اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، در پژوهشی، به بررسی علل اختلافهای خانوادگی و راهکارهای پیشگیری از آن در تهران بهصورت توصیفی-تحلیلی با روش اسنادی و کتابخانهای و مصاحبه میدانی، پرداخته است.
براساس این پژوهش واقعیت زندگی در این روزهای آغشته به کرونا در تمام دنیا، بودن تماموقت کنار خانواده است. در چنین شرایطی در کنار کمرنگشدن تعاملات اجتماعی، در سبک زندگی خانوادگی، تغییرات محسوسی ایجاد شده است و افراد خانواده علاوه بر تحمل استرس و اضطرابهای موجود ناگزیرند با سلیقههای مختلف اعضا در زیر یک سقف، همسوئی داشته باشند.
بدیهی است نمیتوان انکار کرد که اختلافات خانوادگی از دیرباز در جامعه بودهاست، اما در خانهنشینی و خودقرنطینگی فعلی، اختلافاتنظر و سلیقه، بیشتر بروز داده شده و نارضایتی اعضا را بهوجود آورده است.
بهدنبال اعلام آمار افزایش سهبرابری اختلافهای زوجین یکی از موضوعاتی که در قرنطینه خانگی پیشبینی میشد به وقوع بپیوندد، این بود که شرایط قرنطینه و در کنار هم بودن اعضای خانواده، ممکن است میزان تنش را در خانوادهها بیشتر کند. در این بین عوامل مختلفی از جمله تغییر برنامه روزانه در ایجاد اختلافهای خانوادگی تأثیرگذار هستند. افراد شاغل معمولاً زمان زیادی را در بیرون از خانه فعالیت داشتند و زمان محدودتری را در کنار همسر میگذراندند و طبیعتاً بسیاری از مسائل، مجال بروز پیدا نمیکرد. اکنون با وجود این قرنطینه، اختلافهای برخی خانوادهها بیشتر شده، زیرا زمان زیادی را در کنار هم هستند و اگر این خانواده، فرزندانی هم دارند ممکن است بیبرنامگی در این ایام، موجب مشکلات افزونتری شود، مگر خانوادههایی که خلاقیت بهکار برده و برنامه و سرگرمیهای مختلفی برای خود و اعضای خانواده ایجاد کردند.
از جمله عوامل بروز اختلافها میتواند به موارد ذیل اشاره کرد:
خیانت: متأسفانه خیانت همسر روز به روز قبح خود را بیشتر از دست داده و موجب رنج خانوادههای زیادی شدهاست. خیانت یعنی عمل کردن شخص بر خلاف چیزی که به آن اعتقاد دارد. خیانت میتواند جنسی یا احساسی باشد. دلایل اصلی خیانت عواملی، چون وحشت از طلاق، برآورده نشدن نیازهای جنسی، کمتوجهی و بیتوجهی همسر، ازدواجهای مصلحتی یا ناخواسته، تنوعطلبی و هوسرانی، نداشتن باورهای دینی و اعتقادی قوی و احساس ناکامی در زندگی مشتر ک میباشد.
خشونت: استفاده عمدی از نیروی فیزیکی تهدیدآمیز یا واقعی علیه کسی یا علیه یک گروه یا اجتماع که دارای احتمال وقوع جراحت مرگ، آسیب روان شناختی، عدم توسعه یا محرومیت باشد. دلایل اصلی خشونت علیه همسر شامل پایین بودن سطح سواد، پایین بودن سن زن هنگام ازدواج، فقدان پشتیبانی والدین از فرزند دختر، ناهنجاریهای اجتماعی، باورهای نادرست حاکم بر جامعه، بیکاری، وجود تفکر مردسالاری، اعتیاد، سوءمصرف مواد و الکل باشد.
اعتیاد: مسئله اعتیاد یکی از مسائل اجتماعی کشور است که بر اکثر جرائم و بزههای اجتماعی مانند سرقت، قاچاق کالا، قتل و خشونت تأثیرگذار است. با شدت گرفتن اعتیاد فرد معتاد به ناچار وقت و انرژی بیشتری برای تهیه و مصرف مواد یا ترک آن صرف میکند. اضطراب و تشویش جایگزین آرامش در خانواده شده و فرد مبتلا به اعتیاد دائماً بداخلاق، تندخوی، خیلی خسته و بیعلاقه نسبت به معاشرت با اعضای خانواده است.
مشکلات اقتصادی: چه باور کنیم چه باور نکنیم یکی از مسائل اساسی در بروز خیلی از جرائم و آسیبهای اجتماعی در حوزه خانواده عوامل اقتصادی فقر، بیکاری، نداشتن مسکن، نداشتن تغذیه مناسب و بالا رفتن هزینههای زندگی که این عوامل به نوبه خود باعث مسائل و جرائمی همانند قتل، سرقت، خیانت، تنفروشی، فرزندفروشی، طلاق و ترک منزل میشود. وجود یکی از عوامل بالا به تنهایی میتواند باعث فروپاشی هر خانوادهای بشود.
عدم مهارت ارتباطی: بر این اساس، زندگی زناشویی مستلزم ارتباطی گرم و صمیمی است. زوجهایی که اندیشمندانه با هم زندگی میکنند، راههای بیشماری برای برآوردن خواستههای یکدیگر و حفظ رابطه عاطفی پیدا میکنند. در روابط سرد زوجین افراد به انتظارات همدیگر به درستی پاسخ نمیدهند. آنان همواره به یکدیگر بیاعتنا هستند و باخواستههای همدیگر درگیرند. زوجینی که روابط سردی با یکدیگر دارند، همواره تعارض و تنش را در زندگی تجربه میکنند. عدم توجه به نیازهای روانی و ارتباطی همسر، محدودکردن، توقعات غیرمعقول، ترک منزل، روابط سرد و خشک، عدم بیان نیازها، عدم صداقت رفتاری و گفتاری بوده است که نشان از نبود مهارت ارتباطی بین اعضای خانوادههای دارای اختلاف میباشد.
*دکترای علوم تربیتی اداره برآورد معاونت اجتماعی فاتب