سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: رزمندگان در طول دوران دفاعمقدس با الگو قرار دادن امام حسین (ع) و واقعه عاشورا به مبارزه با دشمن پرداختند و قیام امام حسین (ع) یک انگیزه والا برای رزمندگان در راه جهاد در جبهه حق علیه باطل بود. شهدا و رزمندگان افتخار این را دارند که پیرو مکتب امام حسین (ع) باشند و با تمام وجودشان به سید و سالار شهید عشق بورزند. عاشورا اوج فداکاری، ایثار و از خودگذشتگی است. فداکاری و شهادت برجستهترین خصوصیت عاشورا هستند که رزمندگان با تأسی از آن، راهی جبهه میشدند و با قطرات سرخ خونشان، اجازه تسلط مستکبران و دشمنان را نمیدادند. دفاعمقدس جلوهای دیگر از عاشورا بود که رزمندگان با رشادتشان آن را به مردم ایران و جهانیان نشان دادند. در فرهنگ عاشورایی، تسلیم و ترس جایی ندارد و آماده بودن در صحنه مبارزه و مقابل ناحق ایستادن یک اصل اساسی به شمار میرود.
درسهای مکتب عاشورا
فرهنگ عاشورا عامل هویت بخش مهمی در جامعه ما به شمار میرود. قیام امام حسین (ع) و دفاعمقدس هشت ساله، شباهتهای فراوانی با هم دارند و با مقایسه این دو واقعه میتوان گفت نهضت حسینی در دفاعمقدس تجلی یافته است. رزمندگان با الگو قراردادن نهضت حسینی به دفاع از کشور پرداختند. در طول دوران دفاعمقدس رزمندگان در محرم و عاشورا نام اباعبدالله (ع) را بهعنوان بزرگترین انگیزه خود میدانستند و همین انگیزه والا مهمترین تأثیرگذاری را در طول دفاعمقدس داشت. فرهنگ شهادتطلبی و ایثار در راه خدا اولین درس مکتب عاشوراست و عشق به امام حسین (ع) و کربلای حسینی در جان و کلام رزمندگان جاری بود.
راه امام حسین (ع) بهترین راه برای مقابله با دشمن بود که اگر در دفاعمقدس مسیر سیدالشهدا (ع) را نمیرفتیم در مقابل دشمن تسلیم میشدیم. نهضت عاشورا بود که به مردم ما آموخت اگرچه تعداد اندک باشد و تجهیزات و قدرت ظاهر محدود و با هر گروه سنی و در هر موقعیتی تکلیف از دوش ما در برابر ظالم و متجاوز ساقط نیست. عاشورا الگوی عملی برای مجاهده و مبارزه بود، از زن و مرد، از خرد و کلان دیدیم آنها که به این کلاس رفتند، چگونه آموختههایشان را در هشت سال امتحان الهی باز پس دادند و سرافراز ماندند.
ریشههای بینشی و ارزشی دفاعمقدس را باید در قیام عاشورا و نهضت امام حسین (ع) جستوجو کرد. شاخصترین عنصر مشترک در قیام عاشورا و دفاع مقدس «وفاداری» و «فداکاری» است. این ویژگی هم در رهبر و هم پیروان دو نهضت حضوری پررنگ داشت. امام حسین (ع) در همین خصوص میفرماید: «من یارانی باوفاتر و و بهتر از اصحاب خود و اهلبیتی نیکوتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. پس خداوند از طرف من به شما خیر دهد.»
فرهنگ عاشورایی
در سالهای دفاعمقدس فرهنگ حاکم بر رزمندهها کاملاً فرهنگی عاشورایی منبعث از حماسه عاشورا بود، بهنحویکه حتی نامگذاری عملیاتها و وداع رزمندگان در شبهای عملیات در واقع نوعی تجلی شب عاشورا و تجلی میعاد و عهد یاران امام حسین (ع) با ایشان در شب عاشورا بود. هیچ عاملی مؤثرتر و قویتر از فرهنگ عاشورا و امام حسین (ع) نمیتوانست انگیزه مبارزهای الهی برای دفاع از کشور باشد.
از جمله نمودها و جلوههای عاشورا در فرهنگ دفاعمقدس، نامگذاری لشکرها، گردانها، گروهانها، پادگانها، قرارگاهها و حتی سنگرهای رزمندگان به نامهای آشنای کربلا، یاران و مظاهر فرهنگی عاشوراست. در مجموع، حدود نیمی از نام لشکرها و تیپها برگرفته از فرهنگ عاشوراست.
اعزامهای سراسری رزمندگان و اعزامهای محلی و منطقهای، چه به لحاظ شیوه اعزام و چه به لحاظ نامی که بر پیشانی هر رزمنده میدرخشید، راوی شوریدگی و شیفتگی به کربلاست. کاروانها در میان بدرقه پرشکوه مردم، در طنین صلوات، زیارت عاشورا و شعارهای حماسی راهی جبهه میشدند و در پیشاپیش آنها پرچمهایی در اهتزاز بود که عنوانهایی، چون راهیان کربلا، انصارالحسین (ع) و وارثان عاشورا بر آنها نقش بسته بود.
مداحان با نواهایشان دلها را از عشق به امام حسین (ع) لبریز میکردند: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله/ هر که دارد سر همراهی ما بسم الله»، «با نوای کاروان/ بار بندید همرهان / این قافله عزم/ کرب و بلا دارد» و «ندای هل من ناصر حسینی/ لبیک یا خمینی/ پیش به سوی حرم حسینی/ لبیک یا خمینی» روی پیشانیبندهایشان هم «یا اباعبدالله»، «یا حسین»، «زائر کربلا»، «یا حسین شهید»، «مسافر کربلا»، «یالثارات الحسین» و «لبیک یا حسین (ع)» نوشته بودند تا اوج ارادتشان را به سالار شهیدان نشان دهند. رزمندگان با چنین روحیهای وارد جبهه میشدند و در فضای جبهه این روحیهشان را تقویت میکردند.
زندگی با یاد سیدالشهدا
نگاهی به سیره و منش رزمندگان اوج ارادت و عشق آنها به سیدالشهدا را نشان میدهد. آنها در سختترین شرایط هم از یاد امام حسین (ع) غافل نبودند و با عشق به امام و اهل بیتشان نبرد میکردند. با توسل به امام حسین (ع) سختترین لحظات در پیش چشمهایشان جایی نداشت و هیچ موقعیتی آنها را از فکر شهادت و مبارزه نمیترساند. عشقی که از اهلبیت در دلشان داشتند به آنها غیرت و شجاعت میداد و کاری میکرد تا رزمندگان شهادت را در آغوش بکشند و از کشته شدن در راه دین خدا ترسی نداشته باشند.
شهیدعلی نوری در عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» به شهادت رسید. خاطره شهادت او، حرفهای بسیاری در خود دارد. در کتاب مصطفی درباره شهادت ایشان چنین آمده است: «حاج آقا ردانیپور! علی نوری بود صدا میکرد. گوشه خاکریز افتاده بود، زخمی، آب میخواست. گفتیم: آب برایت خوب نیست، اما باز اصرار میکرد. مصطفی گفت: آب میدهم به شرطی که کم بخوری. به خاطر خونریزی برایت خوب نیست. وقتی آب دادیم، ظرف آب را از نزدیکی لبهای خشکیدهاش برگرداند و گفت: این لحظات آخر بگذار مثل اربابم تشنه شهید شوم. رو به کربلا، با صدایی لرزان گفت: السلام علیک یا ... سرش روی دامن مصطفی بود. صدای هقهق مصطفی از دور هم شنیده میشد.»
حرفها و خاطرات زیادی از شهید علی چیتسازیان فرمانده شجاع لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) درباره عشق و ارادت به سیدالشهدا به یادگار مانده است. شهید چیتسازیان در گرمای جانسوز تابستان وقتی اولین قالب را انداخت در تانکر، صدای یکی بلند شد که از کله سحر تا حالا برای دو قالب یخ ایستادیم. مگر نوبتی نیست؟ اما علی گفت: اول نوبت گلوی تشنه پسر فاطمه (ع). با صاحب کارخانه شرط کرده بود که اول یخ تانکر نذری را میدهد بعد بقیه را. با خط نهچندان خوبش هم روی تانکر نوشته بود سلام بر گلوی تشنه حسین (ع).
یکی دیگر از رزمندگان در خاطرهای از این شهید والامقام چنین میگوید: «ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد و کف کفشش کنده شد. با شرمندگی گفتم: علی آقا! بیا کفش من را بپوش، اما با خوشرویی نپذیرفت و تا مقر با پای برهنه و لنگلنگان آمد. وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی و تاول زدهاش، باز شرمنده شدم، اما ایشان از من تشکر کرد. متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟ گفت: چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه یتیمان اباعبدالله.».
اما یکی از زیباترین نجواهای عارفانه را شهیدمصطفی چمران با مولایش دارد. شهیدچمران با نگاهی مملو از عشق و معنویت خطاب به امام حسین (ع) مینویسد: «ای حسین! در کربلا، تو یکایک شهدا را در آغوش میکشیدی، میبوسیدی، وداع میکردی. آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون خود میغلتم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟ از این دنیای دون میگریزم. از اختلافات، خودنماییها، غرورها، خودخواهیها، سفسطهها، مغلطهها، دروغها و تهمتها خسته شدهام. احساس میکنم که این جهان، جای من نیست. آنچه دیگران را خوشحال میکند، مرا سودی نمیرساند. سرورم! آمدهام تا در رکابت علیه کفر و ظلم و جهل بجنگم. با همه وجود آمدهام. تاسوعاست. گروهی بزرگ از یزیدیان با تانکها و توپها و زره پوشها و ماشینهای زیاد و سربازان فراوان در حرکت هستند. حق با باطل روبهرو شده است. دشمن سیلآسا پیش میآید و من میخواهم مثل یکی از اصحاب تو در کربلا بجنگم.»
با یاد کربلا
مروری بر وصیتنامه شهدا نیز به خوبی عشق و ارادتشان به سالار و سرور شهیدان را نشان میدهد. شهیدان دلایل بسیاری برای حضور در جبهههای حق علیه باطل در وصیتنامههایشان بیان کردهاند. یکی از اشارات آنها تأسی به عاشورا و امام حسین (ع) بوده است. آنها ضمن تأسی به سیدالشهدا (ع) بر ادامه راه این امام همام تأکید کردهاند.
شهیدرضا زارع در قسمتهایی از وصیتنامهاش نوشته است: «ای قافلهدار کربلا صبر کن که قافله پیر جماران دارد میآید، این قافله ما فریاد میزند که حسین جان ما مثل تو وارد جنگ شدیم. حسین جان، ظالمانه، جنگ را به ما تحمیل کردند، اما حسین جان ما مثل تو جنگ را تمام میکنیم. حسین جان همه آرزوی زیارت دارند، همه آرزوی شهادت دارند. آیا دیدهاید شهیدان خدایی را، آیا اینها نمیدانستند که اینگونه خواهند شد؟...، اما عشق حسین و نور ایمان مگر میگذارد که در خانهها بمانند.»
شهیدمحمدرضا ایزدپور در حیات بابرکتش جز عشق به امام حسین (ع) چیز دیگری نمیشناخت. در جبهه در هر محفلی که مینشست، میگفت عشق حسینبنعلی (ع) ما را به این وادی کشانده و بس. پیش از شهادت از مادرش خواسته بود مراسم مرا بسیار ساده بگیرید، سر در خانه پرچم عزاداری حسین را نصب کنید و جز اسم حسین، اسم دیگری بر در خانه نزنید، روی سنگ قبرم بنویسید فدایی امام حسین (ع) «انشاءالله قبول کند.»
شهیدیعقوب مهدیزاده در بخشی از وصیتنامه خطاب به مادر خود مینویسد: «مادرم، عشق حسین مرا بدین وادی کشانده، نباید حسین را تنها گذاشت و باید به یاریاش شتافت. لحظهای فکر کن و کربلا را به یاد آور و اباعبداللهالحسین (ع) را که تنها ۷۲ نفر به او پیوستند، تصور کن و امروز لحظات حساسی است و امام نیز فرزند او و از تبار حسین (ع) است.» نگاهی به آمار به خوبی نشان از ارادت رزمندگان به فرهنگ عاشورا دارد. از مجموع ۹۵ عملیات کوچک و بزرگ دفاع مقدس (از عملیات امام مهدی (عج) در تاریخ ۵۹/۱۲/۲۶ تا عملیات مرصاد در تاریخ ۶۷/۵/۵)، ۲۷ عملیات نام و رمز عاشورایی و کربلایی داشتند که از این تعداد، نام ۱۹ عملیات و رمز ۱۴ عملیات عاشورایی بود. این نامگذاریها از ارادت، ایمان و معرفت عاشورایی سرچشمه میگیرند و گواه آن هستند که نام امام حسین (ع)، عاشورا و کربلایش الهامبخش راهنما و پشتوانه روحی و فکری هشت سال دفاعمقدس بوده است.