینکه ما فیلمسازان بسیار خوبی داریم که در خانه نشستهاند و کار نمیکنند، شاید اجازه کار کردن ندارند و شاید توقع آنها از کار کردن بهگونهای است که اینها نمیتوانند جوابگو باشند، بنابراین گویی هر کسی از در وارد میشود، میگویند «تو بیا بساز»! من مقصر همه این اتفاقات را مسئولان تلویزیون میدانم! نه کسانی که دارند کار میسازند، چون همه دوست دارند کار بکنند و فیلم بسازند، همه دوست دارند تهیهکنندگی و کارگردانی کنند، اما اینکه در میان این همه تقاضا چگونه انتخاب صورت گیرد به عملکرد مدیران مربوط میشود. چرا آدم بیتدبیری را میآورید تهیهکننده میکنید که نمیتواند از پس کار بربیاید.