ترامپ در آستانه آغاز رقابتهای انتخاباتی در داخل امریکا، شرایط دشواری را تجربه میکند. نه تنها او، بلکه تمامی طرفهایی که سرنوشت خود را به او گره زدهاند، همانند رژیم صهیونیستی و نتانیاهو و رژیمهای عربی همچون امارات، عربستان و حتی صهیونیسم بینالملل، با دغدغهای جدی روبهرو هستند و لذا هم در جبهه داخلی امریکا و هم در محیط خارجی، تمامی پتانسیل خود را به میدان آوردهاند تا بتوانند اوضاع خود را با کمترین فرصت، تغییر دهند.
در حالی که ترامپ با پلههای کنگره و محاکمه و بازجویی در هفت پرونده قضایی روبهروست و به تعبیر واقعی، «خانهاش از پای بست ویران است»، ولی با کمک رژیم صهیونیستی و دلارهای نفتی عربستان و امارات و همکاری سرویسهای اطلاعاتی این تیم، خود را برای یک کودتای بزرگ منطقهای آماده کرده و ستاد عملیاتی خود را در امارات قرار داده است. این تیم پس از شکست در حاشیه نشست مجمع عمومی برای به دام کشاندن دکتر روحانی و دلالی ماکرون فرانسوی که تدارک یک دیدار ملتماسانه را دیده بودند، آشوبسازی در لبنان و عراق و سپس ایران را با هدف فرسایش قدرت و رسیدن به یک کودتای نرم و متکی بر مؤلفههای اقتصادی و معیشتی کلید زدند.
در این کودتاهای نرم همه ابزارهای فشار اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی، اطلاعاتی، رسانهای و جنگ روانی برای تبدیل فضای اعتراضی به شرایط معیشتی به یک بحران و بنبست سیاسی طراحی شده و صدها سازمان اجتماعی NGO، به عنوان پیاده نظام بحرانسازی در کشورهای یاد شده، به میدان آمده و هدایت میدانی آنها به سفارتهای امریکا و سرپلهای اطلاعاتی سپرده شده و به دلیل تنگناهایی که ترامپ و متحدان او به لحاظ زمانی و استراتژیک روبهرو هستند، تمامی پتانسیلهای نقابدار خود مانند تروریستهای داعشی و القاعده و بعثی و تیمهای آموزشدیده، چهرههای سیاسی سوخته رسانههای استعماری انگلیسی، سعودی، امریکایی و جریانهای مذهبی انگلیسی و امریکایی را به صحنه وارد کردهاند تا نتیجهای بگیرند.
ترامپ و تمامی تیم استعماری او، به لحاظ زمانی وقت زیادی ندارند تا در یک دوره زمانی بدون سقف، نیازهای برنامهریزی شده خود را محقق کنند و باید کارت بازی انتخاباتی خود را از غرب آسیا بهدست آورند و لذا دستپاچه هستند تا نتیجهگیری سریع داشته باشند و این درحالی است که کشورهای هدف آنها، نفس طولانیتری برای مقابله دارند. در لبنان، بازی با کارت معیشت و دلارهای بانکی و کابینهسازی بدون حزبالله بینتیجه بوده و حریری بهناچار دوباره به صحنه آمده تا با مجموعه ۸ مارس توافق جدید داشته باشد. در عراق بازی را باختهاند و نهتنها آشوبسازی به هزینه تبدیل شده، فضای اجتماعی به موج ضد امریکایی و ضد اسرائیلی و ضد سعودی تبدیل شده و مسیرهای اصلاح قوانین هم دستاوردی برای امریکا تاکنون دربرنداشته است و بالعکس، طرفهای رقیب بهدنبال آن هستند تا از بحرانسازی امریکایی، برای عراق و منطقه، فرصتسازی کنند.
در ایران نیز که هرگونه حرکت اصلاح اقتصادی و خروج از ریل اقتصاد نفتی و وارد شدن به اقتصاد مقاومتی به زیان امریکاست، ذوقزدگی ترامپ و پمپئو برای حمایت از آشوب و تروریسم، به ناامیدی رسیده است. حکایت ترامپ و پمپئو که برای ایران و عراق و لبنان خط و نشان میکشند و پالسهای حمایت تروریستی و آشوب میدهند، به نقطهای رسیده که در امریکا در شرایط رانده شدن و برکناری و در غرب آسیا، همانند حیوان در گل مانده هستند!