تقویم ایران اسلامی، ۱۷ مرداد را به نام روز خبرنگار ثبت کرده است. روزی که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۷۷ به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید.
خبرنگاری حرفهای است که از یک سو با خطرات مختلف مواجه است و از سوی دیگر پیوسته در معرض قضاوت افکار عمومی است، بنابراین در فراز و فرود بین خوشنامی و بدنامی و برچسب خوردنهای مختلف قرار دارد. اما مهم این است که خبرنگار باید تا حد ممکن متعهد به حقیقت و رسالت خبرنگاری باشد و شرافت حرفهای خود را با هیچ جریان و روندی معامله نکند. خبرنگاری شغل نیست، باور به کشف حقیقت است و هرکس در پی روشنگری باچراغ حقیقت باشد، جایگاه والای خود را در جامعه خواهد یافت. در این یادداشت، تلاش میکنیم به این حرفه از سه زاویه نگاهی کوتاه داشته باشیم.
۱. خبرنگاری به عنوان یکی از حرفههای پر خطر در دنیا شناخته میشود. این حرفه وقتی تبدیل به شغل پرمخاطره میشود که خبرنگار خود را مسئول در برابر تک تک افراد جامعه میداند و وظیفه سنگین کشف حقیقت و انتقال آن را به مخاطب خود، هر لحظه بر دوش خود احساس میکند. بنابراین تمام جوامع به خبرنگاران و شغل شریف آنها با احترام نگاه میکنند و خبرنگاران از جایگاه و امتیاز اجتماعی خوبی در بین مردم برخوردارند.
این جایگاه و ارزش از دو جهت حاصل میشود. اول اینکه اکثر انسانها به صورت فکری تمایل دارند در جریان وقایع و اخبار قرار بگیرند و دستیابی به این خواسته، غالباً از طریق زحمات خبرنگاران حاصل میشود. بنابراین، وقتی که ما در خانههای خود به استراحت میپردازیم و یا در کنار خانواده مشغول کارهای روزمره خود هستیم، خبرنگاران در اقصی نقاط جهان با به خطر انداختن جان خود، سعی میکنند وقایع را از طریق گزارش، عکس و فیلم به اطلاع ما برسانند.
از نظر جایگاه سیاسی، خبرنگاران آزاد، یکی از مهمترین نیروهای مردم سالاری هستند. خبرنگاران ناظران نیابتی مردم در امور کشور و عملکرد مسئولان هستند. آنها نقش مهمی در اصلاح امور و جلوگیری از فساد و فرهنگ سازی رفتارهای درست اجتماعی دارند، چراکه به عنوان یک گروه مرجع در جامعه، مورد توجه اقشار مختلف هستند و این وظیفه خبرنگاران را سنگین و جامعه را به حمایت و تکریم آنها مکلف میکند.
۲. جریان مدرنیته، خبرنگاران را نیز دچار تحول در مسیر حرفهای خود کرده است. از یک سو، امکانات و ابزارهای خبری، آنها را بدون وابستگی به بنگاههای خبر پراکنی قادر به انتشار اخبار و رویدادها کرده است و از سوی دیگر، جریان غالب سرمایهداری در عرصه جوامع، برخی از خبرنگاران را معاش اندیش ساخته است، بنابراین در چنین شرایطی متأسفانه حقیقت و کشف حقایق، جای خود را به ملاحظات سیاسی، جناحی و در مواردی اقتصادی داده است. وقتی که ملاحظه میگردد در پوشش خبری وقایع، متفاوت عمل میگردد و یا انعکاس اخبار و تهیه گزارش از شخصیتهای مختلف، به صورت متفاوت انجام میگیرد، این امر نشان میدهد که جریان خبری و شغل خبرنگاری در عصر مدرنیته، در خطر افول ارزشها است و در پارهای موارد وعدهها و تمتعهای اقتصادی، خبرنگاران را از جایگاه و رسالت واقعی خود دور میکند و آنان را به ابزاری برای جهت دادن افکار عمومی تبدیل میکند. این اتفاق در مقاطعی در کشور ما و در سایر مناطق جهان بیشتر دیده میشود و ملاحظه میگردد که برخی از خبرنگاران به رغم اعتقاد خود، تبدیل به ابزار تبلیغاتی به جای کشف حقیقت و روشنگری واقعی میشوند و این موضوع آرمان و رسالت، خبرنگاران را مورد تهدید قرار داده و اگر مراقبت لازم توسط ارباب جراید، رسانهها و خبرنگاران صورت نگیرد، این امر مقدس به بیراهه خواهد رفت و چشم بر حقیقت میبندند؛ مثل کشتار مردم بی دفاع یمن، حمله به فلسطینیها و اتفاقات بی شماری در جهان که بر آن سکوت اختیار میشود.
۳. عصر رسانه، جهان را بسان دهکدهای کوچک کرده که در کمتر از چند دقیقه اخبار و اطلاعات گوناگون، به همگان میرسد. اما تفاوت دهکده عصر رسانه با دهکدههای سنتی در این است که در دهکده جهانی، افراد هر لحظه در معرض بمباران خبری قرار دارند و فرصت آن را پیدا نمیکنند که نسبت به آنها غور و تأمل کرده و اخبار موثق را انتخاب نمایند. به عبارت دیگر مخاطبان عمومی، از سواد رسانهای کافی برای بهرهگیری درست از اخبار و اطلاعات برخوردار نیستند. آنها در چنین شرایطی خبرنگاران به عنوان افراد مورد وثوق جامعه، نقش یک شاخص و تنظیم کننده را بازی میکنند. به خاطر برخورداری از سواد رسانهای و جلب اعتماد جامعه، درمواقعی جایگزین سوادرسانهای عموم میشوند، بنابراین داشتن سواد رسانهای برای خود خبرنگاران و اهل رسانه یک امر حیاتی و مهم در گذار سیل آسای اطلاعات است. حال سؤال این است که آیا خبرنگاران ما تلاش کافی برای کسب سواد رسانهای کردهاند؟
این مهم ما را یادآور میشود که سواد رسانهای مختص مخاطبان نیست، بلکه تولید کننده پیام نیز باید با نگاه به رسالت خویش و رعایت نفع و سعادت عمومی، بر دانش رسانهای خود بیفزاید و پیام را متناسب با فکر مخاطب خود تنظیم کند و ارائه دهد تا در دالان پیچیده مهندسی خبر بیگانگان و دشمنان گرفتار نشود. از طرف دیگر، یکی از وظایف اصلی خبرنگاران انجام فعالیتهای خبری در کنار کمک به افزایش سواد رسانهای مخاطبان است. اگر مشاهده میشود که سواد رسانهای عمومی در حد استانداردهای لازم نیست، این بدین معناست که در خصوص افزایش سواد رسانهای جامعه به خوبی عمل نشده است و این روند، مسیر انحراف افکار عمومی را توسط دشمنان، بهخصوص آنکه بد اندیشان نظام اسلامی از ابزارهای بیشتری نیز برخوردارند، فراهم میکند. بنابراین یکی از ضروریات فعلی برای جامعه خبری کشور، در وهله اول تحصیل سواد و دانش رسانهای در حد مطلوب و در مرحله دوم آموزش و ارتقای سواد رسانهای جامعه مخاطب است.