سرویس اقتصادی جوان آنلاین: وقتی دولتیازدهم روی کار آمد حجم نقدینگی در حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان بود و امروز ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان در واقع در مدت هفت سال نقدینگی پنج برابر شدهاست و از آنجایی که اقتصاد این مدت در رکود و تقریباً رشد منفی یا نهایتاً صفر درصد بوده است، حجم پول نسبت به حجم کالا در اقتصاد پیشی گرفته و تورم و گرانی هر روزه را رقم زده است. برای رهایی از این چرخه یا باید سیستم بانکی از زیر بار سلطه سازمان برنامه و بودجه و برخی از ابر بدهکاران بانکی خارج و این بخش با اصلاحات شدید همراه شود تا ماشین چاپ پول بدون پشتوانه متوقف شود یا اینکه خلق نقدینگی با رشد اقتصادی و افزایش تولید کالا و خدمات همراه باشد.
در شرایط کنونی هر روز در حدود ۲ الی ۳ هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده میشود و در هر ماه میبینیم در حدود ۷۰هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده شدهاست، در صورتی که به همین میزان نتوانستهایم کالا و خدمات در اقتصاد تولید کنیم، این برتری ریال نسبت به کالا موجب شده است تا اصناف و اتحادیه و انجمنها و صنایع و کارخانجات با محاسبه پیوسته خلق نقدینگی بدون پشتوانه، هزینه کاهش ارزش پول را روی قیمتها بیفزایند، به همین دلیل مردم هر روز با قیمتهای جدیدی در خرده فروشیها و فروشگاهها روبه رو میشوند.
فرایندی که در نظام مالی ایران به رشد روزانه ۲ الی ۳ هزار میلیارد تومان منتج میشود، دودش هر روز به چشم مردم میرود، زیرا تولیدکنندگان کالا و خدمات متوجه چاپ بیرویه پول در سیستم بانکی ایران شدهاند و هزینه کاهش ارزش پول مالی را روی قیمت کالاهای تولیدیشان محاسبه میکنند، این فضا باعث شدهاست مردم از همه طرف با رشد هزینهها روبه رو شوند و دیگر دخل مردم حتی بخشی از خرجشان را هم پوشش نمیدهد، حال چه رسد به آنکه بخواهند به بازارهایی سنگینی، چون مسکن ورود کنند، از همین رو شاهد افزایش جامعه اجارهنشین در کشور به محدوده ۷میلیون شدهایم و البته شاهد رشد حاشیه نشینی در کنار شهرها هستیم.
میزان تأمین مالی واقعی سیستم بانکی در سال۹۸ رقمی کمتر از ۴۰۰هزار میلیارد تومان بودهاست، این حجم از تأمین مالی نشان میدهد که بانک دیگر نمیتواند سلطان تأمین مالی در اقتصاد ایران باشد، از همین رو صنایع و کارخانجات رشد قیمتها تنها را برای تأمین مالی بنگاه یافتهاند، شاید به همین دلیل است که شاهد صدور مجوزهای رگباری موافقت با افزایش قیمت محصول از سوی مراجع قیمتگذاری هستیم.
افزایش قیمت در بازارهای مختلف کاری کرده است که تالارهای پذیرایی مدتها است که عروسی و شادی به خود ندیدهاند و هر چه که هست مجلس ترحیم و عزا بوده است. در این بین در شرایطی که تورم و گرانی پوست از سر حداقل دستمزد نیروی کار کندهاند، هر روز خبر میرسد که فلان صنعت مجوز افزایش قیمت خود را از نهاد قیمتگذار اخذ کرده است. بازار مسکن هم منتظر است تا از خجالت ۷میلیون مستأجر در آستانه فصل جابهجایی سال۹۹ در آید.
تمامی بازارها به جز بازار کار و دستمزد برای افزایش قیمتها خروش کردهاند و گوی سبقت را از یکدیگر میربایند وقتی هم از رهاسازی بازارها از هفت دولت و این همه گرانی و تورم انتقاد و گلایه میشود، عدهای با پیش کشیدن مباحث اقتصادی، چون تورم مزمن و سلطه مالی دولت بر ماشین چاپ پول و تحریم و کاهش سرمایهگذاری ثابت و... به منتقد میفهمانند که تورم و گرانی قرار بود بسیار بیش از اینها باشد، اما ما کنترلش کردیم پس تا همین جای کار تو یک برنده هستی، زیرا به جای تورم صددرصد با تورم ۴۰درصد روبه رو هستی!
اگر چه عدهای از مسئولان وضعیت کنونی اقتصاد و بازارها را مطلوب ارزیابی میکنند، اما واقعیت امر این است که پول به شدت در حال بیارزش شدن است و هر روز مردم در هر بازاری که میروند با یک قیمت جدید روبه رو میشوند و واقعاً این سؤال پیش آمده است که چه زمانی قرار است نوسان شدید در بازارها پایان یابد، زیرا این وضعیت مردم را دچار فروپاشی عصبی و روانی کرده است.