کد خبر: 1004661
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۹
پیمان قادری
کارنامه مصطفی کیایی نشان می‌دهد او تا قبل از ساخت فیلم «مطرب» با فیلم‌های اجتماعی با داستان درست و کارگردانی سنجیده، نام خود را جزو کارگردان‌های موفق نسل جوان سینما تثبیت، اما در ادامه راه دیگری را انتخاب کرد.

پس از ناکامی فروش فیلم «چهارراه استانبول» او با یک چرخش کامل سراغ فیلم سطحی و بدون کیفیت «مطرب» رفت و اتفاقاً فیلم فروخت و کیایی با این بک‌گراند سراغ ساخت اولین سریال شبکه نمایشی خویش رفت، با حفظ و پرداختن همان کلیشه‌های رایج و نخ‌نما شده که دیگر از فرط تکرار برای مخاطب عادی این نوع کار‌ها هم جذابیتی ندارد.

کیایی با استفاده مجدد از پرستویی که در سریال «مطرب» نقش یک لمپن دهه پنجاهی را بازی کرد از او در نقش اصلی سریال یعنی سرهنگ فریبرز صبوری استفاده کرد و نشان داد که پرستویی برخلاف آن ظاهر آرمانخواه و متعهد، در فطرتش علاقه خاصی به بازیگری به هر قیمت ممکن و در هر کاراکتری دارد و حواسش نیست که در قسمت یازدهم حتی یک سکانس هم حضور نداشته است.

سریال «هم‌گناه» سریال پرشخصیتی است و این پرشخصیت بودن این فرصت را به سازنده نمی‌دهد که بتواند شخصیت خلق کند و آدم‌ها در حد تیپ باقی می‌مانند. نمونه بارز خلق چنین تیپ‌هایی محسن کیایی یا حبیب رضایی هستند. محسن کیایی که اتفاقاً بازیگر خوبی است دوباره خودش را در نقش جوان‌های احساسی زبر و زرنگ و خوش صحبت و شیرین‌بیان تکرار می‌کند یا حبیب رضایی دوباره همان تیپ نام آشنا و تکراری‌اش را در فیلم‌هایی نظیر «آرایش غلیظ» و «همه چیز برای فروش» که او نقش آدم‌های رند و آب زیرکاه را بازی می‌کرد ارائه می‌دهد.

در بحث داستان‌پردازی هم روابط علت و معلولی جواب نداده و کلی سؤال روی دست کارگردان مانده؛ اینکه آدمی مثل فریبرز صبوری که اینقدر خودش را متعهد و دلسوز نشان می‌دهد چرا به راحتی رضایت می‌دهد که ۲۷ سال از زن و پسرش بی‌خبر باشد یا قضیه عشق پسر کم‌سن و سال پولدار به زن مطلقه سن بالا یا فداکاری عجیب و غریب فرهاد در ازدواج با یک دختر کم سن و سال به بهانه داشتن احساس عذاب وجدان برای تصادف با پدر او، همه باگ‌های سریالند.

اینکه ۱۲ قسمت از «هم‌گناه» گذشته و فقط حفره‌های متعدد فیلمنامه مشخص شده معنایی دارد جز شکست کیایی در شبکه خانگی و اینکه فیلیمو این شکست را با خبرسازی حول پایان فصل اول رفع و رجوع می‌کند توجیهی نیست برای شکست؟ مگر یک فصل یا سیزن نباید آغاز و نقطه اوج و سپس فینال داشته باشد؟ پس چرا فصل اول «هم‌گناه» شروع نشده، تمام شد؟

در ساختار استاندارد سریال‌سازی در ارتباط با معرفی یک خاندان محوری سریال بر ترسیم درست روابط درون خانوادگی و برون خانوادگی که برای مخاطب قابل باور است تأکید می‌شود، اما در «هم‌گناه» هیچ وقت مخاطب نمی‌تواند چنین حسی را درباره خاندان معظم صبوری داشته باشد و این، خود مهم‌ترین خلأ سریالی است که امید‌های زیادی بدان بود ولی به سرمنزل مقصود نرسید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار