سرویس اقتصادی جوان آنلاین: شاید تصور شود که بازار متشکل بورس املاک تازه به راه افتاده است، اما سالهای سال است که بازار غیرمتشکل بورس املاک در کشور وجود دارد و کارگزاران این بازار بنگاههای مشاور املاک صاحبمجوز و بدون مجوز هستند که اشخاص سرمایهدار در محلات از طریق این کارگزاریها در حوزه خرید و فروش ملک و سفتهبازی و دستکاری قیمت مسکن و گاهی ساختوساز نیز فعالیت دارند، این در حالی است که وجود ٦ میلیون خانه بیاستفاده و کماستفاده مسکونی در کشور این مهم را تأیید میکند که بورس مسکن ایران بازیگران بسیار بزرگی دارد و جالب اینجاست که، چون بعضی مشاوران املاک خودشان نیز مالک میباشند و در حوزه ملک و کمیسیون معاملات ذینفع افزایش قیمتها هستند، دستی هم در آتش دستکاری نرخها به سمت بالا دارند.
براساس آمارهای موجود در تهران ١٢ هزار بنگاه مشاور املاک ثبتی وجود دارد و نکته قابل تأمل این است که تعداد معاملات مسکن در ماه حدود ١١هزار معامله است؛ یعنی هر بنگاه بهطور میانگین در ماه تنها یک معامله مسکن را انجام میدهد.
با توجه به اینکه فصل جابهجایی مستأجران نیز تنها تابستان است، حال این سؤال مطرح است که بنگاههای مشاور املاک در رکود معاملات مسکن از کدام محل درآمدزایی میکنند و حق کمیسیون این بنگاهها در دریایی از بنگاه مشاور املاک موجود در هر کوچه و پس کوچه مگر چقدر است که میتواند چراغ کسب و کارشان را روشن نگه دارد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند بازارِ مسکن شبیه یک بورس متشکل شده است که کارگزاران آن بنگاه مشاوره املاکیها هستند. این کارگزاریها سفارشهای خرید و فروش مسکن را به هم جوش میدهند و از آنجایی که املاکی را در قیمت کف خریداری کردهاند و به جهت حق کمیسیون نیز از رشد قیمت مسکن نیز نفع میبرند، فعالیتهایی را در فضای مجازی و حقیقی جهت رشد نرخها در پیش گرفتهاند و از این طریق است که در رکودیترین بازارِ مسکن نیز شاهد کاهش قیمت مسکن یا بسته شدن بنگاههای مشاور املاک نیستیم. پس وقتی مورد فوق را در کنار بلااستفاده و کماستفاده بودن ٢٠ درصد از املاک موجود در کشور قرار میدهیم (یعنی احتکار مسکن با هدف دستکاری قیمت و عایدی سرمایه) به این مهم میرسیم که در واقع در اقتصاد ایران یک بازارِ غیرمتشکل بورس ملک وجود دارد و دارای کارگزاریها و سرمایهگذاران و محتکران و سهامداران عمدهای است که اصلاً اجازه اصلاح قیمت را به بازار نمیدهند.
در تأیید بورسبازی در ملک باید گفت ارزش ٢میلیون و ٦٠٠ هزار خانه خالی اگر هر خانه یک میلیارد بها داشته باشد، رقمی معادل حجم نقدینگی کل یعنی ۲ هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان میشود؛ بدین ترتیب یک بورسبازی در ملک شکل گرفته است که باید ارکان این بورسبازی را از بین برد که نقطه سرآغاز این بورسبازی نظارت بر مشاوران ملاک است.
حق کمیسیون معامله مسکن برای معامله آپارتمان یک درصد معامله است؛ یعنی در تهران معمولیترین معاملات آپارتمان کمتر از ۳ الی ۴ میلیارد تومان نیست و برای یک معامله ساده با نوشتن یک قولنامه باید ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان حق کمیسیون پرداخت میشود. مسئولیت قانونی این افراد (مشاوره املاک) در برابر معاملات مربوطه چیست؟ هیچ، همه میدانند تعهد به عهده طرفین معامله است و هیچ مسئولیتی ندارند.
کدام جراح، وکیل، قاضی، سردفتر، مهندس و حتی فوتبالیست و هنرپیشه به این اندازه درآمد دارد؟ فساد به اینجا ختم نمیشود؛ وقتی حقالعمل براساس قیمت معامله پرداخت میشود، میبینیم که مهمترین عامل رشد قیمت مسکن همین افراد هستند. سازمان ثبت، سازمان تعزیرات حکومتی، وزارت صمت و مجلس شورای اسلامی و صنف مشاوران املاک باید به این نابسامانی در حوزه هزینه بالای معاملات مسکن پایان دهند.
یکی از نکات قابل تأمل آن است که شعبات پیشین بانکها جای خود را به بنگاههای مشاور املاک لوکس داده است و با نوع جدیدی از بنگاههای مشاور املاک روبهرو هستیم که اشخاص زیادی در آن در قالب بازاریاب فعالیت دارند و با شگردهای خاص تلاش میکنند، خریدار و فروشنده را به هم وصل کنند. گفتنی است این افراد در فضای مجازی نیز فعالیت دارند. گفته میشود نرخگذاریهای پرت در فضای مجازی برای قیمت کالا در رشد قیمتها مؤثر بوده و در رکود معاملات انتظارات تورمی را به شدت بالا برده است. بیشک اگر بازارِ غیرمتشکل بورس املاک از این وضعیت خارج نشود شاهد سفته بازیهای بسیار بزرگتر در این بخش خواهیم بود.