نگاه تبعیضآمیز همان انتقاد همیشگی است که متوجه مسئولان ارشد ورزش بوده و هست. با اینکه مسئولان همیشه نسبت به این انتقادها موضعگیری کردهاند، اما عملاً نه تنها قدمی برای نشان دادن خلاف این واقعیت برنمیدارند، بلکه با اظهارنظرهایشان بر ادعای منتقدانشان نیز مهر تأیید میزنند. در شرایطی که فوتبال ملی و باشگاهی کشورمان تعطیل است، وزیر ورزش و جوانان در مصاحبه با سایت این وزارتخانه بر حمایتهای ویژهاش از سرخابیها، آنهم بدون تعصب به قرمز و آبی تأکید کرده است!
فوتبال به عنوان پرطرفدارترین، اما کمبازدهترین رشته ورزشی ایران شناخته میشود. خیل عظیم هواداران و مردمی که نتایج تیمهای ملی و باشگاهی را دنبال میکنند همیشه بهانه خوبی بوده برای مسئولان و مدیران که تمام تمرکز خود را به مستطیل سبز و حواشی آن معطوف کنند. البته این تنها دلیل توجه افراطی آقایان به فوتبال نیست و دلایل مهمتر و استراتژیک دیگری نیز وجود دارد، اما اقبال عمومی به فوتبال بهترین دستاویز برای لاپوشانی بسیاری از واقعیتها، هجوم توجهات و رسیدگیها به یک رشته پرحاشیه است. در فاصله چند ماه سرنوشتساز تا بازیهای المپیک و در روزهایی که فوتبالمان به خواب زمستانی فرو رفته و تیم امید نیز همچنان در حسرت گرفتن سهمیه المپیک ماند، مسعود سلطانیفر دوباره بحث استقلالی یا پرسپولیسی بودنش را مطرح و آن را تکذیب کرد. یک نفر باید از وزیر این سؤال را بپرسد که واقعاً در برهه کنونی تنها دغدغه شما اعلام بیطرفی در حمایت از سرخابیهاست؟! چگونه است که با این همه چالش، حاشیه و مشکلات در ورزش کماکان بحث پرسپولیسی یا استقلالی بودن برای شما اهمیت دارد؟ قاعدتاً شعارهایی که بعضاً روی سکوها داده میشود و اظهارنظرهایی که هرازچندگاهی از سوی برخیها در رسانهها منتشر میشوند نباید آنقدرها هم برای سلطانیفر مهم باشد که از رسانه داخلی وزارتخانه برای تکذیب آنها استفاده شود.
جالب اینکه شخص وزیر بهرغم تکذیب علاقهاش به یکی از دو تیم پرسپولیس و استقلال به شدت بر حمایت ویژه از سرخابیها تأکید کرده و آنها را قطب اصلی فوتبال ایران خوانده است. در اینکه سرخابیها قطبهای فوتبالمان هستند حرفی نیست، ولی ابهام اصلی اینجاست که بهرغم این همه نگاه ویژه و توجه خاص این دو تیم کماکان غرق در حواشی رنگارنگ هستند و خسارتهای مالی سنگینی به اقتصاد کشور زدهاند!
سالهاست که آقایان رسیدگی به حال و روز قرمزها و آبیها را در رأس امور قرار دادهاند و از نظر آنها پرداخت بودجه کلان و دولتی به سرخابیها نه تنها ایرادی ندارد، بلکه برای نشاط جامعه هم ضروری است. در همین اواخر هر زمان که سوءمدیریتها در این دو باشگاه به اوج رسیده و قراردادهای مشکوک به پرداخت جریمههای هنگفت منجر شده، وزارت پای کار آمده و جورکش بیکفایتی مدیران خود شده است. کاش وزیر به این مسئله هم اشاره میکرد که وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی این دو تیم پرطرفدار و بسیار پرهزینه، اعتقادی به شایستهسالاری ندارد و این موضوع را در انتخاب اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل به وضوح میتوان دید. ثمره این بیتوجهی را در بدهیهای هنگفت، شاکیان پرتعداد داخلی و خارجی و هزار و یک مشکل ریز و درشت دیگر میتوان جستوجو کرد، تا جایی که برای گرفتن مجوز حرفهای و حضور در لیگ قهرمانان حتی کار به سندسازی هم کشیده شد.
یکبار دیگر به متولی اصلی ورزش کشور گوشزد میکنیم که فوتبال تنها رشته ورزش ما نیست؛ مدالآوران و قهرمانان المپیکیمان مدتهاست که از کمبودها گلایه میکنند و نگران مبارزه با همتایان خارجیشان در توکیو ۲۰۲۰ هستند. بد نیست در کنار حمایت ویژه از فوتبال و مسئولیت ویژه شما در رسیدگی به امورات روزمره سرخابیها، قدری هم برای غیرفوتبالیها وقت بگذارید و اندکی از بودجه فوتبال را صرف رشتههای موفق و تأثیرگذار کنید و المپیک را دریابید.