کد خبر: 101532
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۸۸ - ۱۷:۰۱
مصطفی خدا بخشی


چند سال پیش، پدر خدابیامرزم قبل از فوتش خاطرات آشنایی با مادرم و نحوه ازدواجشان را برایم تعریف کرد.

پدرم آن زمان کارگر یک هتل بود و با مزد نه چندانی که در طول ماه به دست می آورد زندگی خودش را می گذراند. با همان حقوق تصمیم به ازدواج گرفت و به خواستگاری مادرم رفت. تمام بروبیاهایشان دو هفته به طول انجامید و هفته سوم قرار عقد گذاشته شد.

سور و سات عروسی برپا شد. کل جهیزیه مادرم یک وانت وسیله و سه طبق که یکی از آنها آینه و شمعدان بود و دو عدد دیگر لباس های پیش کش و ظرف و ظروف. دو نفر هم کمدی که در وانت جا نشده بود را با خودشان به سمت خانه تازه داماد (یعنی پدرم) آورده بودند.

فردای طبق کشون، عروسی در نهایت سادگی برگزار شد. به رسم محلی های آن زمان یک نفر تشتی را به دست گرفت و نقش ارکستر و خواننده را بر عهده گرفت و مابقی به حد توان خودشان حرکات موزون و ناموزون انجام دادند و...



بعد از این مراسم عروس و داماد به خانه بخت رفتند. خانه ای که از ابتدا با سادگی و بی آلایشی بنیان گذاشته شده بود. از آن خانه هایی که خانم خانه به ذوق دیدار همسر همیشه چشم به در بود که کی همسر وارد می شود تا کفش هایش را جفت کند و ...

امروزه رنگ و لعاب عروسی ها از حالت سنتی خارج شده به گونه ای که بسیاری از افراد برگزاری یک مراسم ساده ولی دلنواز را عامل تضعیف شخصیت خانوادگی خود می شمرند و بر این باورند که هر چه عروسی پرهزینه تر و در مکان لوکس تر برگزار شود، خوشبختی شان سرلوحه دیگر دوستان و اقوام خواهد شد.


● مراسم خواستگاری و خرج و مخارج آن

در این دوره زمانه به مانند گذشته خواستگاری اولین قدم برای آشنایی طرفین به حساب می آید - به غیر از افرادی که اول آشنا می شوند و بعد به خواستگاری می روند- تازه داماد برای اینکه میزان سرمایه داری خود را به رخ خانواده عروس خانم بکشد یک دسته گل تهیه می کند که هر شاخه آن هشت هزار تومان یا بیشتر قیمت دارد، کت و شلوارش هم از این قاعده مستثنا نیست. در طرف مقابل خانواده عروس، خانه خود را به نحوی می آرایند که به داماد از همین ابتدا یادآوری کنند که «ای کسی که به خواستگاری دختر ما آمده ای بدان که این دختر در ناز و نعمت و روی تخت روان بزرگ شده و تاکنون هیچ مشکلی از صد فرسخی او عبور نکرده است بدان اگر به او سخت بگذرد از تو نخواهیم گذشت».

در این جا دور از تصور نیست که آقا داماد کت و شلوار خود را از کسی قرض گرفته باشد و خانواده عروس مبلمان را از همسایه و میوه ها را با چوب خطی که از سبزی فروش سرکوچه دارند، تهیه کرده باشند.


بحث شیرین مهریه

حال که عروس خانم و آقا داماد تا حدی نسبت به هم آشنا شدند، رابطه آنها وارد مرحله جدیدی می شود. مرحله ای که طی آن بسیاری از خانواده ها دفتر معاملات خود را باز کرده و بر سر قیمت دختر چانه می زنند.

یک مدت رسم بود که به سال تولد دختر مهریه تعیین می شد ولی به تازگی بلندترین نقاط جهان معیار مهر قرار گرفته است مثلاً ارتفاع قله دماوند (۵۶۱۰) و هیمالیا (۸۰۰۰) خیلی جالب است. معیارهای دینی به کجا رفته اند یا شاید بهتر باشد این را بگوییم که ما تا چه حد از معیارهای دینی فاصله گرفته ایم. خیلی دور نیست زمانی که می گفتند مهریه یک سکه طلا به نیت یکتایی ایزد منان، پنج سکه به نیت پنج تن، چهارده سکه به نیت چهارده معصوم و ۱۱۴ سکه به نیت سوره های قرآن مجید، ولی گذری بر دفاتر ثبت ازدواج این نکته را به ما یادآوری می کند که دیگر از این معیارها خبری نیست.

به هر حال عروس خانم برای اینکه جلوی دختر خاله اش که چند ماه پیش با ۹۰۰ سکه عروس شده کم نیاورد ۱۰۰۰ سکه از آقای داماد جهت مهریه اش مطالبه می کند. آقا داماد نیز برای اینکه ثابت کند کی داده، کی گرفته قبول می کند و زندگی این دو جوان وارد مرحله دیگری می شود.

به هر حال کل این مراحل که به نوبه خود زمان بر است هزینه های زیادی هم بر دوش خانواده داماد و هم بر دوش خانواده عروس تحمیل می کند.


‌‌● خوان رنگارنگ نامزدی

حال که همه چیز بر وفق مراد پیش رفته و آقا داماد خود را بدهکار حال و آینده کرده، مراسم نامزدی باید در یکی از تالارهای لوکس برگزار شود تا خدای ناکرده شان و منزلت این دو گل باغ امید پایین نیاید. بهترین ماشین تهیه می شود تا این دو گل شاخ شمشاد وقتی در خیابان های شمال شهر در حال تردد می باشند کاملاً به چشم بیایند.


● عروسی و دیدن نادیده ها

مهلت شش ماهه ای که خانواده عروس به آقا داماد برای برپایی عروسی داده اند به پایان می رسد و باز هم مراسم در لوکس ترین سالن ها برگزار می شود و غذاهای رنگارنگ پیش کش میهمانان می شود و عروس و داماد به خانه بخت می روند و بازی زندگی مشترک از این لحظه آغاز می شود...

آیا عقل ومنطق حکم می کند کسی که به تازگی تصمیم به تشکیل زندگی گرفته از ابتدا خرج های گزاف کند؛ آیا این خرج ها می توانند ضامن خوشبختی طرفین شوند؟ این نکات به هیچ وجه مشخص نیست.

شاید در ابتدا چنین به نظر برسد که ریخت و پاش ها و خرج های کلان برای قشر مرفه جامعه مشکلی ایجاد نمی کند و به قول معروف «کک آنها نمی گزد» اما بی شک رواج و بسط تجمل گرایی تیشه بر ریشه هر زندگی ای چه در قشر مرفه و چه قشر ضعیف و متوسط جامعه وارد خواهد کرد.

زندگی بنایی است که برای احداث آن به تفکر ، تعقل و برنامه مشخص نیاز است زیرا «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج».

ولخرجی های بی حد و حصر طبقه مرفه جامعه باعث ایجاد روحیه مصرف گرایی می شود. با این وضعیت جوانی که به تازگی مشغول به کار شده و می خواهد زندگی مشترکی را آغاز کند در ابتدای امر کوهی از مشکلات که تمام آنها صرفاً مادی است را پیش روی خود مشاهده می کند.

گرایش به خرج های اضافی و بی مورد تا آنجا در تار و پود جامعه رخنه کرده که هر کسی که به سمت خواستگاری و عروسی می رود از همان ابتدا به فکر دریافت وام و خرید اقلام قسطی می افتد.

هر وامی، بازپرداختی دارد، یعنی ازدواج می کنیم تا کار کنیم، کار می کنیم تا بدهکاری ها را پرداخت کنیم.

متاسفانه باید گفت امروزه کمتر جوانی را می توان یافت که از همان ابتدای زندگی، مسیر و حرکت و تلاششان برمحور در کنار هم بودن باشد.


● همه حرف می زنند و حرف...

اما در عمل هیچ کس حاضر نیست حتی از چیزهایی که خودش نسبت به آنها مشکل داشته و انتقاد می کند، دست بکشد.

مهریه های بالا، مراسم عقد، عروسی و غذاهای متنوع، نوع ماشین عروس، عکسبرداری، فیلمبرداری، آتلیه و ...

به راستی که باید گفت این همه خرج و مخارج برای یک عروسی است و دیگر هیچ! باز هم با تاسف باید به آمارها رجوع کرد. آمارهای طلاق که افزایش آنها نشان می دهد رسم و رسوم امروزی هیچ تضمینی برای خوشبختی جوانان نبوده است.

ما در پیچ و خم مادی گرایی چنان گیر افتاده ایم که نه راه پس داریم و نه راه پیش و گواه این صحبت همین که کدامیک از ما حاضر است تمام رسم و رسوم رایج را نادیده گرفته و مثل پدران و مادرانمان با یک مراسم ساده اما مملو از عشق و محبت و شادی زندگی را آغاز کند؟

شاید مثل ما مثل معروف «مرگ خوب است اما برای همسایه» باشد اما فراموش نکنیم نادیده گرفتن تجملات «مرگ» نیست.

مرگ زمانی به سراغ ما می آید که در بنیان خانواده خبری از عشق نماند.

□□□

اگر تمام تجملات را رها کرده و فارغ از قیل و قال های موجود به بحث ازدواج جوانان بنگریم خواهیم دید که یکی از مهم ترین معیارهایی که اسلام برای انتخاب همسر در نظر گرفته و بر آن بسیار تاکید دارد، وجود تقوا و دینداری در فرد مورد نظراست زیرا کسی که اهل تقوا و دینداری باشد هرگز خلاف آنچه که خداوند امر فرموده قدمی برنمی دارد. شخص باتقوا و دیندار هرگز به همسر خویش ظلم و خیانت نمی کند چون این را می داند که خداوند در همه حال شاهد اعمال اوست و اگر چنین کند به یقین مورد غضب ذات اقدس پروردگار قرار خواهد گرفت. شخص باتقوا ودیندار هرگز به سراغ عمل منافی با عفت نرفته و از آن به شدت پرهیزدارد. نسنجیده عمل نمی کند و اگرهم خطایی از او سر بزند سعی در جبران آن خواهد نمود.هیچ گاه به محرمات الهی نزدیک نمی شود.

شاید به عقیده عده ای بتوان با پول به همه چیز رسید اما باور کنیم که خوشبختی خریدنی نیست زیرا برای آن قیمتی نیست...

از مال دنیا مهم تر اخلاق نیکو در زندگی است که از مهمترین عوامل استحکام بنیان خانواده به شمار می آید.

حسن خلق از معیارهای مهمی است که باید برای انتخاب همسر در نظر داشت چنانکه در این ارتباط ، حسین شار گوید به حضرت ابالحسن (ع) نامه ای نوشتم که من خویشاوندی دارم، او از دخترم خواستگاری کرده اما بد اخلاق است. حضرت فرمود: اگر بد خلق است به او زن مده. در حدیث دیگری امام رضا (ع) فرمودند: اگر مردی به خواستگاری آمد و دین و اخلاق او را پسندیدی، به وی زن بده و فقر و ناداری اش مانع تو از این کار نشود.

پس به تمام خانواده ها و جوانان توصیه می شود که در تمام تصمیمات زندگی خود سعی نمایند با توجه به دستورات دین، قدم بردارند و لحظه ای از پروردگار خویش که تمام امور به فرمان اوست غافل نشوند زیرا کسی که تابع پروردگار است هیچ گاه در تصمیم گیری های خود دچار تزلزل نمی شود. شاهد این مدعا می تواند مقایسه زندگی های دین مدارانه و خدامحور با زندگی های به اصطلاح مدرن و به قول معروف، با کلاس!! باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار