سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: خودساخته کودکی است که دلش میخواهد خودش کارهای خودش را انجام دهد. شاید اشتباه، شاید ناقص، اما ترجیحش این است که خودش ناشناختههای پیرامونش را تجربه کند. یک کودک دلش میخواهد خودش اتاقش را مرتب کند. دوست دارد کاردستیهای مدرسهاش را خودش درست کند، اما مادرها نمیگذارند. انگار رقابت میان هنرمندی مادرهاست نه کودکان. خلاقیت و فرصت تجربه را از کودک میگیریم و انتظار داریم کودکی خلاق و خودساخته بار بیاوریم. احتمالاً شنیدهاید که فرزند اولیها اغلب خودساخته هستند، زیرا آنها وقتی فرزند ارشد خانواده میشوند مسئولیتهایی را بر عهده میگیرند که کمکم دایره تجربیاتشان را بزرگتر میکند. وقتی قرار است کودک دوم خانواده متولد شود مادر مجبور است مراقب مسافر نیامدهاش باشد؛ بنابراین خیلی فرصت و قدرت مانور برای انجام کارهای کودک اول را ندارد. به همین دلیل اینگونه بچهها اغلب خودساختهتر هستند. اغلب زودتر از بقیه یاد میگیرند غذای خودشان را داغ کنند یا مسئولیت خواهر و برادر خردسالشان را بپذیرند. خودساخته بار آوردن بچهها را میشود با تمرین و آموزش عملی کرد.
۱) کودکان را مثبتاندیش بار بیاوریم
کودکان را به مثبتاندیش بودن تشویق کنیم. این امر موجب میشود بچهها مدام در درون خود دنبال نقاط مثبت باشند و باعث میشود نسبت به رفتارها، نگرشها و مهارتهای خود و دیگران برداشتی سازنده و مفید داشته باشند. کودکان مثبتاندیش دنبال نقاط قوت خود هستند و اغلب با کمک والدین میتوانند تواناییهای خود را کشف و در جهت بارور شدنش تلاش کنند. این امر باعث میشود بچهها اعتماد به نفس لازم را برای تجربه مهارتها بیابند.
۲) اعتماد به نفس کودک را تقویت کنید
کودکان را متوجه مهارتها و تواناییهای مثبت درونشان کنید و از آنها بخواهید این موهبت را مقابل دیگران افشا کنند. تکرار برتریهای استعداد و توانمندی آنها به طور مداوم باعث خودپنداری کودک میشود و این خصلت را درونیتر میکند. اعتماد به نفس حاصل از این خودپنداری موجب موفقیت و آرامش او میشود و از اینکه خوب باشد حس خوشایندی پیدا میکند.
۳) به کودکان برچسب نزنید
اگر مدام عبارت تنبل، بیعرضه، بیاستعداد، کودن و یا از این قبیل کلمات را برای معرفی کودکان بهکار ببریم این صفات ناپسند را در ذهنشان تثبیت میکنیم و آنها تصورشان از خودشان که منفی شود اعتماد به نفس و کارآییشان را از دست میدهند. کودکان همه خلاق و باهوشند مگر آنکه عکس آن ثابت شود. پس لطفاً با تکرار الفاظ منفی شخصیت کودک را تخریب نکنید. کودکی که برچسب خورده اغلب از اشتباه کردن میترسد. از اینکه دوباره اشتباه کند میهراسد و اغلب دست به تجربه کردن نمیزند.
وقتی یک کودک بر حسب اتفاق دو تا از وسایل خانه از دستش افتاد و شکست به او نگویید دست و پا چلفتی. او توی ذهنش به یقین میرسد که حتی عرضه بلند کردن سادهترین وسایل را ندارد و دست و پا چلفتی بودنش را بیشتر از همه خودش باور میکند.
یا وقتی با دو بار دروغ شنیدن از کودک به او برچسب دروغگو بزنید او هرگز طعم صداقت را نمیچشد و مادامیکه بخواهد راستش را بگوید تصورش این است که کسی باور نمیکند و همین زمینه دروغهای بزرگتر و بیشتر میشود.
۴) کودکان را با هنر آشنا و مأنوس کنید
آنها را به تجربه کردن تشویق کنیم. اسباب این آزمون و خطاها را مهیا کنید. به فراخور سنشان برای آنها کمی وسایل بیخطر و کمهزینه تهیه کنید و از آنها بخواهید خلاقیتشان را به کار گیرند و با امکانات موجود یک کاردستی درست کنند. راهنماییشان کنید، اما بگذارید بچهها با نتیجه تفکر و خلاقیتشان روبهرو شوند. ذوق و خلاقیتشان را به خاطر نامرتب کردن خانه کور نکنید. گاهی آنها را به موزه ببرید و یا درباره هنر و ارزشمندی آن صحبت کنید. بگذارید کودک در این بحث جذاب مشارکت کند و تفسیرش از هنر را برایتان بگوید. لازمه کودک خودساخته داشتن یک ذهن خلاق است. پس راه را برای آزمون و خطاها باز بگذارید و انواع بازیها را انجام دهید. عروسکگردانی، تئاتر، سرود خواندن، موسیقی نواختن و... میتواند او را خلاق و همیشه برای کارهای خودش بهترین راه را انتخاب کند.
۵) تصمیمگیرنده فقط والدین نباشند
وقتی شما برای هر کار سادهای حتی خرید لباس برای کودک تصمیمگیرنده هستید، وقتی صفر تا صد زندگی را خودتان برنامهریزی میکنید و کودک فقط بازیگر نقشها میشود، اختیاری از خود ندارد و قدرت انتخاب را از دست میدهد. آنها را از اشتباه کردن نترسانید.
۶) تفاوتهای فردی کودکان را بپذیرید
فلانی کلاس موسیقی رفته یا آن یکی دخترش باشگاه تکواندو میرود. تو هم باید ورزشکار شوی یا توی نقاشی مقام بیاوری! مقایسه کردن بچهها با یکدیگر عین خوراندن سم به وجود معصومشان است. آنها همگی خلاقند و باهوش، اما زمینه تواناییهایشان متفاوت است. باید به آنها کمک کنید خود را بیابند و با تجربه کردن مسیرهای مختلف استعداد واقعیشان را کشف و دنبال کنند.
کودکان اگر اعتماد به نفسشان کم باشد از شکست خوردن میهراسند و مدام منتظرند تا از طرف دیگران مورد قضاوت و داوری قرار بگیرند. آنها حتی جرئت انتخاب رنگ جورابشان را ندارند و به نظر و رأی دیگران وابستهاند چراکه از اظهار نظر و برخوردهای منفی مقابل میترسند.
۷) کودکان را از پای تلویزیون بلند کنید
تلویزیون بزرگترین آفت برای از بین بردن توانایی و خلاقیت کودکان است. اصرار به نشستن بیش از حد مقابل قاب جادویی، نه تنها مضرات جسمی پدید میآورد بلکه کودکان را تنبل و راحتطلب میکند. آنها کمتر میل به ورزش و فعالیتهای روحی و فیزیکی مییابند و همین یعنی مرگ خلاقیت و انگیزه!
۸) سؤالات کودکان را سریع پاسخ ندهید
بگذارید کودک برای سؤالش پرسوجو کند، پیرامونش دنبال پاسخ برود و خوب دیدن و دقت در جزئیترین مسائل را بیاموزد. اگر برای تحقیق مدرسه قرار بود سؤالی را پاسخ دهد برای تمام شدن تکلیفش پاسخ را در اختیارش نگذارید. حتی گاهی برای پاسخهایش جایزه تعیین کنید و او را در بعضی تصمیمگیریهای خانوادگی به عنوان جایزه مشارکت دهید. بگذارید شجاعانه به سراغ دنیای ناشناختهها بروند. مراقبشان باشید، اما محدودشان نکنید. یادتان باشد برای خلاق بودن نیازی به هوش و ذکاوت بسیار نیست. همه بچهها خلاقان بیبدیلی هستند، به شرط آنکه فرصت برایشان مهیا شود و این شانس را داشته باشند که هنر درونی خود را کشف و نمایان کنند.
مهمترین مشخصه یک کودک خودساخته اعتماد به نفسی است که از خانواده دریافت کرده است. او استقلالطلبی را آموخته، مهربان بودن را فراگرفته و به خوبی میتواند مسائل پیرامون زندگیاش را حل و فصل کند.
وقتی کودکان رویارویی با موقعیتهای بحرانی را تجربه کنند، میتوانند از پس بسیاری از مشکلات برآیند، اما کودکان وابسته به والدین، دچار اضطراب، نگرانی و کاهش اعتماد به نفس برای انجام سادهترین امور هستند. به بچهها اجازه بدهیم بزرگ شوند!