سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، صبح دیروز متهم این پرونده بعد از جلب رضایت اولیایدم از زندان به شعبهدهم دادگاه کیفری یک استان تهران اعزام و برای دومین بار محاکمه شد. با اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی متین راسخ، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در قرائت کیفرخواست گفت: متهم به نام محمد ۳۳ساله، در ۴خردادسال۹۳ به اتهام قتل مرد سالخوردهای به نام رحمان و دخترش به نام مریم همچنین مجروحیت پسر خردسال مریم در یک حادثه آتشسوزی عمدی بازداشت شد. او بعد از دستگیری به جرمش اعتراف کرد و گفت: «به خاطر کینهای که از رحمان داشتم مرتکب جرم شدم». نماینده دادستان در ادامه گفت: «متهم با درخواست قصاص از سوی اولیایدم محاکمه و به قصاص محکوم شد، اما او بعد از تأیید این حکم توانست با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند. از دادگاه درخواست رسیدگی به پرونده از جنبه عمومی جرم را دارم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر ماجرا را شرح داد. او در توضیح گفت: «چند سال قبل رحمان یک دختر افغان به نام راضیه را به عنوان کارگر به خانهاش آورده بود. ما همسایه آنها بودیم به همین دلیل وقتی آن دختر را دیدم به او علاقهمند شدم و به بهانه رفت و آمد با رحمان آن دختر را ملاقات میکردم. رحمان وقتی متوجه موضوع شد با من صحبت کرد و خواست دیگر به آنجا نروم تا پدر راضیه از افغانستان به ایران بیاید سپس به خواستگاریاش بروم. من خیلی به راضیه علاقهمند شدهبودم به همین دلیل قبول نکردم، اما رحمان دستبردار نبود و مانع دیدن راضیه میشد.» متهم ادامه داد: «این کشمکش ادامه داشت تا اینکه شب حادثه یک گالن بنزین ۲۰لیتری برداشتم و به طرف خانه رحمان رفتم. وقتی مقابل خانه او رسیدم ظرف بنزین را داخل خانه پرتاب کردم و بعد از زدن کبریت فرار کردم. در این حادثه پسر، دختر و همسر رحمان با کمک همسایهها نجات پیدا کردند، اما رحمان و یکی از دختران او به خاطر شدت سوختگی فوت کردند. پسر مریم نیز در این حادثه ۴۰ درصد سوخت و به خاطر طلاق مریم از شوهرش حالا مادربزرگش از او نگهداری میکند.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید قصد قتل نداشتم و فقط میخواستم رحمان را تهدید کنم، اما این حادثه باعث مرگ او و دخترش شد. با تأیید حکم قصاص خانوادهام به سختی توانستند خانهشان را بفروشند و یکمیلیارد و ۵۰ میلیون تومان دیه به اولیایدم بپردازند. از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا هرچه زودتر آزاد شوم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.