کد خبر: 984729
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۴:۳۵
نگاهی به فیلم «مشت آخر»
شلخته و کلیشه‌ای، اما دور از ابتذال پایان‌بندی فیلم و حرکات رزمی با میزانسن شلخته و مصنوعی شکل گرفته و از همین بابت نمی‌توانیم «مشت آخر» را یک اثر جدی سینمایی در ژانر کمدی تلقی کنیم
افشین علیار
سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: «مشت آخر» بازگشت مهدی فخیم‌زاده بعد از ۱۵ سال به سینماست. او در سال ۸۲ «هم‌نفس» را برای سینما کارگردانی کرد که البته یک نسخه تلویزیونی از آن به صورت سریال از شبکه دوم سیما پخش شد. فخیم‌زاده در این سال‌ها بیشتر به عنوان بازیگر و کارگردان در تلویزیون فعالیت داشته و این موضوع باعث شده «مشت آخر» از یک تله‌فیلم تلویزیونی فراتر نرود و اگر مخاطب سریال‌های او بوده باشیم درک خواهیم کرد که «مشت آخر» قطعات پازل‌گونه از سریال‌های اوست، به طوری که انگار فخیم‌زاده برای ساخت فیلم سینمایی‌اش از الگو‌های مضمونی سریال‌هایش استفاده کرده است. به همین دلیل «مشت‌آخر» از همان شروع از سینما فاصله دارد و حتی نوع قاب‌بندی‌ها و حرکات دوربین روی پرده سینما کمی لق می‌زند چراکه عناصر ساختاری و تمهیدات زیباشناسانه «مشت‌آخر» بیش از آنکه سینمایی باشند تلویزیونی است، حتی این را می‌شود از نحوه بازی‌ها احساس کرد که فخیم‌زاده در بازی‌گیری سینمایی از بازیگرانش ضعف محسوسی داشته است. در همان سکانس کافی‌شاپ نوع رد و بدل شدن دیالوگ‌ها میان سهیل و عنایت نابلدی این دو بازیگر کاملاً مشهود است اینکه چرا فخیم‌زاده برای کاراکتر‌های فیلمش از نابازیگر استفاده کرده جای سؤال دارد. عنایت، سهیل و همسرش مونا اساساً نمی‌توانند بازی مورد قبولی را به تماشاگر ارائه کنند.

نکته قابل توجه در مواجهه با «مشت آخر» مبتذل نبودن آن است به طوری که این فیلم با اینکه فاصله زیادی با کمدی دارد، اما می‌تواند فیلم سرگرم‌کننده‌ای برای مخاطب باشد و اثر طنازانه‌ای محسوب شود، اما ژانر اثر قطعاً کمدی نیست و می‌توانیم آن را به عنوان یک طنز تلویزیونی قبول داشته باشیم. فیلمنامه «مشت آخر» بر اساس بدیهیات همیشگی یا کلیشه‌ای نگاشته شده است؛ خلافکاری که گوشی موبایل می‌دزدد، اما با یک عکس در آن گوشی خانواده‌اش را پیدا می‌کند. نکته مهم و قابل اهمیت این است که فخیم‌زاده برای رسیدن به هدفش مضمون را فدای نکاتی کرده است که اساساً می‌توانست در فیلم نباشد. حرکات رزمی رحمت و همدستش وقت فیلم را تلف می‌کند و در عوض زمانی که سهیل بعد از سی و چند سال پدر واقعی‌اش را می‌بیند هیچ ری‌اکشن عاطفی نسبت به او ندارد. حتی سحر هم از دیدن شوهرش جا نمی‌خورد و زمانی که رحمت و سحر همدیگر را در میدان آزادی می‌بینند این گذر سال‌ها در رابطه آن‌ها دیده نمی‌شود و همه چیز به طعنه و کنایه ختم می‌شود طوری که این دوری ۳۰ ساله در رفتار آن‌ها احساس نمی‌شود، حالا رحمت به عنوان پدر سهیل وارد قصه می‌شود و چقدر دانای کل است که به سهیل راه نشان می‌دهد که در تله پورعبدالله نیفتد.

همه چیز در «مشت آخر» به شدت ساده و سطحی است. اگر در بالا گفته شد که این فیلم در بیان موضوعش دچار ابتذال نمی‌شود، اما این را هم باید اضافه کرد که فخیم‌زاده غیر از چند فن رزمی برای جذابیت فیلمش زحمتی نکشیده است؛ اثری برای سرگرمی مخاطب ساخته که البته مبنای مضمونی آن شاید به فیلم فارسی یا هندی هم شباهت داشته باشد و اینکه مخاطب از اواسط فیلم می‌تواند پایان آن را حدس بزند یک پایان شاد و ساده‌انگارانه است. مادر با یک تراکتور آن هم به صورت اتفاقی باعث مرگ پورعبدالله کاراکتر منفی فیلم می‌شود. اساساً پایان بندی فیلم و حرکات رزمی رحمت و عنایت با میزانسن شلخته و تصنعی شکل گرفته است. از همین بابت نمی‌توانیم «مشت آخر» را یک اثر جدی سینمایی در ژانر کمدی بدانیم؛ چراکه این اثر در حد و اندازه یک تله فیلم و البته با همان متریال باقی مانده است. جدا از متن و مباحث مضمونی در ساختار هم ضعفِ جدی دارد. زوایا، اندازه نما‌ها و حرکات دوربین آنقدر سطحی و پیش پا افتاده شکل گرفته است که نقش علیرضا زرین دست در فیلمبرداری تعجب‌آور است به‌طوری که کادر‌های «مشت آخر» در پرده عریض سینما لق می‌زند، بنابراین پرده آخر نمی‌تواند به عنوان یک اثر سینمایی مخاطب را جذب کند. اگر غالب آن سریال یا مینی‌سریال بود شاید فخیم‌زاده به هدفِ نهایی‌اش می‌رسید، اما در شرایط کنونی ما با فیلمی مواجهیم که توجه فیلمسازش به حرکات ورزشی و رزمی بوده که همانطور که گفته شد این توجه فیلمساز هم به دلیل تکراری بودن قصه و عدم‌میزانسن مربوط و مشخص سینمایی به نتیجه نرسیده است و قطعاً فیلم برای مهدی فخیم‌زاده به هیچ وجه نمی‌تواند اثری در حد نام او باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار