سرویس حوادث جوان آنلاین: در حیاط ستاد فرماندهی نیروی انتظامی پایتخت، نمایشگاه اقلام سرقتی کشف شده در طرح کاشف ۲ بر پا بود. روی یکی از میزها تعداد زیادی برگه از جمله مبایعه نامه، سندخانه و... وجود داشت که توجه ما را به خودش جلب کرد. نزدیک میز شدم و از جناب سرهنگ جهانگیر تقیپور، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری درباره آنها سؤال کردم. او در توضیح گفت: این مدارک مربوط به یک باند کلاهبرداری است که تا حالا ۱۵نفر از اعضای این باند شناسایی و دستگیر شدهاند. این افراد با جعل سند خانههایی در غرب تهران را که بدون ورثه یا مستأجر هستند، مبادرت به فروش یا گرفتن وامهای کلان از بانکها میکردند که با شکایتهای مشابه این افراد تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر شدند. میزان کلاهبرداری این پرونده تا کنون بالغ بر ۷۰میلیارد تومان است.
بعد از این توضیحات سراغ یکی از متهمان این پرونده رفتم. او محمد نام داشت و ابتدا سعی داشت جرمش را انکار کند و میگفت که از موضوع کلاهبرداری بیخبر بوده که با حضور افسر پرونده و نشان دادن اسناد جعلی کشف شده لب به سخن گشود و به سؤالاتم پاسخ داد.
چند سال داری؟
۳۵ سال.
این املاک در کدام منطقه تهران بود و چطور آنها را شناسایی میکردید؟
سعادت آباد، چند نفر از اعضای باند برای شناسایی این املاک به آن منطقه میرفتند سپس با سرقت اسناد و مدارک آنها را جعل میکردیم و در موارد گوناگون کلاهبرداری میکردیم.
از نحوه کلاهبرداری بگو.
در فضای مجازی ملک را با قیمت پایینتر از ارزش واقعی تبلیغ میکردیم و آگهی فروش فوری میگذاشتیم. در اقدامی دیگر با سند جعلی به بانک میرفتیم و وامهای چند میلیاردی میگرفتیم. کارمند بانک استعلام میگرفت، اما فیزیک سند اشکال داشت ولی آنقدر ماهرانه بود که کارمند متوجه نمیشد. در بعضی موارد هم با ضمانت سند بعضی اقلام گران مثل درهای ضد سرقت، دوربینهای مداربسته و... میگرفتیم و آنها را میفروختیم. در جایی دیگر این اسناد را در وثیقه بعضی زندانیان میگذاشتیم و آنها را آزاد میکردیم. چند باری هم این اسناد را در اختیار افرادی گذاشتیم که بتوانند وام بگیرند و سهم خودمان را میگرفتیم.
تا حالا چند سند جعل کردهای و چند سال است که مشغول کلاهبرداری هستید؟
چهار سند و چهار سال است که با تأسیس یک دفتر مشارکت در ساخت فعالیت میکنیم.
وکالتنامهها به نام خودتان بود؟
در بعضی موارد بله، ولی گاهی افراد شبیه مالکان را پیدا میکردیم و با پرداخت پول به آنها وکالت را به نام آنها میزدیم.
تا به الان چند شاکی داری؟
۴ شاکی دارم.
در مورد یکی از آنها توضیح بده.
یکی از آنها پزشک بود. او سکته قلبی کرده بود و زمینگیر بود. روزی به خانه او دستبرد زدیم و مدارک و اسناد خانه را سرقت کردیم. آن پزشک از ما شکایت کرد و دستگیر شدیم. اما بعد از آزادی با کپی اسناد و جعل آنها، خانه وی را فروختیم.
چطور دستگیر شدید؟
بعضی از مستأجران با مالکان خود تماس گرفته بودند و آنها را درجریان بازدید مشتریان برای فروش گذاشته بودند. در مورد خانههای خالی از سکنه هم با بازگشت مالکان و پیگیری آنها باعث شد مورد تعقیب قرار بگیریم.