سرویس حوادث جوان آنلاین: ۱۹فروردینسال۹۱ مأموران پلیس از حادثه اسیدپاشی در یکی از ادارات در خیابان آفریقا باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها نشان داد در این حادثه نظافتچی ساختمان که فرزین نام داشت ظرف حاوی اسید را روی یکی از همکارانش که نوید نام داشت پاشیده و بعد از اصابت چند ضربه چاقو از محل گریخته است. بعد از آن بود که نوید به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. همزمان با مداوای نوید تحقیقات برای دستگیری فرزین آغاز شد تا اینکه سه روز بعد از حادثه متهم در شهرستان مریوان بازداشت شد. او در بازجوییها گفت: «من و نوید ششسال به عنوان نظافتچی در اداره مشغول کار بودیم تا اینکه او در رده بالاتری مشغول کار شد. این گذشت تا اینکه در تعطیلات عید یکنفر به صورت تلفنی مزاحم شد بهطوری که همسرم و پدرزنم به من بدبین شدند. وقتی پیگیر شدم فهمیدم فرد مزاحم نوید است. همین باعث کینه شد و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.» متهم ادامه داد: «روز حادثه وقتی نوید را دیدم با چاقو به او حمله کردم و چند ضربه زدم. او هم ظرف اسید را برداشت و به طرفم آمد، اما با پا به زیر ظرف لگد زدم و اسید خیلی اتفاقی روی صورت نوید پاشید.»
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه مرد جوان در حالیکه به کما رفته بود، بعد از چهارماه به هوش آمد. او که چشم راست، لاله گوش راست، بینی و لب فوقانیاش را از دست داده بود و سرش نیز به شدت آسیب دیده بود در طرح شکایتش گفت: «من و فرزین در اداره نظافتچی بودیم، اما از وقتی به دانشگاه رفتم از مهمانان ویژهای که به ادارهمان میآمدند پذیرایی میکردم و به کارهای فرزین هم نظارت داشتم.» شاکی ادامه داد: «بعد از تعطیلات عید نوروز فرزین را دیدم. او در مورد مزاحم تلفنی سؤال کرد که گفتم نمیدانم آن مرد مزاحم کیست.
فرزین با شنیدن این حرف ناگهان یک ظرف چهارلیتری اسید را که از قبل تهیه کردهبود روی من پاشید و با چاقویی که زیر پیراهنش پنهان کرده بود به جانم افتاد. همانجا از هوش رفتم تا اینکه چهار ماه بعد به هوش آمدم.»
با طرح این شکایت، متهم روانه زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه در اولین جلسه رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه چهارم قرار گرفت. در آن جلسه شاکی درخواست قصاص کرد. در ادامه متهم خلاف اظهاراتش با اقرار به اسید پاشی در دفاع از خود گفت: «نوید بعد از برگزاری مراسمات باقیمانده غذا و میوهها را با خودش برمیداشت و به خانهاش میبرد. چند بار به او تذکر دادم و گفتم این کار مرا هم بدنام میکند، اما او گوشش به این حرفها بدهکار نبود. این شد که او را لو دادم. نوید برای تلافی کارم شماره تلفن همسر، پدر و مادرزنم را از تلفن همراهم برداشته بود و بعد از تماس با آنها گفته بود با یک زن غریبه در رابطه هستم. این کار نوید باعث شد همسرم از من طلاق بگیرد. به همین خاطر برای تلافی رویش اسید پاشیدم و با چاقو به جانش افتادم.»
بعد از دفاعیات متهم، وی به قصاص چشم و لاله گوش راست و پرداخت دیه ۵۰۰میلیون تومانی محکوم شد. پرونده بعد از تأیید رأی در دیوان عالی کشور، سال۹۵ به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد، اما حکم صادره اجرا نشد.
با گذشت هشتسال از حادثه، متهم با نوشتن نامهای مدعی شد که توان پرداخت دیه را ندارد. با این درخواست پرونده صبح دیروز بار دیگر روی میز هیئت قضایی شعبه چهارم قرار گرفت. ابتدای جلسه شاکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: «متهم تا حالا یک ریال از پول دیه را پرداخت نکرده است. پرونده هم سهسال است به شعبه اجرای احکام رفته، اما به دلیل نامعلومی حکم اجرا نشده است. تا حالا ۹۹ عمل جراحی انجام دادهام و یکمیلیارد تومان هزینه کردهام. برای تأمین این هزینهها یک خانه در شهر ری و خودروام را فروختم و همراه همسر و فرزندانم مستأجرم. چند میلیون تومان نیز از اقوام قرض گرفتم و حالا بدهکارم. به همین خاطر با پرداخت دیه به صورت اقساط موافق نیستم و تقاضا دارم متهم هرچه زودتر قصاص شود تا درس عبرتی برای دیگران باشد.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: «باور کنید توان پرداخت دیه به صورت یکجا را ندارم و از دادگاه درخواست تقسیط دیه دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.